تبیان، دستیار زندگی
چنان نیست که قوانین و پدیده های مخلوق قدرت مطلقه ی خالق را محدود نماید و این طور نیست که خود خداوند نیز باید در مقابل قوانین و پدیده هایی که ساخته ی خود اوست سر تسلیم فرود آورد! در واقع خود خداوند متعال که اختیار به وجود آوردن عالم را داشته است اختیار تبد
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حق وتوی خدا !

اعتقاد

از جمله اصول اعتقادی مکتب اسلام اعتقاد به حکیم بودن و وجود سایر کمالات وجودی به طور کامل و اتم در خداوند متعال است، این موضوع که از زیر شاخه های بحث خداشناسی به شمار می رود موضوع بسیار مهمی است که می تواند پایه ی بسیاری دیگر از اصول اعتقادی قرار گیرد. توجه به ظرافت های بحث های خداشناسی و نیز ارتباط آن با مباحث جهان شناسی از جمله ویژگی های بارز مکتب امامیه است. یکی از این مباحث بسیار حائز اهمیت مساله "بدا" است که از جمله اصول اعتقادی برشمرده می شود که بحثی معقول و منطقی و البته بسیار دقیق و ظریف است که اعتقاد بدان و چینش آن به صورت معقول و منطقی مستلزم غور در مباحث و معارف اسلامی می باشد. این نوشتار می کوشد به زبانی ساده هر چند به طور مختصر به این مساله بپردازد.

بدا اعتقادی قرآنی!

بدا به معنای آن است که انسان معتقد باشد خداوند متعال می تواند هر نوع تغییری را در عالم بدهد که آیات قرآنی نیز بدان اشاره ی صریح دارند: "یمحوالله ما یشاء و یثبت و عنده ام الکتاب، خداوند آنچه را که بخواهد محو می کند و آنچه را که بخواهد اثبات می کند".

امامیه از جمله مکاتبی است که براساس آموزه های قرآنی اعتقاد راسخ به بدا دارد و در ضمن آن را امری معقول و منطقی می داند اما عده زیادی از فلاسفه و متفکران این مساله را منکرند!

منکران بدا

متفکران مخالف مساله ی بدا می گویند دستگاه سیستماتیک هستی طوری هماهنگ و تثبیت شده است که محال است کوچکترین حادثه برخلاف آن مجموعه ی سیستماتیک موجود شود ، هر چه که بوده و هست و خواهد شد از لحاظ کمی و کیفی مقرر گشته و راهی برای انحراف از مسیر ازلی و ابدی وجود ندارد. بنابراین از نظر ایشان بدا برهم زدن حادثه ای از دستگاه هستی است که امری امکان ناپذیر است این متفکران حتی امامیه را که قائل به بداست متهم به بدعت می کنند و مساله ی بدا را یکی از بدعت های امامیه برمی شمرند!

چنان نیست که قوانین و پدیده های مخلوق قدرت مطلقه ی خالق را محدود نماید و این طور نیست که خود خداوند نیز باید در مقابل قوانین و پدیده هایی که ساخته ی خود اوست سر تسلیم فرود آورد! در واقع خود خداوند متعال که اختیار به وجود آوردن عالم را داشته است اختیار تبدیل تغییر و محو و اثبات کردن آنها را نیز داراست

بدا امری معقول!

برای آنکه معلوم شود بدا امری معقول و منطقی است و منافاتی با حکمت و قدرت الهی ندارد بلکه برعکس اثبات کننده ی صفات عالیه الهی است باید بدانیم که خداوند متعال با پدید آوردن موجودات عالم و به جریان انداختن قوانین عالم خودش محدود به قوانین نشده است!

یعنی چنان نیست که قوانین و پدیده های مخلوق قدرت مطلقه ی خالق را محدود نماید و این طور نیست که خود خداوند نیز باید در مقابل قوانین و پدیده هایی که ساخته ی خود اوست سر تسلیم فرود آورد! در واقع خود خداوند متعال که اختیار به وجود آوردن عالم را داشته است اختیار تبدیل تغییر و محو و اثبات کردن آنها را نیز داراست.

ریشه اعتقاد منکران بدا!

مذاهب و متفکرانی که گمان می کنند بدا منافات با حکمت الهی دارد قائلند که خداوند پس از آفرینش موجودات، دست خود را بسته و هیچ گونه فعالیتی نمی تواند انجام دهد بلکه به کناری نشسته و جهان، سیستماتیک خودش اداره می شود! در حالی که ادله ی قطعی حکمت الهی اثبات می کند که خداوند متعال با توانایی مطلق خود این موجودات با عظمت را آفریده و تمام اجزاء و شئون این دستگاه تحت نظارت اوست و در هر لحظه توانایی تغییر دادن پدیده های ایجاد شده ی جهان توسط خداوند متعال وجود دارد.

بداء

خداوند قوانین را نقص نمی کند!

در مساله ی بدا بایستی توجه نمود که ما قائل نیستیم که پروردگار عالمیان کار خلاف قانون های خود انجام می دهد که این خود البته نقص حکمت حکیم است بلکه در واقع خود تغییر و تبدیل در عالم قوانین و اصولی است که ممکن است برای مای بشر روشن نباشد!

در توضیح بیشتر آن که همه ی تغییر و تبدل های الهی، خود قوانین الهی است که درون سیستم نظام مند عالم به جریان می افتند. تشبیه فیلسوف نامی میرمحمد باقر داماد معروف به میرداماد درباره ی مساله ی بدا بسیار جالب توجه است و می تواند این موضوع را نشان دهد، او می گوید: بدا در جهان هستی هماهنگ، شبیه به نسخ قوانین است چنان که نسخ قوانین مجموعه، دلیل بر پشیمانی یا جهالت جعل کننده نیست بلکه کاشف از به پایان رسیدن نیروی آن قانون است. همچنین بدا در جهان طبیعت دلیل بر عدم حکمت و یا جهل و پشیمانی خالق متعال نیست بلکه کاشف از قوانین جدید و به پایان رسیدن نیروی قوانین قبلی است!

بدا و نظام سیستماتیک عالم!

ممکن است در اینجا سوال شود که آیا تبدیل و تغییر و مساله ی بدا با سیستماتیک بودن جهان تضاد پیدا نمی کند؟! در پاسخ باید گفت کارهایی که از انسان از روی اختیار صادر می شود هیچ گونه منافاتی با سیستماتیک بودن جهان هستی ندارد زیرا حالت درونی اختیار که همان نیروی فاعلیت انسانی است خود جزیی از مجموع جهان هماهنگ است و جنبه ی خارجی و عملی اختیار نیز که عبارتست از خود همان کار، در جهان خارجی موجود گشته است و پس از به وجود آمدن، داخل همان اجزاء سیستماتیک شده است! تغییر و تبدل ها در نظام جهان در میان پدیده ها و موجودات همگی چنین هستند که خود جزء این نظام و سیستم می باشند و نارسایی معلومات ما درباره ی اجزاء و روابط جهان هستی و محدودیت اطلاعات ما درباره ی جهان سبب می شوند که نتوانیم همه ی جزئیات را متوجه شویم!

بدا به معنای آن است که انسان معتقد باشد خداوند متعال می تواند هر نوع تغییری را در عالم بدهد که آیات قرآنی نیز بدان اشاره ی صریح دارند: "یمحوالله ما یشاء و یثبت و عنده ام الکتاب، خداوند آنچه را که بخواهد محو می کند و آنچه را که بخواهد اثبات می کند"

تغییر در علم خدا نمی شود!

از دیگر سوالات درباره بدا می تواند این باشد که در صورت قائل شدن به این موضوع، تغییر در علم الهی ایجاد می شود و این سبب دگرگونی ذاتی حق است! در پاسخ باید گفت که تمام حوادث و جریانات و پدیده های عالم از ازل تا ابد همگی در علم الهی وجود دارند حتی همین تغییرات و تبدلات نیز در علم الهی موجودند و چنین نیست که بعدا از نظر زمانی بخواهند پدیدار شوند!

کودکی را تصور نمایید که وضع هر روز سیستم خانه برای او ثابت جلوه می کند در حالی که رئیس خانواده می داند که ضرورت ها و امکانات سیستم خانه داری چیست و چه حوادث و جریاناتی برای این خانه به وقوع خواهد پیوست. حال ما درباره ی علم الهی نیز همانند حال همان کودک است که هر وضع مفروضی را که در جهان هستی تصور می کنیم در علم خداوندی نیز همان وضع را به طور جامد مثبت شده می پنداریم!

نتیجه گیری

از آنچه گذشت معلوم می شود که اعتقاد به بدا که از جمله اصول اعتقادی مهم در خداشناسی شیعه و امامیه است نه تنها منافاتی با صفات کمالی و حکمت در خداوند ندارد بلکه با رد آن و عدم اعتقاد به آن، دیدگاه صحیح و جامعی درباره ی علم الهی و حکمت خداوندی را بدست نیاورده ایم! در واقع مساله ی بدا یکی از مسائل مهم خداشناسی و صفات الهی است که بایستی بدان اعتقاد داشت و با دلایل عقلانی و منطقی در فهم صحیح و درست از آن گام برداشت.

ن. رادفر                

بخش اعتقادات شیعه تبیان


منابع و مآخذ:

1-    جبر و اختیار – علامه محمد تقی جعفری (ره)

2-    انسان و سرنوشت – شهید مطهری (ره)

3-    سرنوشت انسان – حجة الاسلام مسعود عالی

4-    اصول کافی – شیخ کلینی (ره)

مطالب مرتبط:

آیا اعتقاد به "بداء" کفر است؟

حرف راست را کج می فهمند!

آیا فقط شیعه به بداء اعتقاد دارد؟

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.