تبیان، دستیار زندگی
استفاده از کلیشه های بصری در اغلب کتابهای افریقایی به صورت غروب نارنجی و زرد و درخت اقاقیا و حیواناتی مانند فیل و شیر این سوال را به ذهن می آورد که چه دلایلی پشت این تفکر است؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کتابهای آفریقایی با جلدهای آفریقایی!

چرا طرح روی جلد کتاب های افریقایی، با موضوع آفریقا اغلب شبیه هم است؟


استفاده از کلیشه های بصری در اغلب کتابهای افریقایی به صورت غروب نارنجی و زرد و درخت اقاقیا و حیواناتی مانند فیل و شیر این سوال را به ذهن می آورد که چه دلایلی پشت این تفکر است؟

کتابهای آفریقایی با جلدهای آفریقایی!

با مشاهده تصویری از 36 جلد کتاب که در وبلاگ «افریقا یک کشور است» منتشر شده، می توان مشاهده کرد که در طرح روی جلد اغلب از تصاویر کلیشه ای با نمادهای افریقایی استفاده شده و مناطق جغرافیایی از نیجریه، زیمبابوه، افریقای جنوبی،بوتسوانا،زامبیا و موزامبیک همراه با ضمیمه ای از درخت اقاقیا، حیوانات افریقایی مانند شیر و فیل و شتر در کنار غروب نارنجی و زرد استفاده شده است.

جالب اینجاست که این کتابها درجه دو هم نیست و برخی از آنها مربوط به نویسندگانی است که حتی جایزه ادبی نوبل را هم برده اند و بنابراین دانستن دلیل استفاده از کلیشه های تصویری مهم جلوه می کند.

پاسخ کوتاه به این سوال اینکه اغلب رمانهای افریقایی از جانب یک عقیده (شبیه آنچه شیر سلطان جنگل است) منتشر می شود. اما از آنجایی که در عصر طراحی های درخشان و زیبای کتاب به سر می بریم ، تداوم کلیشه های تصویری خستگی را در ذهن متبادر می سازد.

پیتر مندلساند طراح جلد کتاب و کارت پستال و مدیر موسسه Knopf سعی می کند با توضیح این مطلب به ما بگوید چرا کلیشه های بصری در این نوع کتابها دائما بازیافت می شوند؟

اغلب رمانهای افریقایی از جانب یک عقیده (شبیه آنچه شیر سلطان جنگل است) منتشر می شود. اما از آنجایی که در عصر طراحی های درخشان و زیبای کتاب به سر می بریم ، تداوم کلیشه های تصویری خستگی را در ذهن متبادر می سازد.

وی دلیل اول را تنبلی می داند که هم در قسمت افراد درگیر با این موضوع و هم موسساتی که مسوول هستند، دیده می شود. به گفته وی مانند امریکایی ها که دوست ندارند در مورد سایر نقاط دنیا بدانند، وقت برای جستجو صرف نمی کنند و به کلیشه ها روی می آورند. برخی مواقع نیز ویراستارها و افراد درگیر با کتاب فراموش می کنند که جلد کتاب می تواند تاثیر گذار باشد (حتی در مورد موضوعاتی که درباره افریقاست یا در افریقا رخ می دهد) در مورد داستانی شرقی اغلب پس زمینه پاییزی را به خاطر می آورند و این شرق شناسی مبهم در کنار بازاریابی، اغلب باعث می شود که آنها فکر کنند که شاید کتاب غیر از فلان پس زمینه، فروش نرود!

ظاهرا حس قوی رفتن در خطی که قبلا دیگران رفته و موفق شده اند در مورد جلد کتاب افریقایی وجود دارد، راهی که زود قابل فهم بوده و همگان می گویند اینجا افریقاست و داستان داخل کتاب نیز مربوط به همین سرزمین است.

نگاه استعماری نیز یکی دیگر از دلایل و مشکلاتی است که در مورد افریقا عمیقا ریشه دوانیده و قرار دادن درخت اقاقیا و غروب آفتاب کنایه های تاریخی به این سرزمین است که شاید غربی ها بیشتر به حیوانات آن اهمیت می دهند.

اما این مشکل چگونه حل می شود؟ تغییر نگاه غربی ها به افریقا و ابداع استراتژی بازاریابی های جدید برای فروش کتابهای افریقایی می تواند راه حل باشد اما به گفته مندلساند شاید بتواند پیش بینی کرد که ممکن است سالها بعد بهترین رمان افریقایی بدون کلیشه های موجود را بتوان به فروش رساند اما فعلا باید با درخت اقاقیای لعنتی(به تعبیر مندلساند) و غروب آفتاب سر کرد.

بخش کتاب و کتابخوانی تبیان


برگرفته از مقاله : مایکل سیلوربرگ در سایت کوآرتز- ترجمه: ایبنا