به هنرپیشههایم حسادت میکردم
به مناسبت سالروز تولد استاد حمید سمندریان
سمندریان ، مردی که او را به عنوان پدر تئاتر ایران میشناسیم اما این کارگردان سرشناس تئاتر به بازیگری هم علاقهمند بود، هنری که هرگز آن را تجربه نکرد.
سالها پیش عباس کیارستمی در یک میهمانی به حمید سمندریان پیشنهاد بازیگری داد اما سمندریان نپذیرفت و کیارستمی به شوخی گفت:«بالاخره تو را وادار میکنم بازی کنی!» پیشتر هم بهرام بیضایی از او خواسته بود در فیلم «شاید وقتی دیگر» برایش بازی کند و حتی به او گفته بود بازی دست خودت اما سمندریان باز هم جواب منفی داد. ابراهیم حاتمیکیا دیگر کارگردان سینما بود که به سمندریان پیشنهاد بازی داد و وقتی جواب منفی او را شنید دیگر اصرار نکرد. سمندریان استاد بازیگری بود اما شاید کمتر کسی بداند که او گاهی به بازیگران خودش حسادت میکرد! بخشی از گفتههای خودش را در کتاب «این صحنه خانه من است»، (گفتوگوی افسانه ماهیان) را بازخوانی میکنیم.
سمندریان در این کتاب درباره علاقهاش به بازیگری میگوید: «علاقه من اول به بازیگری بود و برای ورود به تئاتر نیز از بازیگری شروع کردم. قبل از اینکه به دیدن تئاترهای تهران و لالهزار بروم، در مراسم و میهمانیها و عروسیها با دیدن برنامههای مطربهای روحوضی با بازیگری آشنا شدم، چون برایم دنیایی پرتنوع به وجود میآورد؛ جو عروسی و سازهایی مثل ویولن و تار و تنبور... دیدن آن سازها برای گرایش به موسیقی نیز در من علاقه به وجود میآورد، پس اصلا قبل از اینکه بدانم در دنیا کارگردانی وجود دارد، با بازیگری آشنا شدم.» زمان گذشت و حمید سمندریان جایگاه مهمی در کارگردانی تئاتر به دست آورد اما بازیگری همیشه وسوسهکننده است. آیا او یک بار هم وسوسه نشد که بازی کند؟
علاقه من اول به بازیگری بود و برای ورود به تئاتر نیز از بازیگری شروع کردم. قبل از اینکه به دیدن تئاترهای تهران و لالهزار بروم، در مراسم و میهمانیها و عروسیها با دیدن برنامههای مطربهای روحوضی با بازیگری آشنا شدم، چون برایم دنیایی پرتنوع به وجود میآورد ....
پاسخ سمندریان به این پرسش چنین است: «چرا بیشتر از یک بار و حتی تا حد افراط وسوسه شدم. من ضمن تمرکز روی کارگردانی و با توجه به اینکه میدانستم تئاتر خلق کارگردان است، حتی اگر چهره او را نبینند، باز از وسوسه بازیگری رها نمیشدم و صادقانه بگویم که بعدها اندک اندک حس خاصی در وجود من رشد کرد و آن حس خاص حسادت به بازیگر بود، یعنی هر گاه بازیگری کولاک بازی میکرد، چون بخشی از آن به پای من نوشته میشد، مرا شاد میکرد اما در تنهایی با خود میگفتم کهای کاش من میتوانستم این نقش را بازی کنم، یعنی به هنرپیشههای خودم ضمن عشق ورزیدن حسادت میکردم و این حس هنوز هم در من وجود دارد و هنوز هم با دیدن بازیهای بزرگ، جای بازیگری را درونم خالی میکنم.» اما چرا هیچوقت نخواست این حس را برای یکبار هم که شده تجربه کند؟ «برای اینکه خیلی دیر به فکر این تجربه افتادم.
من زمانی به فکر این تجربه کردن افتادم که همکارانم که خودشان بازیگر و کارگردان و نویسنده بودند، به من گفتند که تو خودت نقشی را بازی کن، چون زمانی که ما را رهبری میکنی، نقشها را بهتر از ما بازی میکنی. ولی من ایست کردم و این تردید گناه من بود. زمانی را که برای این تردید سپری کردم، زمانی طولانی بود، نقشها از دست رفت، یعنی به سنی رسیدم که دیگر بعضی از نقشها را نمیتوانستم بازی کنم.» حمید سمندریان ساعت 12 ظهر روز 9 اردیبهشت 1310 در تهران در خیابان مولوی متولد شد. دوران کودکی و نوجوانی را در محله حسنآباد، خیابان سپه سپری کرد. در حین تحصیل در دوره متوسطه در کلاسهای تئاتر و هنرپیشگی استادان حسین خیرخواه و صادق شباویز شرکت کرد و همزمان نواختن ویولن را نزد استاد ذوالفنون آغاز کرد. سال 1332 به آلمان سفر کرد و تحصیلات آکادمیک خود را در کنسرواتوار عالی موسیقی و هنرهای نمایشی هامبورگ تحت تعلیم یکی از برجستهترین اساتید تئاتر اروپا ادوارد مارکس آغاز کرد. اواخر دهه 30 به دعوت وزارت فرهنگ و هنر به ایران بازگشت و همزمان فعالیتهای تئاتر و تدریس خود را آغاز کرد. او در طول سالهای فعالیتاش نمایشهایی همچون «دوزخ» اثر سارتر، «اشباح» اثر ایبسن، «مردههای بی کفن و دفن» اثر سارتر، «باغ وحش شیشهای» اثر تنسی ویلیامز، «آندورا» اثر ماکس فریش، «نگاهی از پل» اثر آرتور میلر، «کرگدن» اثر یونسکو، «مرغ دریایی» اثر چخوف، «ملاقات بانوی سالخورده»، «بازی استریندبرگ»، «فیزیکدانها»،«ازدواج آقای میسیسیپی» از نوشتههای دورنمات و ... را به صحنه برد. سمندریان بارها و بارها تمرین نمایش «گالیله» اثر برشت را آغاز کرد و همواره میگفت این نمایش وصیتنامه هنریاش خواهد بود اما هرگز فرصت اجرای این اثر را پیدا نکرد و این آرزو که از سال 1360 دغدغه او بود، ناکام ماند. حمید سمندریان 22 تیر 1391 بعد از یک دوره طولانی بیماری سرطان کبد درگذشت.
بخش سینما و تلویزیون تبیان
منبع : خبرگزاری دانشجویان ایران / ایسنا