روایتی دیگر از طاهره
گفت و گو با هنگامه قاضیانی به بهانه اکران «با دیگران»
معمولا بازیگران بعد از گرفتن سیمرغ، حساسیت بیشتری در انتخاب نقشها و کارگردانها دارند. چه شد تصمیم گرفتید در فیلم یک کارگردان کار اولی بازی کنید؟
سالی که داور جشنواره بینالملی پروین اعتصامی بودم، مستندی از ناصر ضمیری دیدم. کار خیلی خوبی بود. بعد از اینکه تحقیق کردم فهمیدم کارگردان بسیار برجستهای است و جایزههای زیادی برای مستندهایش در سطح جهان گرفته. بعد از مدتی خود ناصر ضمیری برای فیلم «با دیگران» با من تماس گرفت و بعد فیلمنامه را برایم فرستاد. دیدم فیلمنامه خیلی خوبی است و تصویر یک مستندساز بسیار عمیق آمد جلوی چشمم. در مرحله بعد به این فکر کردم بعد اینکه کار دارد در دفتر امیر سماواتی ساخته میشود و او هم به شدت روی فیلمنامه و انتخاب کارگردانهایش دقت میکند. همه این مسائل به کنار، موقعی که نقش «طاهره» را خواندم احساس کردم آنقدر برایم جذاب است و جای کار دارد که واقعا دلم میخواست کار را شروع کنم.
اولین کاراکتری که در «به همین سادگی» رضا میرکریمی داشتید هم طاهره نام داشت. روی شباهت اسمها حساسیت خاصی نداشتید؟
خیلی تلاش کردم که اسم «طاهره» را عوض کنند اما نشد. من «طاهره» را قبلا بازی کرده بودم. هنوز هم مردم در خیابان من را به اسم طاهره میشناسند اما باید این را بگویم که این طاهره با آن طاهره کاملا متفاوت است.
این من نیستم که دارم به نقش چیزی را اضافه میکنم. روح عزیز و محترمی که کاراکتر طاهره به من میداد، باعث میشد زندگیای را تجربه کنم که تا به حال هیچ وقت حتی شبیه آن را هم نداشتهام
فکر نمیکردید یک مستندساز حرفهای لزوما شاید نتواند کارگردان موفقی در عرصه سینمای داستانی هم باشد؟ چون آنطور که در فیلم دیده میشود، تمرکز کارگردان روی جزئیات بیشتر است و یک جورهایی نگاه مستند او در کار به وضوح حس میشود.
جهانبینی و ایدئولوژی مستندسازها را خیلی دوست دارم. جهان مستندسازی برای من جهان خیلی عجیبی است. مثل یک جام جهاننما میماند. من مستند ناصر ضمیری را دیده بودم. در جلساتی که در دفتر آقای سماواتی گذاشتیم به مرور بیشتر و بیشتر تشویق شدم. ضمن اینکه سماواتی مدام پشت کار بود و به عنوان یک تهیه کننده، ایدههای ناصر ضمیری را قبول داشت. در جلساتی که مینشستیم و راجع به صحنهها و میزانسن حرف میزدیم واقعا ایدههایش را میپسندیدم. بعد از فیلمبرداری هم که واقعا باید بگویم دیگر نمیتوانم با هر کسی کار کنم.
چرا؟
واقعا کار کردن با ناصر ضمیری لذت بخش بود. هرچقدر از آرامش این کارگردان، احترامی که به دوربین و بازیگران میگذاشت بگویم کم گفتم.
خود نقش «طاهره» چه نقطه طلایی داشت که به واسطه آن قبول کردید در آن بازی کنید؟
من همیشه بر این اصل پایبندم که روح نقش، جهانی را که باید ترسیم کنم به من میدهد. یعنی من چیزی به آن نمیدهم. هنگامه قاضیانی، در خانوادهای مدرن به دنیا آمده. پدر و مادرش هر دو شاغل بودهاند و بخش مهمی از زندگیاش در آمریکا گذشته. هیچ وقت حتی کوچکترین تصویری از زندگی فردی مثل «طاهره» را هم در اطرافم ندیدهام. حالا وقتی تصمیم میگیرم نقش طاهره را بازی کنم یعنی کاملا از خودم بیرون کشیدهام. پس این من نیستم که دارم به نقش چیزی را اضافه میکنم. روح عزیز و محترمی که کاراکتر طاهره به من میداد، باعث میشد زندگیای را تجربه کنم که تا به حال هیچ وقت حتی شبیه آن را هم نداشتهام. طاهره آنقدر زن عزیزی بود و زندگی عزیزی داشت که در هر پلانی که بازی میکردم از او کلی چیز یاد میگرفتم. از خودم خجالت میکشیدم با خودم فکر میکردم اگر من جای طاهره بودم، واقعا میتوانستم این کارها را بکنم؟ با این که میگویید برای رسیدن به طاهره از خودتان کاملا جدا شدهاید و به شخصیت دیگری درآمدهاید اما باز هم در شخصیت طاهره، رگههایی از خود هنگامه قاضیانی دیده میشود.
معمولا کارگردانها این نظر را دارند که هر بازیگری برای خودش یک تعریفی را میآورد. هربازیگری شناسنامه خاص خودش را دارد. مطمئنا من هم شناسنامه خودم را دارم. وقتی وارد یک نقش میشوم جهانی را از خودم وارد آن نقش میکنم. نهایتا من هم یک چیزهایی را به عنوان هنگامه قاضیانی میآوردم. چون اصلا آدم منفعلی نیستم.
شما در «به همین سادگی» و «زندگی مشترک ...» هم دقیقا از ساختار زندگی اصلی خودتان خارج شدهاید! در آن فیلمها هم نقش زنی از طبقه سنتی را داشتید که حالا به روشهایی، مورد ظلم قرار میگیرد یا دیده نمیشود. انتخاب این نقشها به این دلیل نیست که هنگامه قاضیانی کلا ترجیح میدهد نقشهایی کاملا متضاد با شخصیت واقعی خودش را بازی کند؟
تمام این نقشهایی که گفتید تقریبا همینطور است. اوایل که مردم «به همین سادگی» را میدیدند خیال میکردند بازیگر نقش طاهره، خانمی است که آمد تا زندگی خودش را جلوی دوربین بازی کند. وقتی من را میبینند متوجه میشوند خیلی با آن شخصیت فاصله دارم. درست است من دوست دارم نقشی را بازی کنم که برایم چالش داشته باشد.
اوایل که مردم «به همین سادگی» را میدیدند خیال میکردند بازیگر نقش طاهره، خانمی است که آمد تا زندگی خودش را جلوی دوربین بازی کند. وقتی من را میبینند متوجه میشوند خیلی با آن شخصیت فاصله دارم
نمیترسید با حضور مداوم در چنین نقشهایی به تکرار بیفتید؟
من در 10 سال ضعیف سینما وارد این عرصه شدم و اتفاقهای خوبی برایم افتاد. نه اصلا از این شباهتها نمیترسم. به خاطر اینکه نقطه گذاریهای خودم را دارم. دیگر اینکه مگر همه زنهای خانهدار شبیه به هم هستند؟ نه اصلا. طاهره «به همین سادگی»، زنی کاملا خانهدار است، یک قران پول نمیتواند در بیاورد اما طاهره «با دیگران» فقط اسمش «طاهره» است اما زنی است که در رختشویخانه بیمارستان کار میکند. هر روز مسافتی را با اتوبوس میرود و تمام شهر را میبیند. مگر تمام فلاسفه شبیه به هم هستند که خانهدارها شبیه باشند؟ دکارت، هگل، شیخ سهروردی یا ... همه باهم شبیه هستند؟
شما خودتان هم اصالتا مشهدی هستید. آشنایی با فرهنگ این شهر و حال و هوای آن، چقدر در شکل گیری شخصیت طاهره به شما کمک کرد؟
من مشهد به دنیا آمدم تا هشت سالگی در این شهر زندگی کردم.خیلی چیزها را در آنجا دیدم اما زیاد نه. چون آدم در سن بزرگتری خاطراتش شکل میگیرد. مثلا من از سانفرانسیسکو و تهران بیشتر خاطره دارم. تا 6 سالگی، 6 ماه از سال را در تهران زندگی میکردم برای همین از تهران بیشتر خاطره دارم.
مصاحبه : مرجان فاطمی
بخش سینما و تلویزیون تبیان