دیگر نیازی به امام نداریم!
یكی از مسائل بسیار مهم و قابل توجه ای كه می توان به آن اشاره نمود آن است كه ممكن است عده ای گمان كنند كه فقها و اندیشمندان دینی درهر عصر و زمانی می توانند به كمك احادیثی كه از رسول گرامی اسلام بر جای مانده مفاهیم قران و آموزه های دین را استخراج نموده و آنها را به دیگران برسانند كه در صورت تحقق چنین امری دیگر نیازی به امام معصوم نخواهد بود و علما خود به تنهایی می توانند خلأ وجود پیامبر را برای مردم پُر كنند.
باسخ به این اشتباه
آنچه به عنوان پاسخ به این عده می توان گفت آن است كه:
اولاً: علم و دانشی كه علما و اندیشمندان دین در اختیار دارند تنها قطره ای از حقایق و معارف قرآن و دین است، كه هرگز نمی توان آنرا با آنچه در نزد ائمه اطهار(علیهم السلام) است مقایسه نمود.
آن عزیزان از سوی خداوند بی همتا به علم ودانشی مجهزند كه از تمام آنچه در گذشته و حال و آینده وجود داشته و خواهد داشت به طور كامل آگاهی دارند و افراد در صورت عمل به آموزه های آنها براحتی می توانند سعادت ابدی خود را تأمین نمایند.
دوماً: اگر چه اسلام یك دین كامل و بی نقصی است و لی این را نباید فراموش كرد كه پیامبر گرامی اسلام احكام و دستورات اسلام را به صورت تدریجی و مطابق نیاز و مقتضیات زمان به مردم ابلاغ می فرمود كه در اینجا باید این مطلب را پذیرفت كه پس از رحلت ایشان مقداری از احكام ناگفته ماند بنابراین شخص دیگری كه همطراز اوست باید این مهم را به اتمام برساند كه او كسی نیست غیر از امام معصوم.
ثالثاً: متأسفانه برخی از احادیثی نبوی پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام(صلوات الله علیه و آله) توسط معاندین و دشمنان مورد هجمه قرار گرفت و تعدادی از آنها از بین رفت و برخی نیز از سوی افراد سود جو و منفعت طلب مورد دست كاری قرار گرفت كه این امر باعث شد كه احادیث جعلی و ساختگی به حوزه احادیث صحیح راه پیدا كنند كه این امر را می توان به عنوان فاجعه ای اسف بار در مورد احادیث نبوی تلقی نمود.
بر اساس گزارشهای تاریخی پس از رحلت رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) در دوران خلافت خلفای سه گانه اهل سنت، تدوین كامل حدیث به شكل رسمی انجام نگرفت و خلفای سه گانه هریك به نوبه ی خود با تدوین و ظبط احادیث به صورت جدی به مخالفت برخواستند.
به عنوان مثال ابوبكر خلیفه اول اهل سنت كه از پیشگامان مخالف با تدوین و گرد آوری احادیث بود در آغاز خلافت خود وپس از وفات پیامبر اكرم( صلی الله علیه و آله) مسلمانان را گرد آورد و به آنها اعلام كرد كه از پیامبر حدیث نقل نكنند و از نوشتن و حفظ احادیث نیز بپرهیزند. او از مردم می خواست كه تنها بر كتاب خدا اعتماد كنند حلالش را حلال و حرامش را حرام بدانند. همچنین در مورد او نقل شده كه دستور داد تا همه احادیثی را كه نوشته بود بسوزانند...
خلیفه دوم و سوم نیز از این قافله عقب نماندند وروش خلیفه اول را پی گرفتند و از این طریق ضربه ی سنگینی رابر پیكره اسلام ناب محمدی وارد ساختند، ضربه ای كه آثار سوء آن در بین مسلمین جهان كاملاً مشهود وآشكار است.5
بنابراین چنانچه ملاحظه فرمودید: احادیث پیامبر كه میراث گرانسنگی برای امت اسلام به شمار می آمد باجسارت هر چه تمام مورد اهانت و بی توجهی قرار گرفت واز این طریق پیامدهای بسیار ناگواری از خود به جای گذاشت كه مهمترین آن محروم ماندن تعداد زیادی از مسلمین از فیض وجود سراسر نور ائمه اطهار (علیهم السلام) است. چراكه قسمت عمده ای از احادیث مربوط به جایگاه و منزلت امامان معصوم بود كه معاندین و دشمنان با منع تدوین و نقل احادیث براین منزلت و جایگاه عظیم پرده افكندند.
حال بااین وضعیت آیا می توان پذیرفت كه احادیث نبوی خود به تنهایی می توانند انسان را به مسیر حق رهنمون ساخته و بار سعادت ابدی او را به سر منزل مقصود برساند ؟!
قطعاً پاسخ شما خواننده محترم بدون هیچ درنگ و توقفی منفی خواهد بود و خواهید گفت: احادیث نبوی قادر نیستنند این موضوع مهم را برای ما تأمین نمایند.
نتیجه:
این مطلب را باید با جان و دل پذیرفت كه پس از رحلت رسول گرامی اسلام، ائمه اطهار(علیهم السلام) تنها اشخاصی هستند كه لیاقت و شایستگی این را دارند كه با تصدی مقام والای امامت مفاهیم قرآن و آموزه های سعادت آفرین دین اسلام را به نحو صحیح و درست به امت مسلمان منتقل كنند ومسلمین نیز درسایه ی عمل به گفتار پاك و نورانی آن عزیزان به فلاح و رستگاری ابدی دست یابند.
مهدی صفری
اعتقادات شیعه تبیان
منابع:
1- كافی (ط - دارالحدیث)، ج1، ص: 569
2- كافی (ط - دارالحدیث)، ج1، ص: 568
3- سوره النساء (4): آیه 59
4- تفسیر كبیر فخر رازى جلد دهم صفحه 144 به نقل از تفسیر نمونه، ج3، ص 439
5- برگفته از كتاب تاریخ حدیث،نوشته ی سید رضا مۆدب ص168
مطالب مرتبط:
ما به امام علی و ائمه نیاز نداشتیم!