با خاطیان کشتی فرنگی برخورد شود

هفته‌ها بود خبر نارضایتی و انتقادات پیدا و پنهان محمد بنا و همكارانش، به حواشی تازه ای در كشتی فرنگی ایران تبدیل شده بود و هر از گاهی بحث انتخاب ملی پوشان بهتر است یا انتصاب آنان، ‌از سوی مخالفان و موافقان آن مطرح می شد.

در این بین اعضای شورای فنی كشتی فرنگی هم با سیاست‌های فدراسیون كشتی همراه بودند و با قاطعیت از اصل رقابتهای انتخابی حمایت می كردند، اما اخباری كه از خانه كشتی و اردوی تیم ملی می رسید چیز دیگری بود و گویا محمد بنا و مردانش همچنان از انتصاب ملی پوشان و مزایای آن سخن می گفتند.

در این نوشتار قصد بررسی فنی و واكاوی دو اصل انتخاب یا انتصاب ملی پوشان را نداریم و آنچه برای ما اهمیت دارد نحوه برخورد با این موضوع و تبعاتی است كه كشتی فرنگی بدان دچار شد.

در حالیكه فرصت زیادی تا میزبانی رقابتهای جام جهانی كشتی فرنگی در تهران باقی نمانده و ایران باید برابر مدعیان اصلی این پیكارها همچون روسیه،‌ آمریكا و تركیه صف آرایی كند،‌ خبر رسید محمد بنا قصد ادامه همكاری با تیم ملی را ندارد و در حساس ترین زمان ممكن، به خانه كشتی نرفت تا این اقدام او آغازی بر اتفاقات غیرمنتظره بعدی شود.

با كناره گیری محمد بنا از هدایت تیم ملی كه با عزیمت مستقیم و فوری وی از فرودگاه به منزل در هنگام بازگشت از رقابتهای قهرمانی آسیا همراه بود،‌ كادر فنی او نیز بهتر دیدند میدان را خالی كنند و به حمایت از سرمربی تیم ملی، راه او یعنی ترك خانه كشتی را ادامه دهند.

ساعاتی از این اتفاق غیرمنتظره نگذشته بود كه خبر رسید كشتی گیران تیم ملی و اردونشینان كشتی فرنگی هم وسایل خود را جمع و خانه كشتی را ترك كردند. اتفاقی كه در تاریخ كشتی ایران كمتر اتفاق افتاده و كاملا قابل تامل است.

اتفاقات اخیر كشتی فرنگی را می توان از چندین جنبه مورد نقد و بررسی قرار داد. نخست اینكه محمد بنا و همكارانش از همان آغاز همكاری با فدراسیون تحت ریاست رسول خادم به تمامی مفاد مسئولیت خود از جمله احترام به اصل رقابتهای انتخابی واقف بودند،‌ اما چرا با اشراف كامل به این موضوع، باز هم با برگزاری رقابتهای انتخابی مخالفت و شرایط را بدین گونه بحرانی كردند؟ آیا محمد بنا و مردانش نمی توانستند از همان ابتدا و قبل از قبول مسئولیت، شروط خود را مطرح و در صورت مخالفت شورای فنی و فدراسیون كشتی،‌ اصلا وارد گود نمی شدند؟

نكته دیگر به اردونشینان تیم ملی به ویژه مردان طلایی و بزرگ كشتی فرنگی ایران و جهان بر می گردد. چطور امكان دارد این گوش شكسته های باتجربه و جوان كه تا چندی پیش همواره خود را سرباز ایران زمین می خواندند به یكباره اردوی خانه كشتی را در حمایت از سرمربی ناراضی خود ترك و یا به قول نظامی ها "ترك پست" كنند؟ فرنگی كارانی كه اردوی تیم ملی را بدون هماهنگی شورای فنی و فدراسیون كشتی ترك كردند را می توان به سربازانی تشبیه كرد كه با رفتن فرمانده خود،‌ نافرمانی و عقب نشینی را پیشه كردند و فقط نام یك سرباز واقعی را به یدك می كشند!

اقدام این فرنگی كاران را باید عجیب تر از محمد بنا و همكارانش خواند،‌چرا كه كشتی گیران باید تحت هر شرایطی مطیع و فرمانبردار فدراسیون كشتی و شورای فنی باشند و اصلا حق اعتراض بدین شكل را ندارند. ضمن اینكه فرنگی كاران خاطی می بایست تا دو هفته دیگر در رقابتهای جام جهانی تهران به میدان می رفتند و با تمام وجود در برابر حریفان تا دندان مسلح كشتی ایران می جنگیدند.

آنچه پیداست شورای فنی كشتی فرنگی و فدراسیون كشتی به خوبی این مسایل را در نظر دارد تا جایی كه گفته می شود فدراسیون كشتی با جدیت و قاطعیت با خاطیان این رخداد احساسی و عجولانه برخورد خواهد كرد،‌ حتی اگر مجبور شود نفرات تیم جوانان را در جام جهانی تهران به میدان بفرستد.

بدین ترتیب رسول خادم و همكارانش، آزمونی سخت و سرنوشت ساز را پیش رو دارند. آزمونی كه نشان می دهد كشتی ایران قائم به فرد است یا خیر و آیا كشتی گیران نام آشنا و عنوان دار كشورمان می توانند با قهر و ترك اردوی تیم ملی حرفشان را به كرسی بنشانند؟