ادبیات پلیسی- جنایی در ایران
سالهایی طولانی از آن زمان که ادبیات پلیسی - جنایی، در اذهان علاقهمندان به ادبیاتی نازل معنا میشد گذشته است، اکنون دیگر اینگونه آثار در میان علاقهمندان جدی ادبیات طرفداران خاص خود را دارد که پرده از راز این علاقه برمیدارند.
در ایران نیز دستکم در یکی دو دههی اخیر شاهد یک رویکرد تازه (و دوباره) به ادبیات پلیسی - جنایی هستیم (اگر نه در حوزهی داستاننویسی، بلکه در حوزهی ترجمه)؛ با این وصف ادبیات پلیسی - جنایی در ایران حکایتی دیگرگونه داشته و شاید بیش از دیگر کشورها با کملطفی و کمتوجهی روبهرو شده است، چه در عرصهی ترجمه و چه در زمینهی خلق آثاری در این ژانر به زبان فارسی. و این نیز البته دلایل خاص خودش را داشته است.
اگر به پیشینهی ترجمهی ادبیات پلیسی در کشورمان بنگریم، این ادبیات سابقهای تقریبن صدساله دارد، یعنی به تقریبن اندک زمانی بعد از درگرفتن نهضت ترجمه در ایران (در اواخر عصر قاجار) برمیگردد.
بنابراین شروع ترجمهی داستانهای پلیسی - جنایی در ایران به حدود دههی آخر سده سیزدهم (شمسی) بازمیگردد.
در این ایام شرلوک هلمز و بهویژه آرسن لوپن معروفترین قهرمانان ادبیات پلیسی در میان عامهی علاقهمندان به ادبیات پلیسی محسوب میشدند.
بههرروی یکی از دلایل جدیگرفتهنشدن رمانهای پلیسی - جنایی را باید در کیفیت نازل آثاری دانست که تحت این عنوان به مخاطب عرضه میشدند. چرا که علاوه بر آثار پلیسی - جنایی که در قالب پاورقی منتشر میشدند، اغلب رمانهای پلیسی - جنایی (در آن روزگار و تا چند دهه بعد از آن) آثاری بودند که توسط مترجمان نهچندان معتبر به فارسی برگردانده شده و به وسیلهی ناشران متفرقه اغلب لالهزاری که تولیداتشان از کیفیت کاغذ و چاپ پایینی برخوردار بودند و طرح جلد آنها نیز بهطور مشخص برای جذب مخاطب عام به صورت ضعیفی نقاشی میشدند، منتشر میشدند.
اواخر دههی سی و اوایل دههی چهل را باید اوج دوران محبوبیت رمانهای پلیسی در ایران به حساب آورد که همزمان است با رشدی کمی و تاحدی کیفی در این زمینه. در این سالها علاوه بر عناوین تازهای از کتابهای پلیسی - جنایی که منتشر شدند، اغلب پاورقیهای جنایی ذبیحالله منصوری در سالهای جوانیاش، دوباره و اینبار در قطع جیبی به صورت کتاب منتشر شدند. عنایتالله شکیباپور در یک مقطع چند ساله اغلب رمانهای موریس لبلان را (که برخی پیشتر هم توسط دیگران ترجمه و منتشر شده بودند) به فارسی برگرداند و…. این سالها همچنین همزمان است با اوج پرکاری مترجمی به نام گیورگیس آقاسی که ترجمههایی نسبتن قابلقبول از آثار جیمز هادلی چیز و همچنین میکی اسپلین ارائه کرد، حُسن کار او این بود که در میان خیل کتابهای جعلی که در بازار بود، آثاری که به نام او منتشر میشدند، هم اصالت داشته و واقعی بودند و هم اینکه به لحاظ ترجمه کیفیت کموبیش قابلقبولی داشتند.
اما صرف نظر از آثار پلیسی که گهگاه با ترجمهی آبرومندانهای در سالهای قبل منتشر شده بودند، آن جهش کیفی در ترجمهی آثار پلیسی - جنایی در ابتدای دههی چهل، مدیون آثاریست که دو ناشر با رویکرد کموبیش حرفهای (مخصوصن با درنظرگرفتن زمانهی خود) ارائه میکنند. یکی سازمان انتشارات جیبی وابسته به نشر امیرکبیر که متاثر از نمونههای مشابه خارجی مجموعهای از آثار درخوراعتنا را در قطع جیبی به بازار داد، که در میان این آثار، رمانهایی پلیسی نیز یافت میشدند که هم در حسنانتخاب و هم در کیفیت ترجمه، فراتر از آن چیزی هستند که تا آن زمان منتشر شده. ژرژ سیمنون، آگاتا کریستی از جمله نویسندگانی هستند که داستانهایی به قلم آنها به سرمایهی کانون معرفت توسط سازمان انتشارات جیبی منتشر شد. در این سری، نمونههایی از آثار جیمز هادلی چیز، یان فیلیمینگ و دیگر نویسندگان آثار پلیسی - جنایی نیز دیده میشود.
تقریبن همزمان با این آثار انتشارات پرستو که آن هم وابسته به نشر امیرکبیر است، آثاری پلیسی - جنایی را منتشر میکند، که بیشتر از آن دستهاند که در سینما نیز مورد اقتباس قرار گرفتهاند.
اما گذشته از نشر امیرکبیر که تشکیلاتی عریض و طویل دارد، باید به یک ناشر کوچکتر اما دارای رویکردی حرفهای نیز اشاره کرد که نشر «گلچین» نام دارد. سری داستانهای جیمز باند (اثر یان فیلیمینگ)، آثاری از جان لوکاره، میکی اسپلین و … از جمله کتابهایی هستند که نشر گلچین منتشر کرده و با توجه به کیفیت این آثار (که هم در ترجمه و هم در چاپ و حتا طرح روی جلد این کتابها قابلرویت است)، باید سهمی نیز برای آن در ارتقای نشر کتابهای پلیسی قائل بود.
در طول این سالها ظاهرن بیشترین مخاطب ادبیات پلیسی، همان مخاطبان عامی بودند که خوب و بد این آثار را تشخیص نمیدادند و یا به دلیل رویکرد سرگرمیجویانهی آنها به ادبیات پلیسی برایشان از اهمیت خاصی برخوردار نبود.
بهاینترتیب در دههی پنجاه بازار کتابهای پلیسی بیشتر در اختیار ناشران تیپ لالهزاری قرار گرفت که مهمترینشان «انتشارات شهریار» بود و سری کتابهای اغلب جعلی و انگشتشمار واقعی، نویسندگانی چون میکی اسپلین و جیمز هادلی چیز را منتشر میکند. ناشرانی که متاسفانه هیچ نظارتی بر کارشان نیست و خودشان هم هیچ وسواسی در کار ندارند و تنها کسب سود و فروش است که برایشان اهمیت دارد.
این معضل در مورد کتابهایی که در بحبوحهی انقلاب یا یکی دو سال بعد از آن چاپ شدهاند، نیز وجود دارد.
دههی شصت همزمان است با تغیر و تحولات ناشی از انقلاب، و سالهای مرگ پاورقینویسی در مطبوعات و همچنین احتضار رمان عامهپسند و در کنار آن رمان پلیسی که در ذهن عامهی مخاطبان شعبهای از رمان عامهپسند محسوب میشود، در این ایام تقریبن بساط کتابهای جیبی و بسیاری از ناشران لالهزاری برچیده میشود و ناشرانی متفرقه به شرحی که اشاره شد، برخی کتابهای قدیمی را با نامونشانهای دیگر تجدید چاپ کردند. در این زمان اما کتابهای جیبی و همچنین کتابهای پلیسی جیبی فراوانند که اغلب بازماندهی همان کتابهای قبلیست که با بازشدن در انبارهای برخی ناشران در ابتدای انقلاب، برای مدتی به صورت فله نیز فروخته میشدند.
در میانهی این دهه چند نشر نوپا، البته نه در قطع جیبی که در اندازهی رقعی، کتابهایی پلیسی - جنایی منتشر کردند که با اقبال چندانی روبهرو نشدند.
در دههی هشتاد اما ناشران بیشتری به ادبیات جنایی و پلیسی روی خوش نشان دادند، رویکردی که احتمالن در یک تاثیرگذاری متقابل، هم حاصل تقاضای بازار بوده و هم در رونق و گسترش این آثار تاثیر داشته است. در این سالها علاوه بر ناشران پراکندهای که هر از چندی به انتشار آثار پلیسی - جنایی میپردازند، ناشرانی همچون هرمس با انتشار سری کارهای آگاتاکریستی و … در مجموعهی کارآگاه، در این زمینه بسیار پرکاربودهاند. نشر نیلوفر نیز سری کتابهای دایرهی هفتم، آثاری از ژرژ سیمنون و الری کویین و دیگران را به فارسی در آورده، انتشارات خجسته آثاری از ژرژ سیمنون و ریموند چندلر را با ترجمهی کاظم اسماعیلی به بازار داده و نشر جهان کتاب نیز آثاری از ژرژ سیمنون را با ترجمهی عباس آگاهی و نشر هزار افسان نیز آثاری از ژرژ سیمنون و… را با ترجمهی حسن زیادلو منتشر کرده و … همهی این ناشران و مترجمان دستبهدست هم رونقی دوباره به ادبیات پلیسی - جنایی دادهاند که علاقهمندان این بار برخلاف سالهای دور با خاطری آسوده از اصالت کتابها و ترجمههایشان، دستی باز برای انتخاب آثار پلیسی - جنایی در سبکهای گوناگون داشته باشند.
کمترین حسن این دست آثار صرف نظر از ارزشهای ادبی و گاه روانشناختیشان، فرصت بسیار خوبی هستند برای بهوجودآوردن عادت و میل به مطالعه.
لیست صد کتاب برتر جنایی
انجمن جنایینویسان آمریکا در یک ردهبندی گونههای مختلف یا مرتبط با رمان جنایی، صد داستان برتر این ژانر ادبی را انتخاب کرده است؛ نکتهی جالب اینجاست که نزدیک به نیمی از این کتابها در ایران ترجمه و منتشر شدهاند.
1. درندهی باسکرویل / سر آرتور کانان دویل *
2. شاهین مالت / دشیل همت *
3. نامهی مفقود/ ادگار آلن پو*
4 . دختر زمان / ژوزفین تی
5 . مفروض بیگناه / اسکات تورو
6 . جاسوسی که دوباره به کار گرفته شد / جان لوکاره *
7 . سنگ ماه / ویلیام ویلکی کالینز *
8 . خواب بزرگ / ریموند چندلر *
9. ربکا / دافنه دوموریه *
10 . و سپس هیچ کس نبود (10 بومی کوچولو) / آگاتا کریستی *
11 . تشریح یک قتل / رابرت تریور
12 . قتل راجر اکروید / آگاتا کریستی *
13 . بدرود محبوبم / ریموند چندلر
14 . پستچی همیشه دو بار در میزند / جیمز کین
15 . پدرخوانده / ماریو پوزو *
16 . سکوت برهها / توماس هریس*
17 . نقاب دیمیتریوس / اریک امبلر *
18 . شب جشن / دوروتی سایرز
19 . شاهدی برای تعقیب / آگاتا کریستی *
20 . روز شغال / فردریک فورسایت *
21 . خداحافظی طولانی / ریموند چندلر*
22 . سی و نه پله / جان بوکان*
23. نام گل سرخ / امبرتو اکو *
24 . جنایت و مکافات / فئودور داستایوسکی*
25 . چشم سوزن / کن فالت*
28. 9 ناقوس / دوروتی سایرز *
29 . فلچ / گرگوری مک دونالد
31 . ترکه مرد / دشیل همت *
32 . زن سفیدپوش / ویلیام ویلکی کالینز*
33. آخرین پرونده ترنت / بنتلی
34 . غرامت مضاعف / جیمز کین
35. پارک گورکی / مارتین کروز اسمیت *
39 . خرمن سرخ / دشیل همت *
41. قتل در قطار سریعالسیر شرق /آگاتا کریستی*
42 . شرکت / جان گریشام*
43 . پرونده ایپکرس / لن دایتون *
44. لورا / ورا کاسپاری
45 . من هیات منصفهام / میکی اسپیلن*
46. پلیس خندان / مه جووال
47. آرشیو عکس / دونالد پست وستلیک
48 . مرد سوم / گراهام گرین *
49 . قاتلی درون من / جیم تامسون *
50. بچهها کجایند؟ / مری هیگینز کلارک *
51 . مدرک نبودن در محل جرم / جی گرافتون
52 . گناه مرگبار / لارنس سندرز
53. دزد زمان / تونی هیلرمن
54 . در کمال خونسردی / ترومن کاپوتی*
55. مرد سرکش / جفری هاوس هولد
56. تبلیغ برای جنایت/ دوروتی ل سایرز
57. بیگناهی پدربراون /ج.ک.چسترتون*
58. افراد اسمایلی /جان لوکاره
59. بانویی در دریاچه / ریموند چندلر *
60 . کشتن مرغ مقلد /هارپر لی *
61. مامور ما در هاوانا / گراهام گرین *
62 . راز ادوین درود / چارلز دیکنز *
63. قیقاج مرگ / پیتر لاوسی
64 . اشندن/ سامرست موام *
65 . راه حل هفتدرصدی/ نیکلاس مایر*
66. زنگ بزن / رکس تومند
67. استیک / المور لئونارد
68 . دخترک طبال / جان لوکاره
69 . صخره برایتون / گراهام گرین *
70 . دراکولا / برام استوکر *
71 . آقای ریپلی بااستعداد / پاتریشیا هایاسمیت *
72. اسباببازیفروشی سیار / ادموند کریسپین
73 . وقت جنایت /جان گریشام *
74. آخرین ورود / هیلاری واگ
75 . جنگل آسفالت / وی.آر.برنت
76 . دوستان ادی کویل / جان هیگینز
77. شاهد / دوروتی ل سایرز
78 . از روسیه، با عشق/ یان فلمینگ*
79 . جانور را ببین/ مارگارت میلار
80. مرحوم / مایکل گیلبرت
81 . امور حقوقی / ژوزفین تی
82. تمساحی بر ساحل شنی / الیزابت پیترز
83. کفنی برای نایتینگل /پی. دی. جیمز
84. شکار اکتبر سرخ / تام کلانسی
85. چینی خوششانس/ راس توماس
86. عامل مخفی / جوزف کنراد
87 . به شدت لیمویی/ جان د مکدونالد
88. کلید شیشهای / دشیل همت *
89 . سنگسار / روث رندل
90. بچه ننر / ژوزفین تی
91. آرامش خودت را حفظ کن / راس مکدونالد
92 . شیطان آبیپوش / والتر موزلی
93 . پادو / جوزف وامباو
94 . خدا مارک را نجات داد / دونالد پست وستلیک
95 . قتل در صفحه اول / کریگ برنج
96 . سه تابوت/ جان دیکسون کار
97 . شرف خاندان پرایزی / ریچارد کاندون
98. بخار گدازه / جیمز مک کلور
99 . وقتی دیگر / جک فینی
100. طعم ناگوار استخوان / الیس پیترز
(* = آثاری که در ایران ترجمه شدهاند)
منبع : مدومه- حمید رضا امیدی سرور