تبیان، دستیار زندگی
شانزدهمِ ماه مه یاد آور روز تولد «كنجی میزوگوچی» از كارگردانان مطرح و تاثیر گذار سینمای ژاپن است که ژانرهای سینمایی مختلفی را در فیلم های خود تجربه کرده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

میزوگوچی؛ شاعری فیلمساز

نگاهی به آثار یک فیلمساز ژاپنی


شانزدهمِ ماه مه یاد آور روز تولد «كنجی میزوگوچی» از كارگردانان مطرح و تاثیر گذار سینمای ژاپن است که ژانرهای سینمایی مختلفی را در فیلم های خود تجربه کرده است.

میزوگوچی؛ شاعری فیلمساز

«كنجی میزوگوچی» تنها تا سن یازده سالگی توانست به تحصیل ادامه دهد، بیشترین تجربیات تلخ زندگی اش را نیز در همین سالها پشت سر گذاشت، میزوگوچی دلیل اصلی ترك تحصیل خود را فقر وتنگدستی می دانست. پدر او تعمیركار سقف های چوبی بود كه اغلب برای گذران زندگی دچار مشكلات متعدد می شد.

در همان سالها خواهر میزوگوچی به خانواده‌ دیگری سپرده شد تا شاید از فشار هزینه های خانواده كاسته شود. ناكامی میزوگوچی در ادامه تحصیل، یكی از عمده ترین دلایل احساس عقب ماندگی او به حساب می آمد.

او پس از یادگیری نقاشی رنگ و روغن به شیوه غربی توانست در سال 1918 به عنوان طراح تبلیغات در روزنامه مشغول كار شود. میزو گوچی علاوه بر كار در روزنامه به شعر هم علاقمند شد و اشعاری از وی در روزنامه چاپ شد. او تا حد زیادی شیفته‌ پیشرفتهای شهر و جاذبه های آن شد طوری كه در شهر، دوستان زیادی پیدا كرد و به واسطه یكی از آنها سر نوشت او رغم خورد و پایش به استودیوی فیلمسازی «ماكوجیما» باز شد. حاصل این ارتباط، آشنایی او با یكی از كارگردانان پیشروی ژاپنی به نام «آكایاما» بود. اگر چه او در ابتدا در رشته بازیگری خود را آزمود اما خیلی زود توانست به توانایی های بیشتر خود در زمینه‌ی سینما پی ببرد و در مقام دستیار كارگردان ادامه فعالیت دهد.

در همان جا بود كه به تشخیص یكی دیگر از كارگردانان ژاپنی به نام «ایزویوتاناكا» توانست از  بخوبی از عهده كارگردانی بر آید و درست در زمانی كه بیشتر اهالی سینما، سرگرم اعتصاب پیرامون حضور زنان در سینما بودند، او فرصت مناسبی برای ابراز وجود یافت و در مقام كارگردانی خودی نشان داد و توانست اولین فیلمش را با نام "رستاخیز عشق" بسازد.

او در این فیلم بر خلاف روال قبل به جای راویان فیلم از میان نویسها استفاده كرد. این آغازی بود برای مسیر دستیابی گوچی به موفقیت های دیگر. میزو گوچی فیلم "رنج خانم معلم" را بر اساس فیلمنامه ای از دوست دوران مدرسه اش «كائوگوچی» ساخت، كه نه تنها تحسین مخاطب عام، بلكه مخاطبان خاص و تهیه كننده‌ فیلم را نیز به همرا داشت. استقبال زیاد از این فیلم باعث شد تا برای اولین بار فیلم میزوگوچی به اروپا راه یابد تا ضمن كسب موفقیتهای زیاد از او چهره ای جهانی بسازد.

ساخت فیلم "متروپولیتن" كه مقام دهم را در نشریه سینمایی ژاپن بدست آورده بود با سانسور زیاد مواجه شد و باعث شد تا میزوگوچی توبیخ و نویسنده فیلمنامه راهی زندان شود. میزو گوچی اولین فیلم ناطق خود را در سال 1930 ساخت كه به نوعی اولین فیلم ناطق سینمای ژاپن نیز به حساب می آید.

كسب مقام سوم، بواسطه ساخت فیلم "مرثیه‌ اوزاكا" در سال 1936 از دیگر موفقیت های گوچی است كه به اعتقاد برخی از منتقدان اولین شاهكار او قلمداد می شود. گوچی در این فیلم از همكاری «كاتا یودا» به عنوان فیلمنامه نویس بهره برد كه بعدها عنوان بهترین همكار گوچی را به خود اختصاص داد.

كسب مقام سوم، بواسطه ساخت فیلم "مرثیه‌ اوزاكا" در سال 1936 از دیگر موفقیت های گوچی است كه به اعتقاد برخی از منتقدان اولین شاهكار او قلمداد می شود. گوچی در این فیلم از همكاری «كاتا یودا» به عنوان فیلمنامه نویس بهره برد كه بعدها عنوان بهترین همكار گوچی را به خود اختصاص داد. مرثیه‌ اوزاكا بر اساس نظریه‌ اغلب منتقدان، پیشگام واقعگرایی در سینمای ژاپن محسوب می شود.

در این فیلم «ایتسوزویامادا» در نقش "آیاكو" داستان دختری را روایت می كند كه به عنوان منشی در یك شركت مشغول به كار است. آیاكو برای آزادی پدر از زندان نیازمند پول می شود. مدیر شركت برای پرداخت و تامین پول مورد نیاز آیاكو به وی پیشنهاد نامشروعی می دهد، هر چند آگاهی همسر مدیر شركت از این موضوع مانع از این رابطه می شود اما آیاكو برای نجات پدر مجبور به حضور در خانه‌ی بدنامان می شود. اگر چه رئیس این خانه تلاش می كند تا از پرداخت پول طَفره رود، اما آیاكو با فریب دادن او، پول را به دست آورده و در نمای پایانی فیلم نگاه اعتراض آمیز خود را به دوربین می دوزد.

یكی از ویژگیهای آثار میزوگوچی استفاده از لنز واید برای وضوح بیشتر بود و به این ترتیب بطور وسواس گونه ای سعی بر آن داشته تا چیزی از صحنه خارج از میدان وضوح قرار نگیرد، حتی پس زمینه تصویر، او تلاش می كرد تا همه چیز در وضوح كامل باشد و این حساسیت تا جایی بود كه از لنز تله متنفر بود. چرا كه معتقد بود استفاده از لنز تله باعث می شود تا بخشی از كادر ناواضح شود و به خوبی دیده نشود.

میزوگوچی؛ شاعری فیلمساز

«خیابان شرم» آخرین اثر میزوگوچی است كه بصورت سیاه وسفید فیلمبرداری شده و قصه‌ پنج زن كه درگیر و دار تقدیر و روزگار تلخ شان با تفاوتهای فردی و اجتماعی زندگی می كنند بیان می نماید. با وجود اینكه این فیلم از فضای سردی برخوردار است اما توانست پرفروشترین فیلم این فیلمساز باشد. این فیلم نظر بینندگان آمریكایی را نیز به خود معطوف كرد و مورد توجه قرار گرفت.

میزوگوچی این شانس را داشته تا در ژانرهای مختلف كسب تجربه كند كه از آن جمله ملودرام های نو، جنگی، ترسناك، اكسپرسیونیستی، كمدی و پلیسی است. اما آنچه بیش از همه در آثار او خود نمایی می كند ستم و زجری است كه زنان در زندگی اشان با آن روبرو می شوند.

از دیگر آثار او می توان به، زمزمه بهاری عروسك كاغذی(1926)، سمفونی شهر(1929)، نیهون باشی(1929)، جادوگر آب( 1933)، سقوط اوسن (1935)، لویال47 رونین(1941)، عشق سوزان من(1949) اشاره كرد. كه البته "آخرین گل های داودی" از مهمترین آثار اوست كه در سال 1939 ساخته شد. آثاری مانند «زندگی اوهارا»، «موسیقی گیون»، «اگتسو مونوگاتاری»،«سانشو مباشر» و «حکایات نو گروه تایبرا» که در بین سال های 1952 تا 1955 ساخته شدند او را به عنوان یك چهره‌ی جهانی مطرح ساخت. آثاری كه از طراحی صحنه های عظیم و متاثر از سبك دوران قرون وسطایی بر خوردار بودند.

کنجی میزوگوچی در سال 1956 و در سن 58 سالگی چشم از جهان فروبست.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع : خبرگزاری سینمای ایران / علیرضا کمالپور

مطالب مرتبط:

کازان پشیمان نیست  

مستاجر محله‌ی چینی‌ها  

تعلیقی که هنوز زنده است