تبیان، دستیار زندگی
ملّتى كه در حال پیمودن راه استقلال و كمال است باید، به ارزش‏ها توجّه لازم داشته، و از رشد و رونق ضد ارزش‏ها نگران باشد، و با تمام تلاش در ریشه كن نمودن آن همّت گمارد. زیرا كه بى‏تفاوت بودن نسبت به ارزش‏ها و ضد ارزش‏ها، قدم‏هاى آغازین سقوط است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نمره اخلاق جامعه ما چند است؟!

اخلاق

تكامل یا سقوط ملّت ها با ارزش‏هاى اخلاقى ارتباط تنگاتنگ دارد، زیرا پیمودن راه كمال بدون ارزش‏هاى اخلاقى ممكن نیست، و آینده‏سازى، و پیدایش تحولاّت شگرف اجتماعى، سیاسى، بى‏آنكه آینده‏سازان متحوّل گردند، و در یك بازسازى درونى دچار تحولاّت اخلاقى شوند، امكان نخواهد داشت.

راه صلاح و فلاح را بدون چراغ همواره روشن اخلاق نمى‏شود سپرى كرد و به مراحل نهائى تكامل دست یافت.

اگر انسانى یا ملّت هایى پیروز گردیدند، و به اوج قلّه كمال رسیدند، جان و جهان را دگرگون كردند، و استقلال و آزادى خود را رنگ جاودانه زدند، همه آن پیشرفت ها، پروازها، موفقیّت ها، در سایه ارزش‏هاى اخلاقى بود.

با راستگوئى و ایثارگرى، با وفادارى و احترام متقابل، با جهاد و پیكار، با صداقت و سلامت، توانستند هم نظم اجتماعى را تحقّق بخشند و هم نظم سیاسى در جامعه انسانى مستقر سازند.

حضرت امیرالمۆمنین علیه‏السلام فرمود:

«وَاعْلَمُوا عِبَادَ اللّه‏ِ أَنَّ الْمُتَّقِینَ ذَهَبُوا بِعَاجِلِ الدُّنْیَا وَآجِلِ الاْآخِرَةِ، فَشَارَكُوا أَهْلَ الدُّنْیَا فِی دُنْیَاهُمْ، وَلَمْ یُشَارِكُوا أَهْلَ الدُّنْیَا فِی آخِرَتِهِمْ؛ سَكَنُوا الدُّنْیَا بِأَفْضَلِ مَا سُكِنَتْ، وَأَكَلُوهَا بِأَفْضَلِ مَا أُكِلَتْ، فَحَظُوا مِنَ الدُّنْیَا بِمَا حَظِیَ بِهِ الْمُتْرَفُونَ، وَأَخَذُوا مِنْهَا مَا أَخَذَهُ الْجَبَابِرَةُ الْمُتَكَبِّرُونَ.

ثُمَّ انْقَلَبُوا عَنْهَا بِالزَّادِ الْمُبَلِّغِ؛ وَالْمَتْجَرِ الرَّابِحِ. أَصَابُوا لَذَّةَ زُهْدِ الدُّنْیَا فِی دُنْیَاهُمْ، وَتَیَقَّنُوا أَنَّهُمْ جِیرَانُ اللّه‏ِ غَدا فِی آخِرَتِهِمْ. لاَ تُرَدُّ لَهُمْ دَعْوَةٌ، وَلاَ یَنْقُصُ لَهُمْ نَصِیبٌ مِنْ لَذَّةٍ؛

آگاه باشید، اى بندگان خدا، پرهیزكاران از دنیاى زودگذر به سلامت گذشتند و آخرت جاودانه را گرفتند، با مردم دنیا در دنیاشان شریك گشتند، امّا مردم دنیا در آخرت آن‏ها شركت نكردند، پرهیزكاران در بهترین خانه‏هاى دنیا سكونت كردند، و بهترین خوراك‏هاى دنیا را خوردند، و همان لذّت‏هایى را چشیدند كه دنیاداران چشیده بودند، و از دنیا بهره گرفتند آنگونه كه سركشان و متكبّران دنیا بهرمند بودند.

سپس از این جهان با زاد و توشه فراوان، و تجارتى پُر سود، به سوى آخرت شتافتند، لذّت پارسایى در ترك حرام دنیا را چشیدند، و یقین داشتند در روز قیامت ازهمسایگان خدایند، جایگاهى كه هرچه درخواست كنند، داده مى‏شود، و هرگونه لذّتى در اختیارشان قرار دارد.»

ملّتى كه در حال پیمودن راه استقلال و كمال است باید، به ارزش‏ها توجّه لازم داشته، و از رشد و رونق ضد ارزش‏ها نگران باشد، و با تمام تلاش در ریشه كن نمودن آن همّت گمارد. زیرا كه بى‏تفاوت بودن نسبت به ارزش‏ها و ضد ارزش‏ها، قدم‏هاى آغازین سقوط است

و هر گاه كه ملّتى یا ملّت هایى، آلوده شدند، به انحراف كشیده شدند، انواع زشتى‏ها و بیمارى‏هاى اخلاقى در آن‏ها راه یافت، ضد ارزش‏ها در جامعه‏شان رونق گرفت، سُست گردیده و سقوط كردند.

امام على علیه‏السلام فرمود:

«فَاعْتَبِرُوا بِحَالِ وَلَدِ إِسْمَاعِیلَ وَبَنِی إِسْحَاقَ وَبَنِی إِسْرَائِیلَ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ. فَمَا أَشَدَّ اعْتِدَالَ الاْءَحْوَالِ، وَأَقْرَبَ اشْتِبَاهَ الاْءَمْثَالِ!

تَأَمَّلُوا أَمْرَهُمْ فِی حَال تَشَتُّتِهِمْ وَتَفَرُّقِهِمْ، لَیَالِیَ كَانَتِ الاْءَكَاسِرَةُ

وَالْقَیَاصِرَةُ أَرْبَابا لَهُمْ، یَحْتَازُونَهُمْ عَنْ رِیفِ الاْآفَاقِ، وَبَحْرِ الْعِرَاقِ، وَخُضْرَةِ الدُّنْیَا، إِلَى مَنَابِتِ الشَّیْحِ، وَمَهَافِی الرِّیحِ، وَنَكَدِ الْمَعَاشِ، فَتَرَكُوهُمْ عَالَةً مَسَاكِینَ إِخْوَانَ دَبَرٍ وَوَبَرٍ، أَذَلَّ الاْءُمَمِ دَارا، وَأَجْدَبَهُمْ قَرَارا، لاَ یَأْوُونَ إِلَى جَنَاحِ دَعْوَةٍ یَعْتَصِمُونَ بِهَا، وَلاَ إِلَى ظِلِّ أُلْفَةٍ یَعْتَمِدُونَ عَلَى عِزِّهَا. فَالاْءَحْوَالُ مُضْطَرِبَةٌ، وَالاْءَیْدِی مُخْتَلِفَةٌ، وَالْكَثْرَةُ مُتَفَرِّقَةٌ؛ فِی بَلاَءِ أَزْلٍ، وَأَطْبَاقِ جَهْلٍ!؛

از حالات زندگى فرزندان اسماعیل پیامبر، و فرزندان اسحاق پیامبر، فرزندان اسراییل «یعقوب» (كه درود بر آنان باد) عبرت گیرید، راستى چقدر حالات ملّت‏ها با هم یكسان، و در صفات و رفتارشان با یكدیگر همانند است.

حضرت علی علیہ السلام نے اسلام کی خدمت کی

در احوالات آن‏ها روزگارى كه از هم جدا و پراكنده بودند اندیشه كنید، زمانى كه پادشاهان كسرى و قیصر بر آنان حكومت مى‏كردند، و آن‏ها را از سرزمین‏هاى آباد، از كناره‏هاى دجله و فرات، و از محیط‏هاى سرسبز و خرّم دور كردند، و به صحراهاى كم گیاه، و بى‏آب و علف، محل وزش بادها، و سرزمین‏هایى كه زندگى در آنجاها مشكل بود تبعید كردند، آنان را در مكان‏هاى نامناسب، مسكین و فقیر، هم‏نشین شتران ساختند، خانه‏هاشان پست‏ترین خانه ملّت‏ها، و سرزمین زندگیشان خشك ترین بیابان‏ها بود، نه دعوت حقّى وجود داشت كه به آن روى آورند و پناهنده شوند، و نه سایه ألفتى وجود داشت كه در عزّت آن زندگى كنند، حالات آن‏ها دگرگون، و قدرت آن‏ها پراكنده، و جمعیّت انبوهشان متفرّق بود، در بلایى سخت، و در جهالتى فراگیر فرو رفته بودند، دختران را زنده به گور، و بت‏ها را پرستش مى‏كردند، و قطع رابطه با خویشاوندان، و غارتگرى‏هاى پیاپى در میانشان رواج یافته بود.»

بنابراین، ملّتى كه در حال پیمودن راه استقلال و كمال است باید، به ارزش‏ها توجّه لازم داشته، و از رشد و رونق ضد ارزش‏ها نگران باشد، و با تمام تلاش در ریشه كن نمودن آن همّت گمارد.

زیرا كه بى‏تفاوت بودن نسبت به ارزش‏ها و ضد ارزش‏ها، قدم‏هاى آغازین سقوط است كه امیرالمۆمنین علیه‏السلام هشدار گونه نسبت به رهبران صالح و فاسد فرمود:

«فَإِنَّهُ لاَ سَوَاءَ، إِمَامُ الْهُدَى وَإِمَامُ الرَّدَى، وَوَلِیُّ النَّبِیِّ، وَعَدُوُّ النَّبِیِّ. وَلَقَدْ قَالَ لِی رَسُولُ اللّه‏ِ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله :

«إِنِّی لاَ أَخَافُ عَلَى أُمَّتِی مُۆْمِنا وَلاَ مُشْرِكا؛ أَمَّا الْمُۆْمِنُ فَیَمْنَعُهُ اللّه‏ُ بِإِیمَانِهِ، وَأَمَّا الْمُشْرِكُ فَیَقْمَعُهُ اللّه‏ُ بِشِرْكِهِ. وَلكِنِّی أَخَافُ عَلَیْكُمْ كُلَّ مُنَافِقِ الْجَنَانِ، عَالِمِ اللِّسَانِ، یَقُولُ مَا تَعْرِفُونَ، وَیَفْعَلُ مَا تُنْكِرُونَ»؛

امام هدایتگر، و زمامدار گمراهى هیچگاه مساوى نخواهند بود، چنانكه دوستان پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله و دشمنانش برابر نیستند، پیامبر اسلام صلى‏الله‏علیه‏و‏آله به من فرمود:

هر گاه كه ملّتى یا ملّت هایى، آلوده شدند، به انحراف كشیده شدند، انواع زشتى‏ها و بیمارى‏هاى اخلاقى در آن‏ها راه یافت، ضد ارزش‏ها در جامعه‏شان رونق گرفت، سُست گردیده و سقوط كردند

«بر امّت اسلام، نه از مۆمن و نه از مشرك هراسى ندارم، زیرا مۆمن را ایمانش بازداشته، و مشرك را خداوند به جهت شرك او نابود مى‏سازد، من بر شما از مرد منافقى مى‏ترسم كه درونى دو چهره، و زبانى عالمانه دارد، گفتارش دلپسند و رفتارش زشت و ناپسند است».

نقش ارزش‏هاى اخلاقى در مدیریت عالى جامعه

حضرت براى تحقّق نظم اجتماعى و نظم سیاسى در تمام ابعاد ارزشى آن به عدالت رفتارى اشاره مى‏كند و ارزش‏هاى اخلاقى را نسبت به مدیریّت عالى جامعه اسلامى خطاب به محمّد بن ابى‏بكر اینگونه بیان مى‏دارد:

«فَاخْفِضْ لَهُمْ جَنَاحَكَ، وَأَلِنْ لَهُمْ جَانِبَكَ، وَابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَكَ، وَآسِ بَیْنَهُمْ فِی اللَّحْظَةِ وَالنَّظْرَةِ، حَتَّى لاَ یَطْمَعَ الْعُظَمَاءُ فِی حَیْفِكَ لَهُمْ، وَلاَ یَیْأَسَ الضُّعَفَاءُ مِنْ عَدْلِكَ عَلَیْهِمْ، فَإِنَّ اللّه‏َ تَعَالَى یُسَائِلُكُمْ مَعْشَرَ عِبَادِهِ عَنِ الصَّغِیرَةِ مِنْ أَعْمَالِكُمْ وَالْكَبِیرَةِ، وَالظَّاهِرَةِ وَالْمَسْتُورَةِ، فَإِنْ یُعَذِّبْ فَأَنْتُمْ أَظْلَمُ، وَإِنْ یَعْفُ فَهُوَ أَكْرَمُ؛

با مردم فروتن باش، نرمخو و مهربان باش، گشاده رو و خندان باش، در نگاه‏هایت، و در نیم نگاه و خیره شدن به مردم به تساوى رفتار كن، تا بزرگان در ستمكارى تو طمع نكنند، و ناتوان‏ها در عدالت تو مأیوس نگردند، زیرا خداوند از شما بندگان درباره اعمال كوچك و بزرگ، آشكار و پنهان پرسش مى‏كند، اگر كیفر دهد شما استحقاق بیش از آن را دارید، و اگر ببخشد از بزرگوارى اوست

فرآوری: زینب مجلسی راد

بخش نهج البلاغه تبیان   


منابع:

قرآن کریم

نهج البلاغه

اخلاق و نظم اجتماعى، سیاسى، محمّد دشتى

مطالب مرتبط:

چه کسی لایق مدیریت جامعه اسلامی است؟

8 اقدام پیامبر برای ساختن جامعه اسلامى

طبقات اجتماعی و اخلاق اقتصادی در جامعه اسلامی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.