تبیان، دستیار زندگی
عبادت، دعا، پرستش و نیایش، نیاز فطری و درونی انسان است؛ چرا كه انسان فطرتا به گونه ای آفریده شده كه در هر وضعیتی قرار داشته باشد مایل به عبادت و محتاج به پرستش است. به همین جهت، هیچ قوم و گروهی از انسانها عاری از پرستش و نیایش نبوده اند و دانشمندان هم معت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مقاماتی که فقط با دعا به دست می آیند!!

دعا


عبادت، دعا، پرستش و نیایش، نیاز فطری و درونی انسان است؛ چرا كه انسان فطرتا به گونه ای آفریده شده كه در هر وضعیتی قرار داشته باشد مایل به عبادت و محتاج به پرستش است. به همین جهت، هیچ قوم و گروهی از انسانها عاری از پرستش و نیایش نبوده اند و دانشمندان هم معترف اند كه یكی از چهار میل اساسی انسان (حس دانایی، حس نیكی، حس زیبایی و حس مذهبی) میل به پرستش و نیایش است.

آلكسیس كارل، روان شناس معروف می گوید: «فقدان نیایش در میان ملتی برابر با سقوط آن ملت است؛ اجتماعی كه احتیاج به نیایش را در خود كشته است، معمولا از فساد و زوال مصون نخواهد ماند..» [1]

و از طرف دیگر، عبادت و دعا راهی به سوی كمال، بلكه تنها راه رسیدن به كمال و سعادت ابدی دنیا و آخرت است. امام صادق علیه السلام فرمود: «ان عند الله عزوجل منزلة لاتنال الا بمسالة؛ [2]در نزد خداوند مقاماتی است كه بدون درخواست [و دعا، كسی] به آن نمی رسد...

عبادت حضرت:

حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام به شهادت تاریخ و حتی مخالفان، بخش مهمی از ساعات زندگی خویش را به عبادت و دعا و نیایش و مناجات گذراند و ارزشمندترین لحظات آن حضرت زمانی بود كه با خدای خویش خلوت داشت. او با تمام وجود و احساس و عاطفه اش متوجه خداوند بود. هرگاه در حال نماز یا مناجات در پیشگاه خدای بزرگ قرار می گرفت، اشكش چون باران جاری بود و از خوف عظمت خداوند مضطرب بود: «انه كان یصلی نوافل اللیل ویصلها بصلاة الصبح، ثم یعقب حتی تطلع الشمس، ویخر لله ساجدا فلا یرفع راسه من الدعاء والتمجید حتی یقرب زوال الشمس؛ [3] همیشه این گونه بود كه نوافل شب را می خواند و آن را به نماز صبح وصل می كرد. آن گاه تا طلوع آفتاب به تعقیبات نماز می پرداخت. سپس به سجده می افتاد و سر از سجده و دعا و تمجید (الهی) تا نزدیك زوال برنمی داشت..»

درود بر موسی بن جعفر علیه السلام وصی نیكان و پیشوای برگزیدگان... آن كسی كه شب را تا سحر [زنده می داشت و] به استغفار همیشگی و سجده های طولانی و گریه های سرشار و مناجات بسیار و ناله های پی در پی بیدار بود..»

و در زیارت نامه آن حضرت چنین می خوانیم: «وصل علی موسی بن جعفر وصی الابرار وامام الاخیار... الذی كان یحیی اللیل بالسهر الی السحر بمواصلة الاستغفار حلیف السجدة الطویلة والدموع الغزیرة والمناجاة الكثیرة والضراعات المتصلة؛ [4] درود بر موسی بن جعفر علیه السلام وصی نیكان و پیشوای برگزیدگان... آن كسی كه شب را تا سحر [زنده می داشت و] به استغفار همیشگی و سجده های طولانی و گریه های سرشار و مناجات بسیار و ناله های پی در پی بیدار بود..»

حقیقت دعا؛ درخواست فقر محض از غنی مطلق البته چه بسا این کلام ‏که می‏گویند مخلوق فقیر است، مسامحه باشد؛ چرا که مخلوق «فقر محض» است. سراپای من و تو هیچ است! هرچه هست از او است! سراپای من و تو فقر است؛ نه این‏که من خودم یک چیزی هستم و خدا یک چیزی است و من فقیرم و او غنی؛ نخیر! همین که گفتی من کسی هستم، همین‏جا اشتباه کردی! تو کسی نیستی! اصلاً هستی تو برای او است. به تعبیر معروف، قرآن خیلی به ما احترام گذاشته است که فرموده است: «یا أَیهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ»! ما فقیر نیستیم، بلکه ما عینِ فقریم. رابطه یک چنین رابطه‏ای است؛ لذا تعبیر فقیر و غنی یک تعبیر مسامحه‎ای است.

حالا حقیقت دعا چیست؟ این است که من چیزی را ندارم، می‎خواهم از دیگری بگیرم، لذا از او درخواست می‏کنم. حالا از چه کسی می‎خواهی بگیری؟ از کسی که خودش ندارد یا از کسی که دارد؟ روشن است که از آن کسی که دارد می‎خواهی بگیری.

لذا آیات قرآن چه در بُعد فردی و چه در بُعد اجتماعی «ربوبیت» را مطرح می‎کند. چرا؟ چون در مفهوم ربوبیت چند چیز نهفته است؛ «پرورش‏دهنده»، «پرورش‏شونده» و «پرورش». این‏که پرورش‏دهنده قادر است هم در معنای ربوبیت نهفته است، وقتی گفتی «ربّ»، همه این‏ها در آن هست. معنای دعا هم همین است؛ دعا یعنی من ندارم و تو داری، لذا من از تو می‎خواهم، تو به من بده!

این است که آیات قرآن حتّی راجع به علم هم «ربّ» را به کار می‎برد؛ «وَ قُلْ ربّ زِدْنی‏ عِلْما». خطاب به پیغمبر است؛ می‎گوید: «بگو ای پروردگار من، به علم من بیفزای»! حتّی در دعاهایی که انبیای مرسَل ما دارند، این صفت ربوبیت را تصریح می‎کنند و آن اسمی را که برای آن ذاتِ مستجمعِ جمیعِ صفات است به کار نمی‎برند؛ چرا؟ چون آنچه که متناسب با حقیقت دعا است، مفهوم ربوبیت است.

پی نوشت ها:

[2]نیایش، آلكسیس كارل، به نقل از تفسیر نمونه، ج 1، ص 640.

[2].اصول كافی محمد بن یعقوب كلینی، ج 2، ص 338، ح 3.

[3]. الارشاد، شیخ مفید، ج 2، ص 231؛

[4]. مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، صلوات بر امام موسی كاظم علیه السلام، ص 791.

فرآوری: محمدی                

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منابع : سایت آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی (ره)

سایت رهروان ولایت

مطالب مرتبط:

دعا مهمتر از آن است که فکر می کنیم!!!

بند کفشتان را هم از خدا بخواهید!

در عرفه هر چه می خواهد دل تنگت بخواه !!

مگر می شود ذکر خدا رامش نبخشد؟

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.