اگر شیعه این پاسخ را بداند بهتره!
پرسش:
آیه اكمال دین چیست؟ آیا این آیه مربوط به حضرت على علیه السلام است؟ به چه دلیل؟
آیه اكمال دین عبارت است از: الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ كَفَرُوا مِنْ دِینِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِینَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْكُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِیناً[1]؛ «امروز كافران از غلبه بر دین شما مأیوس شدند، پس از آنان نترسید و از من بترسید! امروز دینتان را كامل و نعمتم را بر شما تمام نمودم و دین اسلام را براى شما پسندیدم».
دلالت بر امامت
یك. مراد از امروز در آیه شریفه روز هجدهم ذىحجه یعنى غدیر خم است. نزول آیه شریفه در روز غدیر خم پس از معرفى و اعلام ولایت امیرمۆمنان علیه السلام در روایات مختلف شیعه و سنى آمده است.[2] بنابرایناز نظر تاریخى و شأن نزول آیه ارتباط آن با امامت و ولایت حضرت على علیه السلام روشن است. به ویژه آنكه پس از نزول این آیه پیامبر فرمودند: «الله اكبر! بر اكمال دین و اتمام نعمت و خشنودى خدا به رسالت من و ولایت على بعد از من»[3].
دو. استاد مطهرى بر آن است كه افزون بر دلایل تاریخى و روایى، قرائنى در خود آیه وجود دارد كه ارتباط آن با مسأله امامت را تأیید مىكند. از جمله این كه در طول مدت رسالت حضرت ختمى مرتبت قرآن مجید همواره نسبت به خطر كافران هشدار داده و توطئهگرى و فتنهانگیزى بىوقفه آنان را گوشزد مىنماید.[4] اما در این آیه بیانى كاملًا متفاوت با گذشته دارد و اعلام مىدارد كه دیگر جاى ترس از كافران نیست. زیرا آنان همه امیدهاى خود را بر باد رفته مىبینند و اگر خطرى هست كه حتماً هست و باید از آن ترسید خطر داخلى است. لذا مىفرماید از من بترسید واخشون.
توضیح این فراز از آیه در پرتو آیه إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ روشن مىشود. سنت الهى این است كه اگر انسان در برابر نعمتهاى الهى سپاسگذارى نكند، آن را به درستى مورد توجه قرار نداده و از آن استفاده صحیح نكند و به كفران نعمت روى آورد، گرفتار نقمت و عذاب الهى خواهد شد. بنابراین «از من بترسید» یعنى از خودتان بترسید كه در برابر این وجه نهایى دین كه كامل كردم و نعمت خود را بر شماتمام كردم، موضع درستى نگیرید و بر اثر این ناسپاسى نتایج شوم و تلخى را براى خود رقم زنید. بنابراین خطرى كه از این پس شما را تهدید مىكند خطر خارجى نیست، بلكه خطر داخلى است. این مضمون نشان مىدهد كه:
اولًا، آیه اكمال در اواخر عمر پیامبر صلى الله علیه و آله نازل شده است.
ثانیاً، مربوط به مسألهاى است كه با حفظ و رعایت آن اسلام براى همیشه محفوظ است و دین و امت اسلامى را از هر گزند خارجى مصون مىدارد.
اما خطر برخورد ناصحیح داخلى در مورد آن وجود دارد و این خطر زیانهاى بزرگى در پى خواهد داشت. مجموع این مضامین كاملًا با مسأله ارتباط تاریخى و شأن نزول آیه در باب امامت همخوانى دارد. خطر مورد اشاره آیه در دغدغههاى آخر عمر پیامبر كاملًا نمودار است. شیعه و سنى نوشتهاند پیامبر در روزهاى آخر عمر شریفشان به شدت نگران وضع آینده امت و فتنههاى داخلى آن بودند.
ابومدله غلام عایشه مىگوید: در اواخر عمر پیامبر نیمه شبى دیدم كه آن حضرت وقتى همه در خواب بودند از خانه به طرف بقیع بیرون شد و من از دور در پى ایشان رفتم. دیدم براى اهل بقیع استغفار نمود.
سپس به این مضمون فرمود: «شما چه خوش رفتید و هماى سعادت را در آغوش گرفتید، اما اكنون فتنههایى چون پارههاى شب تار روى آورده است».[5]
علامه طهرانى به استناد آیات صریح قرآن در این باره مىنویسد:
«آنچه مورد عداوت و دشمنى كفار بود دین اسلام بود نه خود مسلمانان، مگر به جهت دینشان كه دین حق بود و آخرین چیزى كه در زوال دین به آن امید بسته بودند این بود كه مىپنداشتند بعد از پیامبر چون دین قائم به امر ندارد از بین مىرود، لیكن ظهور اسلام تدریجاً و نفوذ آن در بین اهل اسلام و انتشار آوازه و اعتلاى كلمه آن با شوكت و قدرتى كه همراه بوده از آرزوهایشان ناامیدشان ساخت و تنها چیزى كه به آن دلخوش بودند این بود كه با رفتن پیامبر آئینش هم از میان برود و این زمانى محقق مىشود كه خداوند براى دین قائم به امرى معیّن نكند كه در حفظ و تدبیر امورش جاى پیامبر بنشنید و امت را بدان سمت هدایت و ارشاد نماید.
و در این صورت كه كفار مشاهده كردند دین از مرحله قیام شخصى به مرحله قیام نوعى منتقل شده است و در مراحل كمال خود از صفت حدوث پا در مرحله بقا مىگذارد یأس و ناامیدى تمام وجودشان را فرا مىگیرد.
این است اكمال دین و اتمام نعمت. بنابراین دیگر جایى براى ترس از كفار نیست. بلكه باید از من بترسید. مراد این است كه در همان چیزى كه باید از كفار مىترسیدید یعنى این كه دینتان را از بین ببرند، اكنون باید از من بترسید كه با كفران این نعمت دین از كفتان بیرون آید و به جاى بهرهمندى از مواهب آن دچار عذاب و گرفتارى و ذلت شوید».[6]
پی نوشت:
[1]. مائده ( 5)، آیه 3.
[2]. علامه امینى در الغدیر، ج 1، ص 230- 238 از منابع متعدد اهل سنت نزول آیه در واقعه غدیر را نقل نمودهاست.
[3]. الغدیر، ج 1، ص 231.
[4]. بنگرید: آل عمران ( 3)، آیه 61 و 100، بقره ( 2)، آیه 109 و 217، صف ( 61)، آیه 9 و 10.
[5]. بنگرید: شهید مطهرى، امامت و رهبرى، ص 148- 117.
[6]. بنگرید: علامه سید محمد حسین حسینى طهرانى، امامشناسى، ج 8، ص 38- 43.
بخش نهج البلاغه تبیان
منبع: پرسش ها و پاسخ هاى دانشجویى، دفتر چهارم(امام شناسى)، دفتر نشر معارف - قم، چاپ: دهم