تبیان، دستیار زندگی
اشعاری از شاعرانی که در وصف امیر المومنین (ع) سرودند. شاعرانی چون: عارفه دهقانی، میلاد عرفان پور، عباس احمدی، حجت الاسلام و المسلمین سید عبدالله حسینی و ... .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

این هیاهو همه هو هو همه دف دف دارد

اشعاری از شاعرانی که در وصف امیر المومنین (ع) سرودند. شاعرانی چون: عارفه دهقانی، میلاد عرفان پور، عباس احمدی، حجت الاسلام و المسلمین سید عبدالله حسینی و ... .

فرآوری: مهسا رضایی - بخش ادبیات تبیان
صحن حضرت علی

عارفه دهقانی:

طوفان بودیم، ساحلی رام شدیم

ما را خواندیّ و صاحبِ نام شدیم

چون زلف تو، آشفته و درهم بودیم

در سایه ی ابروانت آرام شدیم

ساقی شده ای جام هدایت داری

ای آنکه به شیعیان عنایت داری

تو بانی شهر عاشقانی مولا

از جانب حق حکم ولایت داری

امروز اگرچه سیر دیدیم تو را

پیدا بوی و دیر دیدیم تورا

خورشیدی و چشم عاجز از رویت توست

در آیینه غدیر دیدیم تو را

عشق ابدی و ازلی بود آن روز

آغاز ولایت ولی بود آن روز

دستان خدا که عاشقان را ماواست

در دست محمد و علی بود آن روز

ما عاشق عدل حیدری‌ات شده‌ایم

مولایی و مست رهبریت شده‌ایم

تو کعبه و ما دور سرت می گردیم

خورشید شدی و مشتری‌ات شده ایم

دریای هم اند و ساحل هم هستند

زهرا و علی که هم دل هم هستند

شفاف و عمیق و بی نهایت همچون

دو آینه که مقابل هم هستند

میلاد عرفان پور:

تویی بهشت که بی تو جهنم است زمین

علی اگر که تویی ابن ملجم است زمین

تو پایه های زمینی سرت سلامت باد

که بی وجود تو آواری از غم است زمین

پرندگان به هوای چه اوج می گیرند؟

برای درک بلندای تو کم است زمین

حسین اگر پسر توست با اشاره ی او

سیاهپوش عزای محرم است زمین

کجایی ای پسر خاک و مونس دل چاه؟

یتیم مانده و محتاج همدم است زمین

چقدر بی تو دل کوچه های کوفه پر است

چقدر بی تو پریشان و درهم است زمین

نداشت طاقت عدل تورا کسی افسوس

علی اگر که تویی ابن ملجم است زمین

عباس احمدی:

سنگ است دلم عشق علی سنگ نوشته

می‌سوزم از این عشق چو اسفند برشته

با جوهر اشک و قلم بال فرشته

بر لوح دل خسته ام این جمله نوشته

جز مهر علی در دل من خانه ندارد

"کس جای در این خانه ویرانه ندارد"

ما از می مرد افکن این میکده مستیم

شادیم که پیمانه و پیمان نشکستم

تا عشق علی هست در این میکده هستیم

پس خورده نگیرید که ما باده پرستیم

هشدار که نوشیدن این باده مجاز است

"المنت لله که در میکده باز است"

فهمیدم از این راز که در کعبه شکاف است

هرجا که بود نام یدالله مطاف است

این گفته نه بیهوده و این دم نه گزاف است

در روز جزا شیعه‌ات از نار معاف است

چون غیر علی در دو جهان هیچ ندیدند

"مردان خدا پرده پندار دریدند"

تا نام تو پیچید در آن شبه جزیره

شد پاک از این خاک گناهان کبیره

زد چنگ به دامان تو هر ایل و عشیره

شد ثابت و سیار در اوصاف تو خیره

جز ساقی کوثر ز کسی جام نگیریم

"ما زنده به آنیم که آرام نگیریم"

زان باده که در روز غدیریه به خم بود

پیدای تو شد هر که در آن حادثه گم بود

فریاد ملائک بابی انت و ام بود

زان راز که در آیه اکملت لکم بود

بیتی است امامت در این خانه تویی تو

امروز امیر در میخانه تویی تو

آن بازوی خیبر شکنش رفت چو بالا

با دست شریف پدر ام ابیها

دادند دو دریا چو به هم دست تولا

شد ولوله و غلغله در عرش معلا

گفتند ملائک همگی عید مبارک

این عید به هر پیرو توحید مبارک

ای عقل در اوصاف تو حیران و مردد

وصف تو نگنجیده به هفتاد مجلد

عالم همه گم گشته آن موی مجعد

محبوب ابوالقاسم محمود محمد

نامش همه جا هست بگویید کجا نیست

"کس نیست که آشفته آن زلف دوتا نیست"

هرکس که ز حب تو به لب ناد علی داشت

در جام دل خویش صفایی ازلی داشت

آسودگی از شرک خفی شرک جلی داشت

گمراه نگردید هر آن کس که ولی داشت

از نام علی کاخ ستم در خطر افتاد

"با آل علی هرکه در افتاد ور افتاد"

تا صورت پیوند جهان بود علی بود

یعنی هدف از عالم موجود علی بود

تسکین دل آدم و داود علی بود

از آیه انفاق چو مقصود علی بود

ای محو جمال تو صاحب خانه

"مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه"

ای کاش شود میثم و سلمان تو باشم

تا روز جزا دست به دامان تو باشم

در هردوجهان ریزه خور خوان تو باشم

کافر شوم از خویش و مسلمان تو باشم

کردیم نثار قدم تو دل و دین را

"تقدیم کردیم همان را و همین را"

افسوس که با نام تو کردند خرافات

در دایره تنگ جنایات و مکافات

یک عده پی شطح و گروهی پی طامات

در کاخ نشستند به عنوان خرابات

ما با تو نشستیم و از این قوم بریدیم

"ما چون ز دری پای کشیدیم، کشیدیم"

فاطمه نانی زاد:

آسمان غرق هیاهوست به کف، دف دارد

این خبر شور به پا کرده ،بزن! کف دارد

آنقدر بوسه به دستش به خدا شیرین است

که در این غلغله نوبت شدنش صف دارد

دشت هم درقدمش شعرمقفی شده است

آفتاب از هیجان نور مُردف دارد

از همان لحظه که خُم درپی خُم رنگین شد

خبرش رفت به دریا ،که به لب کف دارد

در بیابان طلب گرچه ز هر سو خطریست

دل من در طلبش شوق مضاعف دارد

خُم و میخانه اسیر لب و پیمانه او

هرسبو زمزمه ای بر سر هر رف دارد

بنوازید! بخوانید! زمان مستی ست

این هیاهو همه هو هو همه دف دف دارد

حجت الاسلام و المسلمین سید عبدالله حسینی:

امشب چقدر فاصله‌ام با خدا کم است

شمع و شراب و ساقی و ساغر فراهم است

آورده جبرئیل امین باده‌ای کز آن

تا هست مست جمله اولاد آدم است

بلغ بدون واهمه یا ایها الرسول

ما انزل الیک که این آیه محکم است

سکر شراب کهنه که حتما شنیده‌اید

این می ولی به کهنگی عمر عالم است

گردد از این شراب اگرت جرعه‌ات نصیب

بَرد و سلام از آن زفرات جهنم است

زین شادباش جشن گرفته است آسمان

فریاد و شور و هلهله در عرش اعظم است

می بی دریغ نوش ولی حد نگاه دار

زین باده گر زیاده بنوشی محرم است

غالی زیاد خورد و نعوذ بربنا

گفتا علی قدیم نه بلکه مقدم است

ای هادی امم که ولای مبارکت

دین را کمال و نعمت حق را متمم است

بر زخم‌های کهنه انسان بی‌پناه

عدل تو ای عدالت نستوه مرحم است

خط نگاه روشنت اسلام راستین

انکار چشم‌های تو کفر مسلم ایت

بشکوهی آنقدر که اگر کافری نبود

فریاد می‌زدم که خدای مجسم است

می‌خواست دستچین کند از شیعیان خدا

دیدم که با گلایه علی گفت در هم است

شق القمر نه معجزه حضرت رسول

این رویداد معجزه ابن‌ملجم است

غیر از الف که آئینه‌دار جمال توست

از عجز قامت همه حرف‌ها خم است

در کنه ذات پاک تو بُکم‌ اند شاعران

سید ولی به وصف جمال تو ابکم است

مهدی رحیمی:

چو شهر علم بنا گشت در علی بشود

بدا به حال آن کسی که بر علی بشود

غدیر! صحنه اوج ولایت است ببین

پیامبر آمده از هر نظر علی بشود

چه محشری شده بر پا به روی بار شتر

حساب کن که نبی ضرب در علی بشود

در این معادله اصلا درست هم این است

خبر رسان که نبی شد، خبر علی بشود

نه اینکه نام علی حافظ ابوالبشر است

قرار بود دعای سفر علی بشود

تبر به دست اگر بت شکن شد ابراهیم

نبی است بت شکن اما تبر علی بشود

چه در غدیر چه در خیبر و چه در محشر

قرار هست فقط یک نفر علی بشود

به غیر فاطمه آن هم نه در تمام جهات

نمی شود که کسی اینقدر علی بشود

فقط برای حسین است این فضیلت که

پدر علی و هر آنچه پسر علی بشود

نه هر جدال که در اوج جنگ کرب و بلا

حسین‌تر شود عباس تر علی بشود

چه در زمان نبی و چه در دل محراب

همیشه باعث شق القمر علی بشود


منبع: وبلاگهای ادبی