تبیان، دستیار زندگی
هادی مرزبان بیش از هر کارگردان دیگر تئاتر در ایران نمایش نامه های رادی را روی صحنه برده است . اما نمایش تانگوی تخم مرغ داغ از جمله آثاری است که در زمان حیات اکبر رادی روی صحنه نرفت . شاید تنها اجرا ی در خاطره ها برگردد به تله تواتر ارثیه ایرانی که در واق
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مجتبی شاعری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تانگوی تخم مرغ داغ


هادی مرزبان بیش از هر کارگردان دیگر تئاتر در ایران نمایشنامه های رادی را روی صحنه برده است . اما نمایش تانگوی تخم مرغ داغ از جمله آثاری است که در زمان حیات اکبر  رادی روی صحنه نرفت . شاید تنها اجرا ی در خاطره ها برگردد به تله تئاتر ارثیه ایرانی که در واقع نسخه اولیه ی همین نمایش است .


تانگوی تخم مرغ داغ

این که چرا رادی پس از چند سال همان ارثیه ی ایرانی را با یک سری تغییرات که اتفاقاً چشم پر کن هم نیستند با یک عنوان جدید (تانگوی تخم مرغ داغ) انتشار داد سوال چندان مهمی نیست.

ولی شاید پاسخش برای سنجاق کردن به  یک وجیزه ی کوتاه یا هر یادداشتی از آثار اکبر رادی، حکم تعصب به همه ی دانستن ها باشد.

ارثیه ی ایرانی پیش از سال پنجاه و هفت نوشته شده و اتفاقاً یک نسخه ی تلویزیونی هم از آن ساخته شده است -  نسخه ای که در آن بازی به امین تارخ جوان و رضا ژیان بسیار ماندگار خواهد بود - اما سال ها بعد، رادی همان نمایش نامه را با نام تانگوی تخم مرغ داغ بازنویسی کرد.

طبق آن چه از زبان رادی بارها شنیده ایم و اطرافیانش هم روایت می کنند، وسواس رادی  روی تک تک عناصر نمایش نامه اش مثال زدنی است و بعید است که پس از چند سال مثلاً از اسم نمایش نامه اش خوشش نیامده و خواسته فقط به یک اسم جدید متنش صدا شود. یا با این کار خواسته برخی اشکالات ارثیه ی ایرانی را ویرایش کند.

اگر چاپ های مختلف آثار رادی را بخوانید، دقت اکبر رادی را در چاپ های دوم و سوم و چندم آثارش خواهید یافت. از طرفی تغییرات اعمال شده در تانگوی تخم مرغ داغ در آن اندازه نیست که ماهیت اصلی اثر را تحت الشعاع قرار دهد.

ارثیه ی ایرانی با همین تغییر نام به ظاهر ساده و دم دستی تبدیل به یک اثر دیگر می شود و علاوه بر این از ضرب آن انتقاد متمایل به اعتراض، کاسته می شود. اعتراضی که شوریدن تمام عیار است. رادی در ارثیه ی ایرانی بر تمام نظام های رایج زمانه اش می شورد، اما نتیجه گیری اش در تانگوی تخم مرغ داغ، آدمی هایش را و دست آخر مخاطبش را از بلاتکلیفی خارج می کند. هرچند که در ارثیه ی ایرانی هم این بلاتکلیفی، این یلگی از سر جهالت متعصبانه  خود عین مفهوم درونی قصه است و آسیبی به شاکله ی متن وارد نمی کند.

داستان تانگوی تخم مرغ داغ یک زاویه جدید از زندگی خانواده ی ایرانی است که هرچند تلاش بر حفظ آبرو دارد اما این حفظ حیثیت را بدوی وجدان می کند و برای این صورت سرخ فقط سیلی را بر گوش اطرافیان می نوازد و به خودنگری نمی رسد.

ارثیه ی ایرانی پیش از پنجاه و هفت نوشته شده و اتفاقاً یک نسخه ی تلویزیونی هم از آن ساخته شده است - نسخه ای که در آن بازی امین تارخ و رضا ژیان ماندگار خواهد بود - اما سال ها بعد، رادی همین نمایش نامه را با نام تانگوی تخم مرغ داغ بازنویسی کرد

رادی در تانگوی تخم مرغ داغ، آدمی های نمایش نامه اش را در نظامی تعریف می کند که خود دربند آن است، در فکر رهایی است، اما دیگران را ملزم به رعایت همان نظام از پیش تعیین شده می داند. پدر پا به سن گذاشته ی خانواده، هیچ کدام از فرزندانش را مطابق میلش تربیت نکرده، اصولی را زیر پا می گذارد که مدام همان را در گوش دیگران فریاد می کند. عظیم از رنجی که شرایط به او تحمیل می کند به پناه درخوری متوسل نمی شود. تمام جوانیش را برای امرار معاش خانواده گذرانده، اما سرانجام تصمیمی می گیرد که هم خود و هم خانواده را فرو می ریزد. پسر دوم هم که به ظاهر درس خوانده است در واقع نماینده ی طبقه ی روشنفکر همیشه منتقد و مخالف می ماند و در آخر مثل یک ترسو فرار می کند. البته در ظاهر از آن جایی که راوی داستان می شود با مخاطب ارتباط بهتری برقرار می کند، اما سرانجام در همان انتقادها دفن می شود.

نگاه رادی در تانگوی تخم مرغ داغ به طبقات فردوست که فقرشان از آغاز تا انجام گریبانشان را رها نمی کند، یادآور قربانیان پاخورده و پاسوز است که باید مدام منتظر یک بدبختی جدید باشند.

تراژدی تانگو ...، قابل پیش بینی است. از همان ابتدا آغاز می شود. نیازی به گره های دراماتیک و بحران های داستانی ندارد. کنش شخصیت ها، ناچاری وجودی است که زاییده ی تفکر آن هاست و به تبع همین، واکنش های شخصیت پردازی در ذات تعریفشان رنگ می بازد. و همین می شود که بزرگ ترین ویژگی آدمی های این نمایش نامه  وا دادن است. وا دادن از سر ناگزیری.

مجتبی شاعری

بخش سینما و تلویزیون تبیان


مطالب مرتبط:

پلکان واترقیدن

بلبل پسی خان