موفقیت در هر شرایطی
من علیرضا باقری قلی آبادی هستم و در سال1371 در گرگان به دنیا آمدم. نام پدرم عباس و بازنشسته اداره بازرگانی است. من فرزند ششم یک خانواده 8 نفره هستم . یک خواهر و یک برادر دیگرم هم ناشنوا هستند. اما این موضوع به هیچ وجه باعث نشده که بین ما که از لحاظ شنوایی مشکل داریم و دیگر برادران و خواهرانم فاصله ای ایجاد شود . من ازکودکی علاقه زیادی به نقاشی داشتم و همیشه سعی می کردم اوقات فراغتم را با نقاشی پرکنم. شاید اولین جرقه کشیدن نقاشی در ذهن من با دیدن انیمیشن فوتبالیست ها زده شد . چون علاقه زیادی به دیدن این کارتون تلویزیونی داشتم، تقریباً بیشتر وقتم را برای کشیدن تصاویربازی کنان آن می گذراندم . یکی از خواهرانم فوق دیپلم گرافیک است. وقتی او مشغول انجام کار هایش بود ، به دستانش نگاه می کردم و سعی می کردم کارهای او را تقلید کنم . با وجود این که حدود 10 سال با هم اختلاف سن داشتیم اما با صبر و حوصله از این کار من استقبال می کرد و با آرامش سعی میکرد راهنماییم کند. شاید اگر تشویق های او و استادم نبود، به این مرحله نمی رسید م . البته در کنار نقاشی،از هنرهای دیگر هم غافل نشدم ، مثل : معرق کاری که بعد از نقاشی زیبا ترین هنری است که یاد گرفتم و در آن هم موفقیت هایی به دست آوردم. به لطف خداوند بزرگ و خانواده ام در حال حاضر شانزده ساله و دانش آموز سال اول دبیرستان هستم و در مدرسه استثنایی ناشنوایان ارشاد گرگان مشغول به تحصیل هستم. من تا به حال در چند همایش که در شهر گرگان برگزار شده شرکت کردم و طراحی (زنده) انجام داده ام . ولی جشنواره بین المللی هنرهای تجسمی جوانان جهان اسلام ، در واقع اولین مسابقه ای بود که در آن شرکت کردم و با وجود اینکه کم سن و سال ترین شرکت کننده بودم اما خوشبختانه موفق شدم مقام اول کاریکاتور چهره را به دست آورم که خودم را مدیون؛ استادم آقای عباسپور می دانم که با تلاش و زحمات ایشان توانستم به این مسابقه راه پیدا کنم. در همین جشنواره, کاریکاتور چهره ای که از داور جشنواره آقای اردشیر رستمی کشیدم هم جایزه ی بهترین اثر چهره را به خودش اختصاص داد .
به خاطر موفقیتی که در این مسابقه به دست آوردم ، من و 14 نفر از نوجوان های با استعداد کشور برای شرکت در برنامه هنری دو سالانه بین المللی ایتالیا دعوت شدیم , تا برای مدت 5 روز در شهر « ونیز» آثارمان را در نمایشگاهی به همین منظور در معرض دید علاقمندان قرار دهیم.
گاهی اوقات گریز زدن به برشهایی از زندگی برخی افراد و خواندن زندگی نامه چنین خانوادههایی، و دیدن مبارزه و صبر و شکیبایی آن ها تلنگری میشود ؛ برای اینکه بدانیم کجا ایستادهایم و از زندگی چه میخواهیم؟ شاید به این وسیله روزی بفهمیم که زندگی را به چه قیمتی میخواهیم و چطور در زمان گذر خواهیم کرد .
علیرضا قربانی می گوید: من از وضعیت خود ناراحت و ناراضی نیستم. قضیه برایم عادی شده است چون حکمت خداوند اینگونه بوده و با آن کنار آمده ام. زیرا با زبان اشاره می توانم تمامی حرفهایم را به دیگران منتقل کنم و از این بابت خدا را شکر می کنم و چون خوشبختانه دارای سواد خواندن و نوشتن هستم از این بابت مشکلی ندارم و به راحتی با نوشتن خواسته ام و منظورم را به اطرافیان می رسانم.
من ثابت کرده ام که معلولیت محدودیت نیست و خیلی راحت با افراد عادی در جامعه ارتباط دارم مثلاً با هنری که در نقاشی و کاریکاتور دارم و از طریق زبان هنر با افراد عادی ارتباط برقرار می کنم. افراد زیادی هستند که با معلولیتی که دارند اما در کار خود تبحر و مهارت خاصی دارند مثل یک مکانیک خوب و یا نجار ماهر و ... پس معلولیت نمی تواند برای ما محدودیتی در کار تحصیل ایجاد کند.
علیرضا قربانی به ظاهر ناشنوا است و شاید لازم باشد که برای ایجاد رابطه با اجتماع و افراد اطرافش ، از دست هایش استفاده کند ؛ اما تاریخ به ما نشان داده است , بسیار ی از هنر مندان بزرگ با استفاده از همین دست ها ، آثار خارق العاده ای را خلق کرده اند و نامشان را در گذر برای آیندگان ثبت کرده اند .
دوستان نوجوان هنر مند , بهتر است بدانید علیرضا دیپلم گرافیک و دانشجوی رشته نقاشی است. او علاوه برشرکت در نمایشگاه های مختلف گروهی و انفرادی , مقام های مختلفی را هم کسب کرده است که می توان به تعدادی از آن ها اشاره کرد :
- برنده لوح تقدیر و جایزه نقدی هیجدهمین جشنواره بینالمللی هنرهای تجسمی جوانان، در رشته کاریکاتور چهره (1390)
- نفر اول رشته کاریکاتور شانزدهمین جشنواره بینالمللی هنرهای تجسمی جوانان (1388)
- نفر اول رشته کاریکاتور پانزدهمین جشنواره بینالمللی هنرهای تجسمی جوانان (1387)
- تقدیرشده جشنواره هنرهای تجسمی فجر (تهران، 1390)
- هنرمند برتر سال 1389 از سوی حوزه هنری استان گلستان
برگزیده جشنوار بینالمللی کارتون و کاریکاتور با موضوع مسی (مرداد 1391)
- نفر اول مسابقه کاریکاتور خبری روز کارتون با موضوع «مذاکره ایران و آمریکا» (تهران، اسفند 1391)
فرآوری: نعیمه درویشی
بخش کودک ونوجوان تبیان
منابع: نوجوان ها، وبلاگ ناشنوایان استان گلستان
مطالب مرتبط:
راه هایی برای مخالفت کردن مودبانه