تبیان، دستیار زندگی
می‏آیی در یلدایی‏ترین شب انتظار؛در خشکسال ایمان و عدالت،آن گاه که ابرهای جهل و نخوت، بر سراسر کویر دل‏ها مان سایه افکند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آن لحظه ‏خوشبخت

امام زمان علیه السلام

ای امید دل‏های خستگان!

می‏آیی از آن سوی جاده‏های صبوری

می‏آیی در یلدایی‏ترین شب انتظار؛در خشکسال ایمان و عدالت،آن گاه که ابرهای جهل و نخوت، بر سراسر کویر دل‏ها مان سایه افکند.

و آن هنگام که همگان به دنبال سراب بدوند.

آن هنگام که درختان از بی برگی برهنه گردند.

آن روز که ماهیان دریا در طلب آب از دریا بیرون می‏آیند.

آن هنگام که آسمان، تحمل از کف دهد، خورشید، خسته از تابش است و ابرها تشنه بارش.

آن زمان که دفتر عاشقی به آخرین برگ خود برسد و آن لحظه که زمین و زمان، ثانیه‏ها را گم کنند و غنچه‏های «الغوث الغوث»،شکوفا گردد و زمینیان، نوای «الامان الامان» سر دهند.

تو خواهی آمد، ای معنای غیرت،ای معمای هستی!

تو خواهی آمد و دیوار بلند انتظار، فرو خواهد ریخت و عطر وجودت فضای دل هامان را پر خواهد کرد.

می‏دانم خواهی آمد و با کرشمه نگاهت، دلشوره‏های نا امیدی را به شیرینی لحظه دیدار مبدل خواهی کرد

ای انعکاس مهربانی و پژواک امید!

وقتی که تو بیایی، دیگر از پاییز هراسی نداریم و در زمستان نمی‏لرزیم.

تو گرما بخش دل هامان می‏شوی و ما در بهار آمدنت، دل هامان را فرش راهت می‏کنیم.

ای از قبیله آفتاب!

کدام لحظه خوشبخت را در آغوش خواهی کشید؟

ای مهربانی که آفتاب در مقابلت زانو خواهد زد و ماه در پیشگاهت به سجده خواهد هفتاد!

ای راز خلقت!

همه منتظرانت یاد تو را در قاب کهنه انتظار نگه می‏دارند و لحظه‏های خود را با «ای کاش»ها سپری می‏کنند تا به جمعه وصال برسند.

العجل العجل العجل.

بخش مهدویت تبیان


معصومه عبدالحسینی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.