چند مسئول با این ویژگی ها داریم؟!
مدیران باید نسبت به كاركنانشان سخت كوش تر باشند، چرا كه مدیر در راس سازمان و تشكیلات قرار دارد و بقیه از او الگو بردارى كرده و اثر مى پذیرند. مدیرى كه براى رسیدن به اهداف سازمانى خویش سخت تلاش و كوشش مى كند، محیط كارى را پویا و بالنده مى سازد، نشاط و بالندگى موجب پویایى گروهى و بروز خلاقیت ها مى گردد. در چنین فضاى پر تحرك و سخت كوشى، خواه ناخواه افراد كم تحرك و كم تلاشى نیز به حركت و كششى بیشتر وادار شده و براى ایشان نیز ثابت مى شود كه 'با جدیت در كار، خواستن، توانستن مى شود'.
در این مقاله در ادامه مقالات گذشته با همین موضوع با دو اصل دیگر از اصول مدیریت و رهبری از دیدگاه نهج البلاغه آشنا می شویم:
اصل سختكوشى
حضرت امیر "علیه السلام" در بخشى از خطبه صد و هفتاد و هفت مى فرمایند: و ما على الا الجهد [معادیخواه عبدالمجید، خورشید بى غروب نهج البلاغه، ص 260] 'بهر حال آن چه بر عهده من است، سخت كوشى است'.
همچنین در قسمتى از خطبه شانزدهم مى فرمایند: ساع سریع نجا [شهیدى سید جعفر، ترجمه ى نهج البلاغه، ص 228] 'سخت كوش رستگار است.'
حكمت والایى در سعى و تكاپو میان صفا و مروه وجود دارد كه قابل توصیف نیست. این حكمت مى گوید:
اگر انسانى، بكوش، حركت كن، راكد و جامد مباش. عنصر پایدار روح آدمى 'كوشش و تكاپو' است.
ضرب المثلى است كه مى گوید: 'خواستن، توانستن است'.
مدیران باید نسبت به كاركنانشان سخت كوش تر باشند، چرا كه مدیر در راس سازمان و تشكیلات قرار دارد و بقیه از او الگو بردارى كرده و اثر مى پذیرند. مدیرى كه براى رسیدن به اهداف سازمانى خویش سخت تلاش و كوشش مى كند، محیط كارى را پویا و بالنده مى سازد، نشاط و بالندگى موجب پویایى گروهى و بروز خلاقیت ها مى گردد. در چنین فضاى پر تحرك و سخت كوشى، خواه ناخواه افراد كم تحرك و كم تلاشى نیز به حركت و كششى بیشتر وادار شده و براى ایشان نیز ثابت مى شود كه 'با جدیت در كار، خواستن، توانستن مى شود'.
تجربه ثابت كرده است كه سازمان ها و موسسه هایى كه كم كار و كم تحرك هستند، دچار یك نوع خمودگى شده و مبتلا به روحیه ى ایستایى و روزمرگى مى گردند. حال اگر مدیر چنین سازمانى خود به كوشش و تلاش بیشترى بپردازد و در سخت كوشى پیش قدم باشد رفته رفته دیگران را نیز به حركت وا مى دارد.
حضرت امیر "علیه السلام" در قسمت پایانى آخرین خطبه خویش- خطبه ى دویست و چهل و یك- چنین مى فرمایند:
'كمربندها را محكم ببندید و آماده شوید و دامن ها را به كمر زنید- تا دست و پایتان را نگیرد و مانع تلاش شما نشود- به مقام هاى بلند رسیدن با هوسرانى و لذت سازگار نیست. بسا خواب هاى شب است كه تصمیم هاى روز را از بین برده و تاریكى ها است كه یاد همت هاى بلند را از خاطرها محو كرده است'. [امامى محمد جعفر و آشتیانى محمدرضا، نهج البلاغه با ترجمه گویا و شرح فشرده زیر نظر آیت اله مكارم شیرازى، جلد دوم، ص 450]
اصل رحمت و محبت
حضرت على "علیه السلام" در دستور موكد خویش به خودسازى مالك اشتر مى فرمایند:
و اشعر قلبك الرحمه للرعیه و المحبه لهم... [جعفرى محمد تقى، حكمت اصول سیاسى اسلام، ص 197]
'... رحمت بر رعیت و محبت و لطف به آنان را به قلبت قابل دریافت بساز.'
این دستور حیات بخش براى آن است كه به تحصیل رضایت صورى مردم براى ادامه ى مدیریت بى مزاحمت خود قناعت نورزى، بلكه براى این است كه با دریافت حقیقى محبت و رحمت و لطف بر مردم جامعه از اعماق قلب خود، آنان را مانندى از اجزاى آگاه شخصیت خود تلقى كنى.
مى دانیم كه بشر تاكنون براى لزوم هیچ حقیقتى مانند مهر و محبت انسان ها به یكدیگر، اصرار نورزیده است.
اگر همه كتب اخلاقى را باز كنید و ورق بزنید، جز این شعار كه 'اى انسان ها به یكدیگر محبت بورزید' محصولى نخواهید دید. اگر همه ى مكتب هاى 'اومانیسم' را مورد مطالعه قرار بدهید، خواهید دید همه ى این مكتب ها یك ریشه ى اساسى قابل توجهى كه دارند، عبارت از مهر و محبت انسان ها به یكدیگر است.
این اصل- رحمت و محبت- آن قدر مهم است كه همه كتب آسمانى و پیامبران عظام، اساسى ترین هدف هاى رسالت الهى خود را ایجاد صلح و صفا و سلم و محبت در میان انسان ها معرفى نموده اند:
هل الدین الا الحب [جعفرى محمد تقى، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، جلد سیزدهم، ص322]
آمنه اسفندیاری
بخش نهج البلاغه تبیان
منابع:
سایت تعلیمات اسلامی واشنتگتن
مدیریت و رهبرى با سیرى در نهج البلاغه جلد 2 ـ محمد اصلى پور
محمد تقی جعفرى، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، جلد 13
محمد تقی جعفرى، حكمت اصول سیاسى اسلام