ویژگی های نظام آموزشی مطلوب (2)
در مقاله قبلی به شرح مواردی چند از ویژگی های یک نظام آموزشی مطلوب پرداختیم. گفتیم که میزان تمایل دانش آموزان به علم، هنر، ادبیات و دین و نحوه پاسخگویی به نیازهای دانش آموزان در یک سیستم آموزشی می تواند مطلوب شمرده شود. اکنون به شرح مواردی دیگر که در نظام آموزشی شاخص مطلوبیت واقع می شوند می پردازیم.
وضعیت بهداشت و نظم فردی و اجتماعی
در نظام آموزشی صحیح و مطلوب، دانش آموز به صورت عملی با نظم آشنا می شود، چون عملا می بیند تمام زمینه های لازم برای این که معلمان و دانش آموزان منظم باشند، به وجود آمده است. مثلا محل سکونت معلمان یک مدرسه نزدیک همان مدرسه است. پس مثلا اگر قرار باشد معلم و دانش آموز راس ساعت 7:30 صبح برای ورزش حضور داشته باشند، این امکان فراهم است و دلیلی برای تاخیر در حضور به موقع در فعالیت های آموزشی وجود ندارد.
بنابراین، در نظام آموزشی صحیح و مطلوب، تنها از نظم حرف زده نمی شود، بلکه عملا همه در ساعت مقرر در کلاس ها و فعالیت ها شرکت می کنند و نظم در فعالیت های مدرسه به طور عملی تدریس می شود. در چنین نظامی، کارها و برنامه ها و نیازها و شرایط هر دانش آموز خوب مورد بررسی قرار می گیرد، به طوری که زمینه های بی نظمی و بی تعهدی وجود نداشته باشد. به علاوه در یک نظام آموزشی صحیح و مطلوب، دانش آموزان و معلمان خود برای ایجاد نظم تلاش می کنند و چون تمام دانش آموزان و معلمان در به وجود آمدن آن سهیم هستند، بدان عشق می ورزند و در حفظ و بسط آن همکاری می کنند. به طوری که خود و دیگران ظلمی احساس نمی کند.
در زمینه ی بهداشت نیز دقیقا مثل نظم، عملا آموزش داده می شود و همه دست اندرکاران آموزشی موظف به رعایت نظافت و بهداشت هستند. از طرفی دیگر خود دانش آموزان هستند که محیط کلاس و مدرسه را نظافت می نمایند. بنابراین، قدر زحمات خود را دانسته و آن را هدر نمی دهند. در واقع عملا به همه دانش آموزان یاد داده می شود که منظور از بهداشت چیست و چه انتظاری از آن ها داریم. در این صورت، فرهنگ تعهد در مدرسه شکل می گیرد و گسترش می یابد.
در این شرایط اگر تعدادی از دانش آموزان بهداشت را نادیده گرفتند، اکثریت دانش آموزان از خود عکس العمل نشان می دهند و خود به خود این اقلیت نیز اصلاح می شوند و سپس وارد اجتماع می شوند. البته در نظام آموزشی صحیح و مطلوب می توان قدری جلوتر رفت و دانش آموزان را برای بهبود زیبایی و وضع ظاهری کلا س ها و مدرسه تشویق نمود. در این صورت است که خود به خود زیبایی دوستی به عنوان یک فرهنگ مورد توجه قرار می گیرد.
تقویت اراده، عزت و اعتماد به نفس
در نظام آموزش درست، تعداد متغیرهای موثر بر شخصیت دانش آموزان کنترل می شود و این عامل باعث می گردد تا معلمان دانش آموزان را به صورت کامل بشناسند. با شناخت دقیق دانش آموزان به راحتی می توان خطاها را دید و آن ها را اصلاح نمود. به علاوه دانش آموزان توسط معلم به روش های مختلف مورد ارزیابی قرار می گردند و بر خلاف نظام آموزشی فعلی، هیچ فردی نمی تواند با تقلب به دوره بالاتر راه پیدا کند. در ساختار نظام آموزشی صحیح، قطعا بعد از آموزش مقطع ابتدایی، دانش آموز به حدی از رشد رسیده است که حاضر نیست با تقلب نمره بهتری به دست آورد. به علاوه، در نظام آموزشی درست نحوه امتحان و ارزشیابی به صورتی نیست که لازم باشد با تقلب نمره بهتری به دست آورد.
بنابراین در نظام آموزشی صحیح و مطلوب، نحوه امتحان گرفتن طوری نیست که فردی متوسل به کار زشتی مانند تقلب گردد. بنابراین آن چیزهایی که باعث می شود دانش آموز اعتماد به نفسش را از دست بدهد، در ساختار آموزشی درست اصلا وجود ندارد. در نهایت دانش آموزان به مرحله ای از رشد می رسند که حتی بعضی از امتحان ها بدون حضور مراقب برگزار می گردد و هیچ کس هم مرتکب تقلب نمی شود. نظام آموزشی درست با فطرت دانش آموزان هماهنگ است و به نیاز و توان واقعی دانش آموزان توجه می شود. در این صورت دانش آموزان به دنبال اعمال خلاف نمی روند.
تعامل مثبت معلم و دانش آموز
از آنجایی که یکی از نیازهای دانش آموزان داشتن رابطه خوب و صمیمی با معلمان شان است، در نظام آموزشی صحیح و کارآمد بستر چنین ارتباطی فراهم می گردد، یعنی معلمان از نزدیک هم دیگر را می شناسند و برای یک هدف مشترک و متعالی تلاش می کنند و تناقض در رفتار معلمان وجود ندارد. پس تذکرات معلمان را از صمیم قلب دنبال می کنند. در چنین فضایی دانش آموزان عملا نقش بزرگ تر ها را که تجربه زندگی بیشتری دارند، درک می کنند و به مفاهیم فرهنگی به جا مانده از نسل های گذشته توجه کرده و نمی گذارند تجربیات آن ها هدر رود. در چنین شرایطی، دانش آموز به معلمش عشق می ورزد و از فرصت هایی که نصیبش می شود، خوب استفاده می نماید.
نحوه ارزشیابی دانش آموز در نظام آموزشی صحیح و مطلوب طوری است که حقی از دانش آموز ضایع نمی گردد. در چنین نظامی، دانش آموز بدون تلاش و فعالیت اصلا وجود ندارد و اگر روزی دانش آموزی در حد توانش تلاش نکرد، معلمان علت آن را می دانند و در جهت رفع آن تلاش می کنند. در این صورت دلایل کافی برای ماندگاری و دوام عشق و تعامل مثبت بین معلم و دانش آموز وجود دارد. دانش آموز از نزدیک معلم را می بیند و با او از نزدیک در ارتباط است و مشکلاتش را با او در میان می گذارد. در واقع معلمان فقط در مدرسه با دانش آموزان نیستند، بلکه در محل زندگی نیر همراه با دانش آموزان هستند.
در نظام آموزشی صحیح و مطلوب، معلم و شاگردنه تنها در مقابل هم نیستند، بلکه در کنار یکدیگر هستند.