تبیان، دستیار زندگی
روزی روزگاری تاریخ تکرار شد و در جبهه‌های حق علیه باطل معاصر عده‌ای چنان کردند که در جنگ‌های غزوه با پیامبر کردند، هر بار که به جهاد خوانده می‌شدند بهانه‌ای می‌آوردند و می‌گفتند دیگران هستند و آنان بروند به جنگ و خود را فراموش می‌کردند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مرگ حق است برای همسایه!


روزی روزگاری تاریخ تکرار شد و در جبهه‌های حق علیه باطل معاصر عده‌ای چنان کردند که در جنگ‌های غزوه با پیامبر کردند، هر بار که به جهاد خوانده می‌شدند بهانه‌ای می‌آوردند و می‌گفتند دیگران هستند و آنان بروند به جنگ و خود را فراموش می‌کردند.

مرگ حق است برای همسایه!

محسن برزگرمحمدی متولد 1351 است که در سال 65 در جبهه جنوب به درجه رفیع جانبازی نایل شده، دانش آموز بود و 13 سال و هشت ماه سن بیش نداشته که وارد جبهه‌های نبرد حق علیه باطل وارد می‌شود. بیش از 108 ترکش در بدنش وجود دارد و 18 تا هم در سرش به یادگار مانده است اما از درصد جانبازیش چیزی نمی‌گوید.

وی می‌گوید: جبهه‌ها به ما نیاز داشت و می‌دیدیم که هم دین و مذهبمان در خطر قرار گرفته و هم میهنمان؛ احساس تکلیف کردم و امام اعلام کردند جهاد واجب است و سن و قشر خاصی را متوجه نمی‌شود، هرکس می‌تواند اسلحه به دست بگیرد باید برود از میهنش و اسلام دفاع کند.

وی ادامه می‌دهد: متأسفانه اکنون می‌بینیم مسئولانی که پس از جنگ به روی کار آمدند، افرادی هستند که در آن زمان هم از لحاظ مالی توان داشتند، هم سن فرزندانش اقتدا می‌کرد تا در جبهه‌ها حاضر شوند و هم قدرت بدنی لازم را داشتند. آیا جهادی که ولی امرشان، امام تکلیف کرده بود، بر عهده آنان نبود و فقط دیگران را باید تشویق می‌کردند بروند و آن‌ها پشت خط بمانند؟

اعلام می‌کردند بروید و ما باید پشت خط بمانیم و از شما حمایت کنیم اما این ّمسائل در روحیه جوانان ما تأثیری نداشت نه اینکه بگویم متوجه نبودند می‌دیدند و می‌فهمیدند همان‌طور که در فیلم اخراجی ها می‌دیدیم که آن جوان به مسئول ثبت نام می‌گفت: « شما هم بیا بریم» و در جواب گفت: انشالله خدا قسمت کند و این خدا قسمت کند را فقط سر زبانشان داشتند. می‌توانستند در این عرضه پا بگذارند اما می‌دیدیم که جانان و مالشان را فقط دوست دارند.

برزگرمحمدی با اشاره به این ضرب‌المثل که می‌گویند مرگ حق است اما برای همسایه بیان می‌کند: اگر مرگی که ما برای آن می‌رفتیم شهادت باشد چون عسل شیرین است و گواراتر از آن هم هیچ نبوده است و اگر باز اتفاقی بیفتد و جهاد واجب شود، آقایان بنشینند و بگویند شما بروید دفاع کنید قطعاً باز ما خواهیم رفت چرا که وقتی ولی امر احساس تکلیف کند و بگوید بر ما حجت تمام شده است اما تا کی می‌خواهند از مرگ فرار کنند و مرگ حق باشد اما برای همسایه خدا می‌داند.

وی در پایان می‌گوید: قطعاً پیش خدا کسانی که رفتند و سبقت گرفتند و شهید شدند این دنیا بقا ندارد اگر قرار بود کسی بماند رسول الله (ص) می‌ماند امیرالمۆمنین (ع) می‌ماند امام حسین (ع) می‌ماند، 124 هزار پیامبر آمدند پس این دنیا گذار است و امیرالمۆمنین (ع) آرزو می‌کند و از خدا می‌خواهد که زودتر از این دنیا برود؛ پس بهتر است این دنیا و آنچه دارد برای همان‌ها بماند. ما که نه لیاقت داشتیم و نه سعادت، خدا ما را نگه داشته تا ببینیم و عذاب بکشیم هنوز این حد پاک نشدیم که ما را ببرد.

دیگران را برای انجام کار خیر را دعوت می‌کنند و خودشان هم کار خیر می‌کنند اما آنجا که بحث جان دادن در راه اسلام باشد دریغ می‌کنند، دیگران را به حضور و جهاد تشویق اما خود و فرزندانشان را فراموش می‌کنند

قاسم صادقی از بازماندگان فداییان اسلام و متولد 1338 در تهران است، او حدود 80 ماه در جبهه بوده یعنی از ابتدایی‌ترین روزها تا بعد از قطعنامه حضور داشته و به عنوان نیروهای مردمی به همراه سید مجتبی هاشمی در آبادان و خرمشهر دفاع کرده، صادقی با ابتدایی‌ترین سلاح‌ها که‌ام 1 و برنو در مقابل دشمن ایستاد.

وی نیز در این باره می‌گوید: عده‌ای هستند که ما در اصطلاح به آن‌ها می‌گوییم: «خشک مقدس‌ها» این خشک مقدس‌ها عمدتاً نماز اول وقت و نماز جماعتشان برپاست، دیگران را برای انجام کار خیر را دعوت می‌کنند و خودشان هم کار خیر می‌کنند اما آنجا که بحث جان دادن در راه اسلام باشد دریغ می‌کنند، دیگران را به حضور و جهاد تشویق اما خود و فرزندانشان را فراموش می‌کنند.

همچنان که زمان پیامبر هم بوده و پیامبر به این جماعت فرمان جهاد می‌دهند اما آنان می‌گویند هوا گرم است، هوا سرد است پیامبر می‌گویند بروید جنگ، می‌گویند زمستان است، تابستان است، هنگام درو است موقع زاییدن احشام است؛ خلاصه به بهانه‌های مختلف از جهاد در راه خدا به صورت عملی طفره می‌روند. همیشه در طول تاریخ بوده و خواهد بود؛ اینان به طور عمده کسانی هستند که از قبال جنگ نان می‌خورند و عده‌شان هم کم نیت و زیاد است همچنان که قرآن می‌فرماید: «اکثر هم لایعقلون» ، «اکثر هم لا یشعرون»، «اکثر هم لایتفکرون»،  اکثر هم و اکثر هم و...  و این اکثر هم به کسانی است که پیروی از خدا نمی‌کنند و به خاطر همین است که خداوند هم در قرآن می‌فرماید:« ما شما اقل را در چشمان دشمن چنان نشان می‌دهیم که به اکثر تبدیل می‌شود.»

و در آنجا خدا از امدادهای غیبی خودش همان‌گونه که در جنگ بدر و خیبر در زمان پیامبر (ص) به لشکر مسلمانان مدد رساند، در طول 8 سال دفاع مقدس ما نیز خداوند از راه‌های گوناگون رزمندگان را یاری می‌کرد.

 سامیه امینی

بخش فرهنگ پایداری تبیان


مطالب مرتبط:

هیچ‌کس پاسخگو نیست!

پای درد دل‌های خانواده یک جانباز شهید

یادمانی با یک پرچم!