تبیان، دستیار زندگی
ارتجاع و عقب گرد، ممنوع است. پیروى از سنّت و راه نیاكان، اگر همراه با استدلال و تعقّل نباشد، قابل پذیرش نمى‏باشد: «أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا»
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گردش به عقب ممنوع!


اولین و مهم‌ترین کاری که انسان برای رسیدن به سعادت و دستیابی به کمالات مادی و معنوی در زندگی باید انجام دهد، انتخاب مسیر صحیح حرکت است.


تقلید

انسانی که راه درستی را برای زندگی برگزیده باشد می‌تواند به تناسب آن، از افراد و ابزار گوناگون کمک گرفته و پیشرفت نماید. اما نکته‌ای که در این مجال توجه به آن ضروری به نظر می‌رسد آن است که در این مسیر، آدمی باید از تعصبات دوری کرده و همواره عقل سلیم را در برگزیدن بهترین‌ها به کار گیرد.

انسان‌ها به تناسب روحیات خود تعلق خاطری به افراد، مطالب، اقوام و ... دارند و گاه ممکن است تحت تأثیر آن‌ها از مسیر اصلی منحرف شده و با تقلید کورکورانه و تعصب بی‌جا راه صحیح زندگی کردن را گم کنند.

از این رو خداوند متعال در آیه 170 سوره بقره با لحنی انذاری بشر را از این امر بازداشته و می‌فرماید:

"وَ إِذا قیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباۆُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُون"؛‏ "و چون به آنان گفته شود: از آنچه خدا نازل كرده است پیروى كنید مى‏گویند: نه، بلكه از چیزى كه پدران خود را بر آن یافته‏ایم، پیروى مى‏كنیم. آیا هر چند پدرانشان چیزى را درك نمى‏كرده و به راه صواب نمى‏رفته‏اند [باز هم در خور پیروى هستند]؟"

در نتیجه لازم است این موضوع مورد موشکافی قرار داده شده و به دست آید در چه صورت می‌توان از دیگر افراد تقلید کرده و آن‌ها را الگوی عمل خویش در زندگی قرار داد؟!

تقلید کورکورانه ممنوع

خداوند در موارد مختلف، به انسان دستور داده است که از تقلید و تبعیت کورکورانه دوری کرده و همیشه عقل خویش را مدار حرکت در زندگی قرار دهد. بی‌شک در طول زندگی عواملی در تربیت انسان تأثیرات بیشتری دارند. مهم‌ترین این عوامل خانواده و محیطی است که فرد در آن رشد کرده است.

انسان از ابتدای تولد والدین خود را می‌بیند، نحوه زندگی آنان را مشاهده می‌نماید و در بسیاری موارد راه آنان را در زندگی دنبال می‌کند. بسیاری از افراد بر این گمان‌اند هر آنچه والدینشان انجام دهند صحیح است و جز پیروزی نتیجه‌ای به همراه نخواهد داشت.

انسان می‌تواند از افراد عاقل و همچنین کسانی که رهبرانی عاقل داشته‌اند پیروی کرده و روش آنان را در زندگی به کار گیرد. لکن در شناخت این‌گونه افراد باید نهایت دقت و توجه به کار گرفته شود

در مرحله‌ای بالاتر آدمی خود را وابسته به قوم، نژاد، ملیت و تمدن خویش دانسته و یافته‌های قومی و ملی خویش را والاتر از دیگر اقوام و ملل تلقی می‌نماید و با تعصبات بی ‌جای خویش ، از پذیرش هرگونه سخن، خلاف آنچه شنیده و دانسته، دوری می‌کند.

این‌گونه تعصبات گاه ممکن است نسبت به کشورهای بیگانه نیز ظهور نماید. بدین معنا که فرد به مرحله‌ای از خودباختگی در برابر تمدن‌های دیگر می رسد که تمامی یافته‌های قومی و ملی خویش را باطل دانسته و بی‌چون و چرا گوش به داده‌های دیگر اقوام سپارد. چیزی که در روزگار کنونی بسیار شاهد آن بوده و با عنوان غرب‌زدگی از آن یاد می‌شود. آفتی که گاه ممکن است به از بین رفتن دیانت در افراد انجامد.

به هر روی از منظر قرآن، هر نوع تقلیدی اگر برخاسته از نیروی عقل نباشد مذموم و غیر قابل احتجاج است. خداوند آدمی را مزین به عقل نمود و به وی فرمان داد در تمامی امور از این ابزار استفاده کرده و راه صحیح برگزیند:

"الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذینَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْباب‏"، "به سخن گوش فرامى‏دهند و بهترین آن را پیروى مى‏كنند اینانند كه خدایشان راه نموده و اینانند همان خردمندان". (زمر/18)

عقل

البته هیچ مانعى ندارد كه نسل‌هاى آینده آداب و سنن گذشتگان را مورد تحلیل و بررسى قرار دهند، آنچه با عقل و منطق سازگار است با نهایت احترام حفظ كنند و آنچه خرافه و موهوم و بى اساس است دور بریزند، چه كارى از این بهتر؟ و اینگونه نقادى در آداب و سنن پیشین شایسته حفظ اصالت ملى و تاریخى است، اما تسلیم همه جانبه و كوركورانه در برابر آنها چیزى جز خرافه پرستى و ارتجاع و حماقت نیست.[1] همین امر در برخورد با ملت‌های دیگر نیز قابل توجه است و داشتن نگاهی نقادانه و منطقی در هنگام مواجهه با آداب و رسوم ملل مختلف جهان امری ضروری و حیاتی است.

آیا هر تقلیدی باطل است؟

در آیه مورد بحث توجه به قید "أَوَ لَوْ كانَ آباۆُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُون" درباره نیاكان آنها ضروری است و مفهوم مخالف آن بیانگر این امر می‌باشد که از دو کس می‌توان پیروی نمود:

1ـ كسى كه خود داراى علم و عقل و دانشى باشد.

2ـ كسى كه اگر خودش دانشمند نیست هدایت دانشمندى را پذیرفته است.

اما پیشینیان آنها نه خود مردى آگاه بودند، و نه رهبر و هدایت كننده‏اى آگاه داشتند، و تقلیدى كه خلق را بر باد مى‏دهد تقلید نادان از نادان است.[2]

بر اساس تعالیم قرآنی تعصبات بی‌جا و پیروی کورکورانه از دیگران امری ناپسند و خطرناک بوده و آدمی را از رسیدن به سرمنزل مقصود بازمی‌دارد

پیام‏های آیه

ارتجاع و عقب گرد، ممنوع است. پیروى از سنّت و راه نیاكان، اگر همراه با استدلال و تعقّل نباشد، قابل پذیرش نمى‏باشد: «أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا»

2ـ تعصّباتِ نژادى و قبیله‏اى، از زمینه‏هاى نپذیرفتن حقّ است. «بَلْ نَتَّبِعُ» و «آباءَنا».

3ـ آداب و عقاید نیاكان، در آیندگان اثرگذار است. «ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا».

4ـ راه حقّ، با عقل و وحى به دست مى‏آید. «لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ».

5ـ انتقال تجربه و دانش ارزش است، ولى انتقال خرافات از نسل گذشته به نسل آینده، ضد ارزش مى‏باشد. «آباۆُهُمْ لا یَعْقِلُونَ».

6ـ عقل، ما را به پیروى از وحى، رهبرى مى‏كند. «اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ» و «أَ وَ لَوْ كانَ آباۆُهُمْ لا یَعْقِلُونَ».[3]

نتیجه:

انسان در زندگی همواره باید عقل سلیم را ملاک قرار داده و مسیر صحیح را انتخاب کند. بر اساس تعالیم قرآنی تعصبات بی‌جا و پیروی کورکورانه از دیگران امری ناپسند و خطرناک بوده و آدمی را از رسیدن به سرمنزل مقصود بازمی‌دارد. البته این امر به معنای نهی تقلید در اسلام نیست ، بلکه انسان می‌تواند از افراد عاقل و همچنین کسانی که رهبرانی عاقل داشته‌اند پیروی کرده و روش آنان را در زندگی به کار گیرد ، لکن در شناخت این‌گونه افراد باید نهایت دقت و توجه به کار گرفته شود.

پی نوشت:

[1]. تفسیر نمونه، ج‏1، ص: 577

[2]. تفسیر نمونه، ج‏1، ص: 577

[3]. تفسیر نور، ج‏1، ص: 260

زینب مجلسی راد

بخش قرآن تبیان 


مطالب مرتبط:

خطر شیطان در کمین علما !!

فقط خودمان یا فقط دیگران؟!

تبدیل صلوات به كف و سوت