امامان اسمای حسنای الهی
اینکه امامان اسمای حسنای خداوند هستند. آنها لسان الله، وجه الله، عین الله، جنب الله (پهلوی خدا)، یدالله(دست خدا). (کافی، ج 1، ص 145) این عبارات درباره ائمه (علیهم السلام) به چه معنا است؟
اسماء الهی در قرآن
در آیات قرآن مجید و روایات اسلامی تعبیری به عنوان «اسماء حسنی» (نامهای نیك خداوند) دیده میشود كه در قرآن به صورت سر بسته، و در اخبار به طور مشروح آمده است، این اسماء همگی بیانگر صفات او است، و با توجه به این كه همه نامها و صفات او نیك است انتخاب این عنوان بیانگر این حقیقت است كه این دسته از نامها دارای اهمیت ویژهای است.
با این مقدمه به سراغ آیات قرآن میرویم:
1ـ وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها وَ ذَرُوا الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمائِهِ.[1]
و برای خدا نامهای نیكی است، خدا را به آن بخوانید، و آنها را كه اسماء خدا را تحریف میكنند رها سازید.
2ـ قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمنَ أَیًّا ما تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى.[2]
بگو «الله» را بخوانید یا «رحمان» را. هر كدام را بخوانید (همه از یك ذات خبر میدهد و) برای او نامهای نیك است.
3ـ اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى.[3]
او خداوندی است كه معبودی جز او نیست برای او نامهای نیك است.
4ـ هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى.[4]
او خداوندی است خالق، و آفریننده بدون سابقه، و صورتگری است (بینظیر) و برای او نامهای نیك است.
جمعبندی نامهای ویژه خداوند
تفسیر آیه نخست خلاصه آن این است كه مردم را از تحریف نامهای خداوند برحذر میدارد، و میفرماید:
«خداوند نامهای نیكی دارد او را به آن نامها بخوانید و كسانی را كه اسماء خدا را تحریف میكنند رها سازید.» (همانها كه نام خدا را بر بتها مینهند یا نامهای مخلوقات را بر خدا میدهند، و گرفتار تشبیه و شرك میشوند.) (وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها وَ ذَرُوا الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمائِهِ)
در دومین آیه نیز پس از اشاره به بهانه جوئیهای مشركان كه میگفتند چرا پیامبر اسلام خدا را به نامهای متعدد مخصوصاً رحمن كه در نظر مشركان عرب كم سابقه بود میخواند، با این كه سخن از توحید و یگانگی میگوید؟ میفرماید: «بگو شما او را به نام (الله) یا (رحمن) بخوانید (هر كدام را بخوانید تفاوتی نمیكند) برای او نامهای متعدد نیكو است» (قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمنَ أَیًّا ما تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى)
در سومین آیه به دنبال توصیف خداوند به خالقیت و مالكیت و تدبیر عالم هستی، و علم و آگاهی از آشكار و نهان، میفرماید:
«او خداوندی است كه معبودی جز او نیست و برای او نامهای نیكو است» (اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى)
آری او با داشتن این اسماء و صفات نیكو و بیمانند شایسته الوهیت و عبودیت است و جز او كسی شایسته این امر نیست.
و بالاخره در چهارمین و آخرین آیه، ضمن برشمردن اوصاف فراوانی برای خداوند عالم در آیات پیش از آن (بیش از ده وصف) میفرماید:
«او خداوندی است آفریننده و موزون كننده و صورتگر كه برای او نامهای نیكو است» (هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى)
و به دنبال آن نیز اوصاف مهم دیگری را برمیشمرد كه مجموعاً به هیجده صفت بالغ میشود.
از مجموع این آیات به خوبی استفاده میشود كه اسماء حسنی اشاره به صفات جمال و جلال ویژه حق است كه هر كدام از كمال مخصوص یا نفی نقصی حكایت میكند، و تنها یك نامگذاری ساده و معمولی نیست، این اسماء و صفات در آیات مختلف قرآن منعكس است و روی آنها مخصوصاً تكیه شده است.
اینگونه روایات به مطلبی اشاره میکنند که توضیح و شرح آنرا باید در حکمت متعالیه و عرفان نظری جست. اما در عین حال، در اینجا به دو نکته اشاره میکنیم:
1. انسان کامل، تجلی اعظم یا مظهر اتم خداوند: بر اساس این دیدگاه(حکمت متعالیه و عرفان نظری) همهی عالم مظهر و جلوه حق است و موجودی نیست که تجلی حق نباشد. نکتهی مهم در اینجا این است که در میان تمام موجودات که مظاهر نسبی و ناقص حق تعالی به شمار میآیند و بخشی از اسمای الهی را جلوهگر هستند؛ تنها انسان کامل است که مظهر جامع حق است و میتواند آنگونه که حق تعالی میخواهد تجلیگر تمام اسما و صفات او باشد؛ به همین دلیل انسان کامل را تجلی اعظم و مظهر اتم حق تعالی خواندهاند.
2. انسان کامل خلیفه حق تعالی: یکی از نسبتهایی که عارفان میان انسان و خدا بر قرار میدانند، خلیفة الله بودن انسان کامل است. جانشینی خداوند از سوی خداوند نیز تنها هنگامی ممکن است که صفات خداوند در او تحقق یابد، صفاتی که خداوند با آنها عالم را تدبیر میکند.
حال با توجه به این دو نکته معنای این روایات که ائمه(علیهم السلام) اسمای حسنای خدایند، روشن میشود؛ زیرا معنای این روایت این است که ائمه(علیهم السلام) برترین جلوهگر اسما و صفات خداوند و جانشینان او هستند و به این جهت میتوانند عالم را به اذن خداوند تدبیر کند.
بنابر این، منظور از لسان الله، این است که خداوند از طریق ائمه خواستههای خود را به مردم اعلان میکند و آنچه ائمه میفرمایند سخن خداوند است. مقصود از یدالله، نیز این است که خداوند از طریق ائمه(علیهم السلام) کارهای خود را انجام میدهد. چنانکه منظور از عین الله این است که خداوند از طریق ائمه به مردم توجه میکند. وجه الله و جنب الله بودن نیز با توجه به مقام خلافت الهی ائمه دارای معنا و قابل درک است.
پی نوشتها:
[1]. اعراف / 180
[2]. اسراء / 110
[3]. طه / 8
[4]. حشر / 24
فرآوری: آمنه اسفندیاری
بخش اعتقادات شیعه تبیان
منابع:
آیت الله مكارم شیرازی- با تلخیص از پیام قرآن، ج4
اندیشه قم
اسلام کوئیست
مطالب مرتبط:
رموز اسماء الهی (5) همانا پروردگار من مهربانی است دوستدار