تبیان، دستیار زندگی
بررسی های علمی نشان می دهند که بیشتر بی مذهب ها یا مخالفان مذهب از دو گروه هستند: گروه اول افرادی که در دوران کودکی و نوجوانی آگاهی و تربیت مذهبی به آنها داده نشده است و گروه دوم افرادی هستند که تربیت مذهبی دوران کودکی آنها با خشونت و سخت گیری توأم بوده ی
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

به زور باید بری بهشت!


بررسی های علمی نشان می دهند که بیشتر بی مذهب ها یا مخالفان مذهب از دو گروه هستند: گروه اول افرادی که در دوران کودکی و نوجوانی آگاهی و تربیت مذهبی به آنها داده نشده است و گروه دوم افرادی هستند که تربیت مذهبی دوران کودکی آنها با خشونت و سخت گیری توأم بوده یا ....

سوال از خدا

تربیت فرزند به معناى فراهم آوردن مقدمات لازم براى به فعلیت رسیدن قواى او در راه تقرّب به خداوند است. این عمل نیازمند آگاهى و تمرین عملى است. اگر پدر و مادر در جهت انتقال عقاید صحیح و ایجاد رفتار درست در فرزند خود كوشا باشند، خیر او را فراهم كرده‏اند و برعکس اگر والدین در انتقال باورها و اعتقادات مذهبی توجه لازم را مبذل نداشته و یا به روشی اشتباه به انتقال آن بپردازند به صورتی که این تربیت رنگ و بوی اجبار به خود بگیرد، قطعا فرزند از موهبت یک تربیت صحیح محروم خواهد ماند. درباره عقیده صحیح و انتقال آن به فرزندان، تكلیف بزرگى بر عهده والدین گذاشته شده است، زیرا تأثیر عقایدى كه در خانواده رواج دارد و به فرزند القاء مى‏ شود در آینده او غیر قابل انكار است.

تعریف تربیت و تربیت مذهبی

واژه تربیت را نه به معنی عادت دادن ونه به صرف آموختن و نصیحت کردن و افزودن، بلکه در معنایی مرتبط با واژه هایی چون رشد، هدایت، تادیب، تزکیه، تعقل، فلاح، خیر،تسبیح و ذکر بکار میبریم  که به مفهوم زمینه سازی و مهیا کردن شرایط برای سلامت و نشاط و بلوغ همه ی قوای انسانی است. رسیدن به این بلوغ، هم در مسیر افزودن است و هم کاستن؛ تا درمسیر کمال مطلوب خداوند، با دستیابی به تعقل، خودمدیریتی، خودکنترلی، خودشکوفایی بتواند، رسم بندگی را بجای آورد و ایمان و عمل صالح را با علم، مراقبت و توجه، به یقین و احسن عمل برساند.

از ضروری ترین نیازهای آدمی نیاز به مذهب است که ریشه آن در فطرت انسان جای دارد. می توان گفت از وظایف مهم والدین این است که حس مذهبی و دینی فرزندان نوجوان خود را روشن و اماده کنند.اما تربیت مذهبی فرزندان به معنی اجبار آنها نیست.

این وظیفه مهم از دوره کودکی با مشاهده اعمال و رفتار مذهبی والدین شکل می گیرد و فرد با آنها آشنا می شود. به بیان دیگر، الگوی مذهبی فرزند، اولیای وی هستند. اما در هر دوره از زندگی فرزند، نحوه برخورد با او متفاوت است. دیگر در دوران نوجوانی و جوانی نمی توان یکباره ایمان و اعتقادات را در جان و روان فرد تزریق نمود بلکه نیاز به انگیزه درونی دارد تا آن اعمال با کیفیت مطلوبی انجام شود. هنگامی که فرد به چیزی معتقد باشد هرگز از دستورات آن احساس ملال و دلتنگی نمی کند. لذا، پدران و مادران به جای توسل به زور و ایجاد اجبار در دین و مذهب، باید بکوشند از دوره خردسالی فرزندان را با اصول زیر بنایی و اعتقادی دین آشنا گردانند.

پدران و مادران به جای توسل به زور و ایجاد اجبار در دین و مذهب، باید بکوشند از دوره خردسالی فرزندان را با اصول زیر بنایی و اعتقادی دین آشنا گردانند.

پیشگیری از مشکلات مذهبی نوجوانان

برای کاستن از مشکلات مذهبی نوجوانان، اولیای خانواده و مدرسه باید با هم تلاش کنند زیرا هر یک بدون همکاری دیگری فعالیتش کم ثمر می شود. بر این اساس توصیه می شود:

- نقش محبوبیت والدین در خانواده: قطعا وقتی والدین در منزل دارای محبوبیت کافی باشند، تاثیر گفتار و رفتارشان بر روی فرزندان بیشتر خواهد بود. والدین آداب دان که رفتاری محترمانه در منزل دارند، والدینی که دایما فرزندان خصوصا فرزندان نوجوان را به باد تحقیر و انتقاد نمی گیرند و والدینی که با عینک خوش بینی به رفتارهای فرزند خود می نگرند، جز والدین محبوب به شما رفته که قطعا تاثیر گفتار و رفتارهای مذهبی شان بر فرزندان بیش از سایر والدین خواهد بود.

-          نقش روابط والدین در خانواده: چون فرزند در خانواده شروع به رشد می کند و همگام با رشد، تربیت می شود، در این مسیر بهترین الگویش بزرگترهای خانواده هستند. چنانچه والدین رفتارهای منطقی، صحیح، سنجیده و علمی بر اساس عاطفه و محبت با یکدیگر داشته باشند، سرمشق خوبی برای فرزندان هستند.

-          نقش وجود تکیه گاه مطمئن: نوجوانان در این سنین نیاز به تکیه گاه نیرومند و قوی دارند تا بتوانند در هنگام بروز حوادث به آن پناه برده و به اتکا او آرام و مطمئن زندگی کنند. بنابراین القای این موضوع که تنها تکیه گاه قوی، خداوند قادر است باعث می شود تا نوجوان خود را در زندگی ضعیف احساس نکند و اعتماد به نفسش افزایش یابد.

قطعا وقتی والدین در منزل دارای محبوبیت کافی باشند، تاثیر گفتار و رفتارشان بر روی فرزندان بیشتر خواهد بود.

-          نقش دوستان: دوستان نوجوان نیز نقش مهمی در شکل گیری رفتار اجتماعی نوجوان و جوان دارند.

تربیت فرزند

-          نقش تعدیل در تلاشهای مذهبی: همچنان که در همه امور زندگی رعایت اعتدال در اسلام جایز می شمارد در مورد به جای آوردن فرایض و امور مذهبی نیز حد اعتدال پسندیده  و جایز است و افراط در آن خطرناک می تواند باشد.

-          نقش پر کردن اوقات فراغت: فراغت زیاد باعث تباهی می شود لذا در برنامه ریزی برای پر کردن اوقات فراغت نوجوان باید به مسایل بیهوده و زاید نپرداخت. حضرت علی(ع) در این باره می فرمایند:

کسی که به موضوعات زاید و بیهوده اشتغال ورزد از مهمات واقعی زندگی باز می ماند.(غرر الحکم، فصل 5، حدیث 10935 )

لذا برنامه ریزی باید طوری باشد که رشد جسمی و اجتماعی و اخلاقی و دینی نوجوان را تامین کند.در انتها ذکر این نکته به والدین ضروری به نظر می رسد که، والدین باید تلاش کنند تا با رفتار و کردار خود در دل فرزندان نفوذ کرده و با تبیین عقلانی و ارائه دلایل منطقی برای احکام دین کاری کنند که نوجوان بدون هیچ گونه فشار، توبیخ و یا اجبار آن را برگزیند و بر لزوم و پای بندی به آن پافشاری کند. بدیهی است اگر در معرفی اصول و فروع دین، پای اجبار در میان باشد، تقید به آن اصول عمر طولانی نداشته و در آینده نه چندان دور والدین شاهد ضعف دینی در فرزندان خود و یا حتی دین گریزی در آنها خواهند بود.

نوجوانان در این سنین نیاز به تکیه گاه نیرومند و قوی دارند تا بتوانند در هنگام بروز حوادث به آن پناه برده و به اتکا او آرام و مطمئن زندگی کنند

بنابراین، اگر چنان چه در جامعه ای دین گریزی غالب شود، دنیا محوری جای دین محوری را می گیرد و در این صورت، ثروت و قدرت در جامعه به جای معنویات حرف اول را خواهد زد و طبیعتاً وجود چنین فضایی باعث بروز انواع تخلفات و معضلات اجتماعی در جامعه خواهد شد. بحران های ناشی از آسیب دین و دین داری، عمیق و گسترده است و می تواند به بحران های روحی، فکری، فرهنگی، اعتقادی، سیاسی، اجتماعی و شکسته شدن حریم های فردی و اجتماعی، همچنین بی هویتی انسان منجر شود. بنابراین فرهنگ خانواده باید طوری باشد که والدین بتوانند فرزند خود را با احساس مسئولیت تربیت کنند و خودشان نیز در این زمینه رفتارهای مسئولیت پذیر داشته باشند. البته بررسی های علمی نشان می دهند که بیشتر بی مذهب ها یا مخالفان مذهب از دو گروه هستند: گروه اول افرادی که در دوران کودکی و نوجوانی آگاهی و تربیت مذهبی به آنها داده نشده است و گروه دوم افرادی هستند که تربیت مذهبی دوران کودکی و نوجوانی آنها با خشونت و سخت گیری توأم بوده یا اینکه کودک و نوجوان را در عین نفهمیدن یک مسئله ای، وادار به عمل کرده اند.

مریم عطاریان

بخش خانواده ایرانی  تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.