تبیان، دستیار زندگی
رفتارهای سیاسی عجیب و غریب در عالم سیاست زیاد است و با یک نگاه دقیق می توان آن را مشاهده نمود البته این رفتارها نشان خوبی برای سیاست ایرانی نیست
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

از سی دی احمدی نژاد تا  هاشمی!


دین مبین اسلام همواره اتحاد و جدایی از تفرقه را مورد تاكید قرار داده است اما این مساله به معنای عدم توجه به مقوله گروه‌بندی‌ها در ساختارهای مختلف نیست و در این مسیر چیزی جز منافع اسلام و در نظر داشت خداوند باری تعالی مورد تصریح قرار نگرفته است.

سوال از خدا

گروه بندی اگر معنای تحزب را داشته باشد و رقابت سیاسی  و تلاش برای تحقق آرمان ها هر چند با سلایق گوناگون امری مثبت است اما این روزها گروه بندی های ما بیش از انکه در وارد فضای سالم رقابت شوند همدیگر را تخریب می کنند تا بتوانند قدرت را به دست گیرند. کرسی  ریاست جمهوری و کرسی های سبز رنگ مجلس و هزاران صندلی دیگر گاهی  تکیه بر آنها ماحصل لابی در همین گروه بندی ها و تهمت ها و انگ های سیاسی است اصلاح طلبان، اصولگرایان  ،مستقل ها همه و همه رحمی بهم نمی کنند در این رقبت ها آنچه نباید نمایش داده شود می شود و آنچه نباید گفت  را می گویند  از سی دی احمدی نژاد در مجلس که خلاف شرع بود تا کار برای  اینکه احمدی نژاد آنطور دروغ گو جلوه کند که اگر گفت ماست سفید است همه بگویند سیاه است حتی هاشمی رفسنجانی هم بازی این خطوط اشتباه  گروه بندی ها را خورده است انجا که عده ای که روزی عالیجناب سرخ پوشش می نامیدند امروز متحد وی شدند اما گروه بندی در نگاه اسلامی چیزی فراتر از رفتارهای سیاسی امروز ماست.

جدایی و افتراق از جمله مشكلاتی است كه مسلمانان در طول سال‌های پس از رحلت رسول اكرم (ص) با آن مواجه‌اند و امروز نیز این مقوله به انحاء مختلف خود را نمایان می‌سازد. نكته قابل توجه در این میان ادعاهای برخی گروه‌ها در مورد نزدیك بودن به روح اسلام و تكفیر سایر گروه‌هاست. البته در صده‌های اخیر این مساله توسط استعمار و دشمنان اسلام روند جدیدی به خود گرفته و فی‌المثل، در روند ایجاد فرقه وهابیت توسط استعمار پیر این مساله به عینه مشاهده شد. برای جلوگیری از هرگونه تفرقه‌ای خداوند متعال تاكید بر تمسك به حبل الهی دارد و از هرگونه تفرقه نهی كرده است. اما در كنار این مساله باید ضمن تعریف درست از محور اتحاد، متحدین نیز درك درستی از مقوله‌هاهی مشترك داشته باشند. اینكه قائل به این باشیم كه می‌توان با هر عقیده و فكری اتحاد ایجاد كرد امری نادرست است و اصولا با توجه به تعاریف فكری بنیادنی چنین چیزی امكان پذیر نیست و اصولا نمی توان با كسانی اتحاد برقرار كرد كه قائل به هضم عوامل اتحاد و حركت در این چارچوب را ندارند. از این روست كه خداوند متعال در آیه 16 سوره توبه می فرمانید:  أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تُترْكُواْ وَ لَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جَاهَدُواْ مِنكُمْ وَ لَمْ یَتَّخِذُواْ مِن دُونِ اللَّهِ وَ لَا رَسُولِهِ وَ لَا الْمُۆْمِنِینَ وَلِیجَةً  وَ اللَّهُ خَبِیرُ  بِمَا تَعْمَلُونَ.

در این آیه بحث گروه بندی به خوبی مشخص شده است و صف كسانی كه در پی خدا هستند با كفار و مشرکین و كسانی كه در روابط دینی و دنیایی خود اصولا مقوله خدا را مد نظر قرار نمی‌دهند، جدا شده است. در این جاست كه مقوله‌ای به نام اتحاد مفهوم نمی‌یابد و اتفاقا تاكید بر افتراق شده است تا خوبان از بدان شناسایی شوند. در این زمینه باید تاكید كرد كه اگرچه عده‌ای برخی مقولات مشترك را بر اساس منافع اسلام و مسلمین برای ایجاد افتراق با ملحدان و كافران مطرح می كنند، ولی باید گفت كه اگر كسی اساسا خدا را قبول نداشته باشد، تحت هیچ شرایطی نمی تاوان اولا به عهد او اعتماد كرد و در وهله دوم رفتارهای دنیایی و ماتریالیستی اش بر رفتارهای انسانی‌اش غلبه خواهد كرد. در زندگی روزمره نیز این خط و خطوط باید روشن باشد و افرارد نیكوكار و بدكار در یك میزان سنجیده نشوند. همان دینی كه تاكید بر اتحاد دارد، بر مقوله عدم همنشینی با بدكار و بدكاره و شراب خوار و ... نیز تاكید كرده است. در این زمینه گاها خلط مبحث پیش می آید و تمامی این رفتارهای اسلامی با توجه به آیه وحدت و اتحاد، بلااثر ترجمه می گردد اما روح اصیل اسلامی و شیعه چنینی رویكردی را بر نمی تابد چرا كه پسر نوح با بدان بنشست/ خاندان نبوتش گم شد.

.

آنچه مسلم است این خط و خطوط جز مرزهای اعتقادی به خدا و طرفداری از حق و پیروی از احكام دین مبین اسلام نیست و قطعا با تفكرات عده ای تنگ نظر و خود بین در منافات است. این رویكرد در صحنه سیاسی كشور به وفور دیده می‌شود و كمرنگ شدن اخلاق در میان سیاستمداران كشور باعث شده است كه این مقوله در جای جای سیاست  ومدیریت كشور دیده شود

در عین حال این مساله نیز باید مورد توجه قرار گیرد كه با هر ادعایی نیز نمی توان چوب رد بر دیگران زد و آنان را طرد كرد. آموزه‌های شیعه مملو از جاذبه حداكثری است و دافعه در حداقل تعریف شده است آن هم برای كسانی كه دوام و بقای جامعه اسلامی را به خطر می اندازند. در طی سال های اخیر مستفانه از سوی برخی افراد منتسب به جریانات تندرو كه بعضا در برخی دستگاه ها نیز دارای نقش‌هایی بودند، شاهد بودیم كه اختلاف عقیده و رای ساسی به معنای اختلاف و عقیده ایدئولوژیك و دقیقا در برابر تفكرات اسلامی تعریف شد و بسیاری از افراد طرد شدند. عملكرد این دسته باعث خانه نشینی اساتید و طرد شدن مدیارنی كارآمد شد و عرصه را برای كسانی باز كرد كه تاریخ نشان داد هیچ توانی در اداره امورات هرچند كوچك كشور ندارند. این انتقاد نه از آن روی مطرح می شود كه نباید هیچ خط و خطوطی در جامعه ترسیم شود بلكه از آن روی مطرح می‌شود كه این خط و خطوط نباید به سلیقه و  فكر افراد تغییر كند. آنچه مسلم است این خط و خطوط جز مرزهای اعتقادی به خدا و طرفداری از حق و پیروی از احكام دین مبین اسلام نیست و قطعا با تفكرات عده ای تنگ نظر و خود بین در منافات است. این رویكرد در صحنه سیاسی كشور به وفرو دیده می‌شود و كمرنگ شدن اخلاق در میان سیاستمداران كشور باعث شده است كه این مقوله در جای جای سیاست  ومدیریت كشور دیده شود. اما باید گفت كه همواره اخلاق پیروز خواهد شد و هیچ حد و مرزی جز موازین دینی توان ماندگاری در صحنه را ندارد.

نمونه مرزبندی درست در این مقوله را می‌توان در جریان انقلاب اسلامی ایران و جریان فتنه 88 مشاهده كرد كه با تبین درست مقام معظم رهبری در مورد بصیرت زمینه برای جدایی صفوف اهل حق و باطل مشخص شد. اما در بهره‌گیری سلیقه‌ای از این فرایند نیز، برخی افراد تلاش‌های زیادی کردند و باعث جدایی افراد مختلف و جریانات وفادار به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی در چند سال اخیر شدند. هجمه‌های گسترده ای كه از سوی دولتیان و جریان انحرافی علیه آیت آلله هاشمی رفسنجانی انجام شد، از این دسته است. در طول سال‌های حاكمیت دولت نهم و دهم، كوبیدن شخصیت‌های مختلف و مهم انقلاب از جمله آیت آلله هاشمی از آن جمله  بود كه از این طریق قصد داشتند مرزبندی های جدید را در میان وفاداران به انقلاب ایجاد كنند و خود را مسلمان‌تر و انقلابی‌تر جلوه دهند. تعیین چنین خطوطی عملا نتوانست این افتراق را بین نیروهای انقلاب ایجاد كند اما توانست جریان انحرافی را مطرود و منفور مردم نماید؛ چرا كه مكروا مكر الله الله خیر الماكرین.

در پایان توجه به این نكته ضروری است كه جدایی صف‌ها و گروه‌ها، جز با معیاری از دین  امكان‌پذیر نیست و نمی توان افراد را به دلایل مختلف و مثلا دیدگاه‌ سیاسی و اجتماعی متفاوت و در عین حال قائل به خدا و اسلام، طرد كرد. صف بندی بدون توجه به روح اسلام و تقوا  هیچ معنایی ندارد چرا كه إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ.

 هاتف پور رشیدی

بخش سیاست تبیان