تبیان، دستیار زندگی
خبر کوتاه بود طوفان تهران را برد اما خسارت های جانی و مالی آن بیش از چند خط کوتاه بود و سوال ها و نکاتی بیش از چند خسارت در پس آن وجود دارد؟
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

طوفان تهران عذاب بود؟


خبر کوتاه بود طوفان تهران را برد اما خسارت های جانی و مالی آن بیش از چند خط کوتاه بود و سوال ها و نکاتی  بیش از چند خسارت در پس آن وجود دارد؟


سوال از خدا

خبر کوتاه بود طوفان تهران را برد اما خسارت های جانی و مالی آن بیش از چند خط کوتاه بود و البته این طوفان غیر از خسارت سود هم به بار آورد!

مردم چند استان که روزی آفتابی و گرم را سپری می کردند ناگهان با طوفانی مواجه شدند که  ١١٠ کیلومتر در ساعت سرعت داشت و طبق آخربن اخبار روی دست تهران 5 کشته و حدود 50 مجروح گذاشت طوفانی که آسمان را برای دقائقی طولانی تاریک کرد و همه چی را بهم ریخت.  بی سابقه بودن این طوفان را از عکس العمل مردم  می شد فهمید عکس العمل ها متفاوت بود تعجب ، ترس ...

طبیعی بود که با توجه به رشد رسانه های اجتماعی در حین طوفان و بعد از آن موجی از خبر های رسانه ای و مطالب طنز و مطالب جدی با روح معنوی افکار عمومی را در گیر خود کند اما چه در عکس العمل های مردم و چه در پیام های رد و بدل شده میشد غافلگیری مردم را دید. روح آنچه مردم در پس طوفان تهران دیده بودند نه چند خسارت جانی و مالی بلکه قدرت خدا بود.

طوفان تهران

"من خدا را دیدم" ، "خدا رحم کرد"،  "انگار عذاب آمده بود" اینها جملاتی است که از دل حرف های مردم پس از طوفان شنیده میشد گویا این طوفان دست خدا بود تا مردم را کمی به خود بیاورد.

ما نعمت های زیادی داریم که نمی توانیم بشماریم حتی به چشممان هم نمی آید اما همیشه این ناملایمات است که باعث می شود نعمت های خدا و آنچه تا الان داشتیم و بدان فکر نمی کردیم به چشممان بیاید تا کمی قدر شناس شویم.

این قدر شناسی  و روحیه معنوی و خروج از روزمرگی حالتی بود که دیروز به بسیاری از مردم تهران دست داد وقتی می دیدند یک طوفان جان 5 نفر از آنها را گرفت و به راحتی جسمی سنگین را مقابل آنها به این طرف و آنطرف می برد.

قدر فرصت، اطرافیان و زندگی ای که داریم را بدانیم نگذاریم طوفان فراموشی بیداری ای که از این طوفان برایمان حاصل شده است را ببرد

مردم  این را لمس کردند که اگر خدا بخواهد در کمتر از یک چشم بر هم زدن می تواند "کن فیکون" کند طوفانی که در دایره قدرت خدا چون ذره ای کوچک بود ولی اینطور برای ما بزرگ به چشم می آید. باور کردیم که می شود در یک لحظه همه چیز از دست برود همه آنچه که دور ماست و ما قدر آن را نمی دانیم زیر و رو شود.

طوفان تهران

سلامتی ای که هست و قدر آن را نمی دانیم، آرامشی که احساس می کنیم نیست،  طبیعتی که برای استفاده در خدمت ماست و آن را از بین می بریم، فرصت و زمانی که خدا برای نیکی به مردم و انجام کار خیر و اطاعت خود در اختیار ما قرار داده و ما به بطالت می گذارنیم، مردمی و خانواده ای که هر روز با آنها زندگی می کنیم اما از بودن با آنها لذت نمی بریم، قدرشان را نمی دانیم و به آنها مهربانی نمی کنیم.

طوفان به ما یاد داد مایی که تحمل یک طوفان را نداریم و با این یک نشانه طبیعی خداوند اینگونه به خود می آییم و حسرت زمان از دست رفته مان را می خوریم  و می هراسیم از قدرتی که خدا دارد که بدان ایمان نداشتیم چگونه تحمل آنچه را داریم که بر اثر بی انصافی ها، نا حق کردن ها، تهمت ها، دروغ ها، اختلاف افکنی ها، اسراف ها، دل شکستن ها، مال های حرام و گناهان دیگر در انتظار ما  می باشد.

نمیدانیم این طوفان عذاب بود یا خیر اما یقینا ارتش خدا بود ولی نه از جنس طبس، بلکه ارتشی بود که ما را به خودآورد، قدرت خدا را به رخمان کشید و  سیلی محکمی به وجدان و نفسمان زد که غنیمت بشماریم فرصت هایمان را در ارتباط با خدا با دیگران

واقعا چرا در حق یکدیگر انصاف را رعایت نمی کنیم، چرا از فرصتی که برای با هم بودن و صله رحم است استفاده نمی کنیم و منتظر عیدی هستیم تا یکدیگر را ببینیم و از حال هم با خبر شویم. طوفان خبر نمی کند یک طوفان ساده جان 5 نفر را گرفت. بیایید کمتر به یکدیگر سخت بگیریم، با هم مهربان باشیم چه تضمینی هست که فرصتی برای کارهای خوب و خیر برایمان بماند خدا از آنچه که فکر می کنیم به ما نزدیک تر است اما تا نشانی نباشد ما در خواب خواهیم ماند مرگ چند قدمی ماست یاد مرگ و قیامت اگر  فقط به بهانه بلا و مصیبت به سراغ ما نیاید و همیشه همراه ما باشد دیگر شاهد بسیاری از آسیب ها و ناهنجاری های اجتماعی نخواهیم بود.

طوفان تهران

در آیات خدا نشانه هایی است، افرادی که این طوفان آنها را یاد قیامت و فقر ما در برابر قدرت خدا  انداخته بود بیش از دیگران  علاوه بر تامل در ارتباطات اجتماعی خود و حق الناس، یاد حق الله نیز افتادند اینکه این طوفان می توانست عذاب باشد و  تازه گناهانی که خیلی عادی در میان آنها زندگی  می کنیم وعادت ما شده اند را به چشم  آورد کسب مال حرام، بد حجابی ها، روابط نامشروع و...

اگر دیروز قیامت بود چند نفر از ما از گذشته خود و آنچه که در کارنامه اعمالمان  داریم پشیمان نبودیم چه رفتارهایی در  زندگی مان است که اگر این فرصت را به ما داده باشند باید در انجام آن تجدید نظر کنیم چه عادت های خوبی را باید برای خودمان تعریف کنیم.

قدر فرصت، اطرافیان و زندگی ای که داریم را بدانیم نگذاریم طوفان فراموشی بیداری ای که از این طوفان برایمان حاصل شده است را ببرد.

نمیدانیم این طوفان عذاب بود یا خیر اما یقینا ارتش خدا بود ولی نه از جنس طبس، بلکه ارتشی بود که ما را به خودآورد، قدرت خدا را به رخمان کشید و  سیلی محکمی به وجدان و نفسمان زد که غنیمت بشماریم فرصت هایمان را در ارتباط با خدا با دیگران.