عروس داماد یا پدر و دختر ؟!

بگذارید خودمانی تر بگوییم. بخش مهمی از تناسب سنی نداشتن در ازدواج به این برمی گردد که مردها سراغ ازدواج با زن متناسب با خودشان نمی روند، بلکه در هر سن و سالی که باشند زن جوان و کم سن می خواهند. همین می شود که پسرهایی در فاصله سنی 30 تا 40 سال سراغ دخترانی می روند که هنوز به 30سالگی نرسیده اند. این ازدواج شاید برای آنها مطلوب به نظر برسد اما چیز زیادی از زندگی شان نمی گذرد که تازه تفاوت ها را کشف می کنند.

آنچه برای همسر جوانشان جذاب است، آن چیزی که او تازه دارد تجربه می کند، مرد زندگی مدت ها قبل تجربه کرده و برایش تازگی ندارد. این البته تنها یک بخش ماجرا است. تحمل این شرایط برای زن دشوارتر خواهد بود.

زن کم سن و سال احساس می کند همسرش شور و اشتیاق کافی ندارد و به او به چشم یک کودک نگاه می کند. او را مورد مشورت قرار نمی دهد و برایش ارزش کافی قایل نیست.

دردسرهای شکاف سنی

تفاوت سنی که در برخی مواقع حالت «شکاف سنی» به خود می گیرد برای زوج هایی که بیش از یک دهه با یکدیگر فاصله سنی دارند مخاطرات زیادی را به همراه دارد. پختگی زیاد یکی از طرفین در مقابل ناپختگی و بی تجربگی های طرف مقابل، مهم ترین عاملی است که کفه ترازوی ارتباط را در بیشتر ابعاد زندگی زناشویی نامتوازن می سازد.

ترس از دست دادن همسر، وابستگی به او، احساس برتری و کامل بودن، موظف دانستن خود واحساس مسئولیت نسبت به کنترل رفتارهای فرد کوچک تر، زیر سوال بردن تعدادی از رفتارهای او، کهولت سن و زوال جسمی و ... همه و همه از جمله نگرانی هایی است که در این نوع روابط گریبان گیر همسر «مسن تر» می شود.

فرد «کوچک تر» نیز با نگرانی هایی نظیر دلزدگی و سردشدن نسبت به رابطه زناشویی، احساس بی حوصلگی و تمایل به انزوا، احساس خجالت زدگی از حضور در جمع و معرفی همسر به دوستان و آشنایان، حس پشیمانی و ...، دست و پنجه نرم می کند.

همسر باشید، نه والد

چنین ازدواج هایی همیشه ممکن است در دام ارتباط والد- کودکی بیفتند. فرد کوچک تر هنوز در دوران نوجوانی به سر می برد و فرد بزرگتر مرحله جوانی خود را سپری می کند، با تجربه تر است و خود را در قبال ناپختگی ها، ناآگاهی ها و خودسری های فرد کوچک تر مسئول می داند؛ مسئولیتی از جنس مسئولیت پدرانه. بسیاری از افراد بزرگ تر در ازدواج های بافاصله سنی زیاد معتقدند مسئولیت «تربیت» همسر نوجوان شان به عهده آنها واگذار شده است در نتیجه ممکن است ناخواسته در مقام یک والد شروع به سخت گیری و کنترل خارج از عرف همسر نوجوان شان کنند.

همراه باشید

در ازدواج هایی با شکاف سنی بالا خصوصا زمانی که زوجین کم سن و سال هستند، فرد کوچک تر ممکن است به تفریحات، سرگرمی ها و رفتارهایی علاقه مند باشد که شاد و پرهیجان است اما از نگاه فرد بزرگ تر چندان پسندیده و مقتضی مقام و شان فرد متاهل نیست. در چنین ازدواج هایی حتی ممکن است «خنده های کودکانه» همسر زمینه ایجاد ناراحتی و کج خلقی زوج بزرگ تر را فراهم کند!

چنانچه فرد بزرگ تر همسرش را به گونه ای «منطقی» همراهی نکند بلکه مشغول سرزنش کردن و ایرادگیری از رفتارهای ناپخته او باشد و نحوه برخورد همسرش را مایه شرمساری و خجالت خود ببیند و یا کلا تصمیم بگیرد او را به حال خود بگذارد و در هیچ کدام از علایق همسرش مشارکت نکند، رفته رفته دلسردی و پشیمانی بر زندگی هر دو طرف سایه می گستراند و آن ها را به سمت فاصله گرفتن از یکدیگر و پناه بردن به عالم تنهایی یا جایگزین کردن جمع دوستان و اقوام به جای همسر سوق می دهد.

تغییر را بپذیرید

بسیاری از خانم هایی که در سنین پایین و در اوج نوجوانی زندگی مشترک را آغاز کرده اند ممکن است بعد از گذشت سال ها از زندگی شان به دنبال شکوفایی استعدادهایشان باشند. در چنین شرایطی مرد ممکن است شاهد آزمون و خطاهای زن برای به دست آوردن شغل، جایگاه اجتماعی، حل مشکلات شخصی و ارتباطی اش باشد.

در واقع فرد کوچک تر با حرکت به سمت سنین رشد و پختگی، رفتارهایی را نشان می دهد که در واقع مقتضی سن اوست و بخشی از فرآیند طبیعی رشد محسوب می شود. در چنین شرایطی شوهر (همسر بزرگ تر) که تاکنون همسرش را فردی صرفاً «تابع» می شناخته، ممکن است با ایجاد چنین تغییراتی به اشتباه بیندیشد که او مشغول سرکشی و طغیان است و باید در مقابل چنین تغییراتی ایستادگی کرد. در شرایط مذکور چنانچه زوجین از قدرت گفت وگوی منطقی و انعطاف بر سر تغییرات به وجود آمده برخوردار نباشند دیر یا زود شاهد جدایی عاطفی و روحی از یکدیگر خواهند بود.

با متخصص مشورت کنید

اختلاف سنی زیاد شما می تواند باعث شود توانایی های جسمی تان با هم تفاوت زیادی پیدا کنند. یکی از شما افتاده حال تر باشد و دیگری پرانرژی. این مساله هم در مسایل جنسی سایه می اندازد و هم در تحرکات روزمره. بنابراین شاید لازم باشد با پزشک و روانشناس مشورت کنید و در صورت نیاز برای هماهنگی بیشتر در این زمینه ها مشورت بگیرید. خجالت را کنار بگذارید و به فکر زندگی مشترکتان باشید. نگذارید چند سال بعد دیگران شما را پدر و دختر ببینند.

پشت گوش نیندازید

همه این ها را گفتیم، اما این نکته مهم ترین مساله ای است که باید زوج بزرگتر به آن توجه کند. این که اصلا و ابدا این تفاوت ها را ساده ندانید و پشت گوش نیندازید. بی تفاوتی به این اختلافات و سعی در نادیده گرفتن آنها می تواند باعث شود که همسرتان از رابطه با شما سرخورده شده، احساس درک نشدن و تنهایی کند و در نهایت یا رابطه تان به طلاق بینجامد یا همسرتان بیشتر وقتش را با دوستان و خانواده پدری اش سر کند و زندگی تان دچار طلاق عاطفی شود.

برگرفته از خراسان، آکا ایران

مطالب مرتبط:

مدیریت اختلاف سنی زیاد در ازدواج

تفاوت سنی چقدر اهمیت دارد؟