تبیان، دستیار زندگی
دن کامیلو، نمایشی طنز با رویکردی گروتسک دربیان نبود تناسب های رایج دریک اجتماع ایدئولوژیک است و داستانی را روایت می کند که در آن نهاد کلیسا و جنبش های دموکراتیک و دیدگاه های حزبی مردم یک دهکده با هم در ایتالیای قرن نوزدهم رقابت می کنند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جراحی بطن جامعه با تیغ تیز طنز


"دن کامیلو"، نمایشی طنز با رویکردی گروتسک دربیان نبود تناسب های رایج دریک اجتماع ایدئولوژیک است و داستانی را روایت می کند که در آن نهاد کلیسا و جنبش های دموکراتیک و دیدگاه های حزبی مردم یک دهکده با هم در ایتالیای قرن نوزدهم رقابت می کنند.

نمایش ”دن کامیلو

نمایشنامه "دن کامیلو" را کوروش نریمانی با برداشتی کاملاً آزاد از مجموعه قصه های «دنیای کوچک دن کامیلو» اثر«جیووانینو اولیویرو جوزپه گوارسکی» نویسنده، روزنامه‌نگار، کاریکاتوریست و طنزپرداز ایتالیایی نوشته است و در آن داستان«دن کامیلو» کشیش ساده دل و شوخ طبع دهکده ای را بازگو می کند که در مقطع زمان پیروزی انقلاب کارگری روسیه ( نفوذ حزب کمونیسم در کشورهای اروپایی از جمله ایتالیا) زندگی می کند. او در جریان انتخابات شهردار دهکده با پپونه دوچرخه ساز و طرفدار سرسخت حزب آزادی خواه کارگر دریک رقابت انتخاباتی قرار می گیرد و سرانجام پپونه کمونیست و کم سواد پیروز انتخابات می شود و همین سر آغاز چالش بین کلیسا و طرفداران حزب و کشمکش بین دن کامیلو و پپونه را رقم می زند.

گوارسکی که با نوشتن «دن کامیلو»  در سال 1950  میلادی به شهرت جهانی رسید، روزنامه نگار و طنز پردازی منتقد  با دیدگاه های منحصر به فرد و خاص خود در حوزه سیاست بود و به شدت با تفکرات فاشیستی مخالفت و مبارزه می کرد، به طوری که زندگی او با سیاست در می آمیخت . او در طول جنگ جهانی دوم  زمانی که برادرش در جبهه روسیه مفقودالاثر شده بود، دولت موسولینی را مورد انتقاد قرار داد که مشکلاتی را برایش فراهم آورد. در سال 1943، هنگامی که ایتالیا با نیروهای متفقین پیمان متارکه جنگ را امضا کرد، او در جبهه های شرقی بود و چون حاضر به همکاری با ارتش آلمان نشد،‌ دستگیر و تا پایان جنگ در اردوگاه اسرا در کشور لهستان به سر برد تا این که توسط ارتش انگلیس آزاد شد.  او پس از بازگشت به کشور به کاریکاتوریستی روی آورد و ابتدا سردبیر هفته‌نامه «برتولدو» درمیلان و سپس ناشر و سردبیر روزنامه فکاهی «کاندیدو» شد و طنزهای سیاسی او مخاطبین بسیاری یافت. گوارسکی در سال 1954 به اتهام افترا بازداشت شد؛ او نامه‌ای را انتشار داده بود که در آن از قول رهبر مقاومت ایتالیا، دگاسپری که بعدها به نخست وزیری رسید، از متفقین خواسته شده بود رم را بمباران کنند. دادگاه او را به 12 ماه زندان محکوم کرد، اما به دلیل خوش‌رفتاری زودتر آزاد شد.

نمایش ”دن کامیلو

این دیدگاه های فکری  و عقاید سیاسی گوارسکی در «دن کامیلو» هم نمود پیدا کرد و نبود تناسبات اجتماعی، تناقض ها و ضعف های شخصیت ها را شکل داد. کوروش نریمانی نیز با استفاده از همین عدم تناسبات و فضا و رویکرد داستان ها، نمایشنامه ای طنز را با شرایط جامعه امروز خلق می کند که همین نامتناسب  بودن ها و تناقض ها موجب خنده می‌شود.

نمایش«دن کامیلو» برای اولین باردر سال1384 در یکی دیگر از تالارهای مجموعه تئاتر شهر اجرا شد و بسیار هم مورد استقبال تماشاگران قرار گرفت. نریمانی این اثر را اکنون پس هشت سال با تغییراتی جزئی در طراحی (متناسب با سالن اصلی تئاتر شهر) و گروه بازیگری دوباره به صحنه آورده است. هرچند ممکن است در نگاه اول دلیل و انگیزه او از تکرار این اجرا پس از هشت سال کمی عجیب باشد، اما با بررسی و تطبیق دو دوره زمانی که نمایش به صحنه آمده و رویکرد اثر می توان درک کرد که نریمانی به عنوان نویسنده، کارگردان  به خوبی با  کشف و بیان هنرمندانه و زیبایی‌شناختی عدم تناسب در «متناسبات» موجود، مقاصد اصلاح طلبانه و اجتماعی را مطرح می کند که هدف و ویژگی یک طنزدرست است.

یکی از تعاریف طنز کاستن از مقام و کیفیت کسی یا چیزی است به نحوی که باعث خنده و سرگرمی شود و گاهی در آن تحقیری باشد. در این نمایش نریمانی با ریشخند ضعف و تناقض های شخصیت ها و نوعی گروتسک گرایی، عوامل قدرت مرکزی را در آن اجتماع به استهزاهء- نه خنده صرف- می گیرد  و به مخاطب نشان می دهد که چگونه افرادی که شایستگی و دانش اداره امور را ندارند، با ترفندهای حزبی و سوء استفاده از عقاید مذهبی مردم دهکده، آن مکان را به جولانگاهی برای عقده گشایی و تحقق خواسته های شخصی خود تبدیل کرده اند.

در این نمایش طنز وسیله ای است برای خندیدن نه هدف نهایی که فقط موجب خنده شود. طنز نه تنها ممکن است یک فرد خاص (دن کامیلو) یا یک تیپ (بشکه) را به سخره بگیرد، بلکه می تواند طبقه اجتماعی، یک تفکر غالب (رهبران عوام فریب کلیسا) ویک دهه  تاریخی از قرن بیستم را به چالش بکشد. نریمانی هدفش تنها به سخره گرفتن قهرمان اثر نیست، بلکه او برای مخاطبش یک موقعیت گروتسک را خلق می کند تا او خودش را در آن موقعیت همذات پنداری کند و درباره جهان پیش رویش،  بیرون از اثر (آن چه مراد کارگردان بوده)  قضاوت و همانند سازی کند و از این لحاظ رویکردی متفاوت و تأمل برانگیز تری به نسبت اجرای کمدی «هیپوفیز» اثر قبلی  اوکه براساس دختر یانکی نیل سایمون بود، وجود دارد.

طنز، تفکر برانگیز است و ماهیتی پیچیده و چند لایه دارد. گرچه طبیعتش بر خنده استوار است، اما خنده را تنها وسیله‌ای می‌انگارد برای نیل به هدفی برتر و آگاه کردن انسان به عمق رذالت‌ها. گرچه در ظاهر می‌خنداند، اما در پس این خنده واقعیتی تلخ و وحشتناک وجود دارد که در عمق وجود، خنده را می‌خشکاند و انسان را به تفکر وا می‌دارد. در نتیجه طنز «دن کامیلو» مانند یک تیغ جراحی بطن جامعه ای ناخوش را به منظور بهبود می شکافد.

نمایش«دن کامیلو» برای اولین باردر سال1384 در یکی دیگر از تالارهای مجموعه تئاتر شهر اجرا شد و بسیار هم مورد استقبال تماشاگران قرار گرفت

این اثر طنز ی است که در بطنش به سراغ تابوهای اجتماعی (قدرت ،مذهب و سیاست) می رود و با سرشتی افشا گر، آنها را دستمایه قرار می دهد تا رفتارها و واکنش های به ظاهر مخفی آدم ها را نسبت به این موقعیت های موجود آشکار کند و شاید از این منظر بتوان آن را یک طنز سیاه دانست. زیرا طبق تعریف « جان درایدن» درمقاله «هنر طنز» که ظرافت طنز را به جدا کردن سر از بدن با حرکت تند و سریع شمشیر تشبیه می‌کند، طوری که دوباره در جای خود قرار گیرد، این اثر هم در ماهیت وجودی خود مخاطبش را برمی آشوبد، بر تردیدهایش می‌افزاید و با آشکار ساختن جهان  پیش رویش همچون پدیده‌ای دوگانه، چندگانه یا متناقض، او را از یقین محروم می‌کند. (نگاهی اگزیستانسیالیستی)

از سوی دیگر «دن کامیلو» کوروش نریمانی را می توان نمایشی گروتسک هم دید اگر به این تعریف از گروتسک طبق نظر «ولفگانگ کیزر» اعتقادی داشته باشیم که در کتابش، گروتسک  را تجلی این دنیای پریشان و از خود بیگانه می داند. در واقع او معتقد است: «در ماهیت گروتسک ما دنیای آشنا را از چشم اندازی که آن را عجیب می نمایاند و این عجیب بودن ممکن است آن را مضحک یا ترسناک جلوه دهد و یا هر دو کیفیت را به صورت همزمان پدید آورد، مواجه می شویم».

به طوری که نریمانی با بهره گرفتن از یک کمدی رفتار و زبان تیز طنز، پوچی هایی ازجامعه ای رو به پیشرفت را در عصر مدرن پیش روی ما می گذارد که هرچند این مسایل ساده و کم عمق هستند، اما در موقعیت هایی  گروهی (ساختار اجتماعی) معضل های عمیقی هستند. در واقع موقعیت های طنز این نمایش در حالی که اضطراب خاطر را در خنده ظاهر پنهان می کنند، پوچیهای عمیق هستی را به بازی می گیرند

نمایش ”دن کامیلو

از سوی دیگر در این نمایش، تضادها در عمل و تاثیر با هم آمیخته می شوند (عامل اساسی که گروتسک را از طنز متمایز می سازد) و قضاوت اخلاقی  شکل نمی گیرد و خنده و استهزاء کاملاً تفکیک شده، مخاطب خود را درگیر تفکر کردن ،شکل گیری پرسش و پاسخهایی در ذهن و واکنشهای مختلف به این موقعیت های طنز می کند.

نریمانی همچنین با بازیهای کلامی در زبان از گروتسک به عنوان وسیله ای برای مقاصد کنایه آمیز خود استفاده می کند، هرچند گروتسک با طعنه مغایرت دارد .

در این اثر، عناصر ناهماهنگی، زمینه کشمکش، برخورد، آمیختگی ناهمگونها را که بارزترین خصیصه گروتسک است، ایجاد می کنند و خنده ای خوف آور آمیخته با کمدی بورلسکی (نوعی تقلید  به منظور سرگرمی و تفریح، عیبی را با استفاده از کلماتی پرمعنا و سنگین بزرگ نمایی می کنند) بر لبان مخاطبش می نشاند. نریمانی در نمایش "دن کامیلو" با اغراق  و زیاده روی در خصایص بارزشخصیتها ، علاوه بر ایجاد خنده، بر نمونه های همانند آنان در دنیای واقعی امروز تأکید می کند و از این جهت گاه تا مرز فانتزی می رود؛ هرچند مستقیم گویی بی پرده و مسایل و موضوعات  بزرگ شده قابل طرح در نمایش  بی پرده و مستقیم از مشکلات  جهان امروز ما می گوید و خیال پردازی صرف نیست.

از سوی دیگر در این اجرا به دلیل کاربرد معانی و مفاهیم بی شمار و انسانی در ساختار کلی محتوا، رگه هایی از نگاه ابزوردیسم  و تفکر غالب اگزیستانسیالیستی سارتری (فلسفه وجودی) - درتقابل خواسته های فردی با عقاید کلیسای کاتولیک-  مطرح و دیده می شود. نریمانی با به سخره گرفتن تناقض ها، ساخت موقعیت های نامتعادل واحمقانه برای شخصیت ها به  تئاترابزورد که می توان آن را  نوعی تئاتر گروتسک دانست، نزدیک می شود برخی از این موقعیت ها بی شباهت به موقعیت های  آثار نویسندگان ابزورد مانند یونسکو، ژنه و پینتر یا حتی بکت نیست.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع : سایت ایران تئاتر / فروغ سجادی

مطالب مرتبط:

کمدی سیاه شبیه به شانس 

چالش با تمدن ظاهری

ایده پردازی در خور از اثری کارگاهی