تبیان، دستیار زندگی
در این مقاله، با ذکر مقدماتی درباره فلسفه علم اصول به بررسی اجمالی کتاب الرافد فی علم الاصول پرداخته شده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

الرافد و فلسفه علم اصول (١)

کتاب الرافد فی علم الاصول

نوشته: سعید ضیایی فر

مرور بخشهای مقاله:

  ٤    ٣    ٢    ١  

مقدمه

1. فلسفه‌ی یک علم عبارت است از: «شناسایی، بررسی وتحلیل آن رشته‌ی علمی».

یک رشته‌ی علمی را می‌توان از جهات و ابعاد گوناگون بررسی کرد که مهم‌ترین آنها بدین قرار است:

1- تعریف علم؛ 2- موضوع و قلمرو علم؛ 3- ویژگی‌ها ووضوابط ومسائل آن علم و تفاوت‌های آن با علوم هم سنخ؛ 4- ساختار وتقسیم‌بندی کلی مســــــائل آن علم؛ 5- جایگاه  و رتبه‌ی منطقی آن علم؛ 6- اهداف، انتظارات وکارکرد علم؛ 7- ارتباط علم با سایرعلوم؛ 8- منابــــع علم؛ 9- روش‌های اثبات مسائل علم؛ 10- مبانی علم؛ 11- مکاتب وگرایش‌های درونی علم؛ 12- تحولات و تطورات علم در طول تاریخ.

طبعاً علم اصول را نیز به عنوان یک رشته‌ی علمی می‌توان از ابعاد فوق بررسید و فلسفه‌ی علم اصول را طبق محورهای فوق سامان داد.

2. در بررسی یک رشته‌ی علمــی می‌توان مقطع کنونیِ آن را بررسی کرد؛ همان‌طور که می‌توان یک علم را از آغاز پیدایش وتدوین آن مطالعه کــرد. هــر دو، نـــگاه بیرونی به علم است. تعدادی از رشته‌های علمی از این دو زاویه بررسی شده اند؛ ولی در اینکه بررسی دوم در قـــلمرو فلسفه‌ی علم قرار دارد، اختلاف نظر وجود دارد: گروهی همه‌ی بررسی‌های فوق را فلسفه‌ی علم نامیده اند. بنابراین «تاریخ یک علم» بخشی از «فلسفه‌ی علم» خواهد بود؛ ولی برخی معتقدند بررسی یک رشته‌ی علمی از زاویه‌ی دوم خـارج از قلمرو «فلسفه‌ی علم» است و این نوع بررسی تحت عنوان جداگانه «تاریخ علم» قرار می‌گیرد.

بنابردیدگاه دوم، محوراخیراز قلمرو فلسفه‌ی علم خارج خواهد بودومحورهای پیشین اگر از زاویه‌ی تاریخی بحث شود، خارج از فلسفه‌ی علم خواهد بود؛ مثلاً بررسی مکاتب یک عــلم در عصر حاضر، بحثی «فلسفه‌ی علمی» است؛ ولی گفت‌وگو درباره‌ی مکاتب وگرایش‌های درون یک علم در طول تاریخ، بحثی «تاریخ علمی» خواهد بود.

3. بررسی یک رشته‌ی علمی، گاهی صرفاً گزارشی و توصیفی است. بدین معنا که دیدگاه دانشوران یک رشته‌ی علمی – مثلاً - درباره‌ی قلمرو یک علم نقل و توصیف می شود و گاهی ازموضع یک صاحب نظرگفته می‌شود که مثلاً باید قلمرو یک علم، گسترده‌تر یا محدودتر باشد. به نظر می‌رسد که هر دو نوع بررسی در قلمرو فلسفه‌ی یک علم می‌گنجد.

4. فلسفه‌ی علم اصول هنوز در آغاز راه است وکمتر به این بحــــث توجه شده است. تنها مرحوم شعرانی در کتاب «المدخل الی عزب المنهل» پاره‌ای مباحث را که از محورهای فـــلسفه‌ی علم اصول به حساب می‌آید، مطرح کرده است؛ از جمله: تعریف، موضوع، فایده، علت نیاز و مبادی آن. همچنین در لابه‌لای کلمات دانشوران علم اصول و یا در مقدمات برخی کتاب‌های اصولی، پاره‌ای از مباحث فلسفه‌ی اصولی نظیر تعریف [1] ، موضوع [٢]، غرض و غایت [٣] و ساختار علم اصول [٤] دیــده مـی‌شـود. ولی کــتابی که هــمه یا اکــثر مـــباحث فلسفه‌ی اصولی را در بر داشته باشد، هنوز تدوین نشده است.

5. کتاب «الرافد فی علم الاصول» از جمله کتاب‌هایی است که مسائل قابل توجهی از فلسفه‌ی علم اصول را در خود جای داده است. این کتاب، تقریر دوره‌ی سوم درس خارج اصول آیت الله العظمی سیستانی – مد ظله - است که «ســــید منیر السید عدنان قطیفی» از شاگردان ایشان آن را گردآوری کرده است (ر.ک: ص 340).

آقای قطیفی در مقدمه، محورهای اصلی این کتاب را چنین بیان می‌کند:

1- اهمیت علم اصول در مکتب امامیه؛ 2- تحولات تکاملی علم اصول؛ 3- ارتباط علم اصول با علم فقه، ادبــیات و فلسفه؛ 4- شیوه‌های تنظیم وتبویب مباحث اصولی؛ 5- انواع اِسناد حقیقی و مجازی؛ 6- موضوع علم اصول؛ 7- ملاک مسأله اصولی؛ 8- حقیقت وضں 9- استعمال لفظ در چند معنا؛ 10- مشتق (ر.ک: ص7و8). البته آنچه در مــقدمه آمده با آنچه در متن کتاب آمده است، تفاوت دارد. در متن کتاب یازده قسمت با عنوان «مبحث» معنون شده است، ولی سه امر حقیقت وضع (ص144)، استعمال لفظ در چندمعنا (ص 185) و مشتق (ص 210) بدون عنــــوان مبـــحث و امثال آن ذکر گردیده است .

مقرر تلاش کرده است مباحث این کتاب را به گونه‌ای تقریر کند که با رویکرد بدیع استادش هماهنگ باشد (ص 8).

علم اصول، محور و موضوع اکثر مباحث این کتاب است و هشت محور از محورهای دوازده‌گـــــانه‌ی مذکور در بند یک، در این کتاب دیده می‌شود. بدین رو صبغه‌ی فلسفه‌ی اصولی این کتاب بر صبغه‌ی اصولی‌اش غالب اسـت. در اینجا محتوای بخش فلسفه‌ی اصولی کتاب را به اجمال گزارش می‌کنیم. در این گزارش، آنچه مقصود اصلی است، دیــدگاه برگزیده، بدون پرداختن به استدلال‌های آن است و نقل سایر دیدگاه‌ها جنبه‌ی فرعی و مقدماتی دارد.

ادامه مقاله را اینجا ببینید

مرور بخشهای مقاله:

  ٤    ٣    ٢    ١  

پانوشت‌ها:

[١] برای نمونه ر.ک :سید مرتضی، الذریعة، ج 1، ص7؛ شیخ طوسی، العدة، ج1 ، ص7 ؛ فاضل تونی، الوافیة، ص59

[٢] برای نمونه ر.ک: محمد حسین اصفهانی، الفصول الغرویة، ص4؛ میرزا ابوالقاسم قمی، قوانین الاصول، ص 9؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ص 8  و حسینعلی منتطری ، نهایة الاصول، ج 1، ص 15 و16.

[٣] برای نمونه ر.ک: محقق اصفهانی، الاصول علی النهج الحدیث، چاپ شده در بحوث فی الاصول، ص21و22

[٤] برای نمونه ر.ک: محقق اصفهانی، همان، ص22 و سید محمود هاشمی شاهرودی، بحوث فی علم الاصول، ج1، ص55 -62

منبع: پژوهش و حوزه، پاییز و زمستان ١٣٨٥، شماره ٢٧و٢٨

تنظیم: محسن تهرانی - بخش حوزه علمیه تبیان