تبیان، دستیار زندگی
در مقاله گذشته در مورد اسمهای مشتق پسوندی صحبت کردیم. در این مقاله به اسمهای مرکب اشاره و در مورد آنها صحبت خواهیم کرد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اسم های مرکب

(صرف فارسی/بخش یازدهم)


در مقاله گذشته  در مورد اسمهای مشتق پسوندی صحبت کردیم. در این مقاله به اسمهای مرکب اشاره و در مورد آنها صحبت خواهیم کرد.

اسم های مرکب

اسم های مرکب از جهات مختلف تقسیم می شوند؛ مثلا از نظر رابطه با فعل به دو قسم فعلی و غیر فعلی تقسیم می شوند.

از جهت دیگر بر سه قسمند: 1. وابستگی 2. همسانی 3. بین بین

اسم های مرکب فعلی:

اسم های مرکب فعلی از ریشه مضارع یا مصدر تام یا مصدر کوتاه و یا اسم مصدرند که به این شکل بوجود می آیند.

1.      اسم های مرکب مصدری:

اینگونه اسم ها خود بر دو قسمند:

آنهایی که از مصدر کوتاه به دست می آیند و از این قرارند:

الف) از اسم یا قید یا پیشوند و مصدر کوتاه ساخته می شوند، مانند: پیشرفت، بازگشت، دریافت.

ب) از فعلهای مرکب یا گروه های فعلی با حذف " َ ن" مصدری، مانند: عملکرد، کاربرد، کارکرد، نگهداشت.

این دو ساختمان نیمه فعال اند.

آنهایی که از مصدر تام (بلند) بدست می آیند و از این قرارند: گم شدن، کار کردن.

2.      اسم های مرکب فعلی غیرمصدری:

این اسمها به این شکل ساخته می شوند:

الف) از اسم و ریشه مضارع به معنی اسم مکان؛ مانند: گاورو، ماشین رو، رختکن، صیدیاب، گنبد نما، گوهر خیز

این ساختمان جز با بعضی از ریشه ها فعال نیست.

ب) از اسم و ریشه مضارع به معنی اسم مصدر؛ مثل: پابوس، دست بوس، دسترس، بازبین، برگریز

پ) از اسم و ریشه مضارع به معنی اسم آلت و اسم مصدر هر دو؛ مثل: روکش، گردن بند، دست بند

ت) از مفعول رائی و ریشه مضارع به معنی اسم آلت و صفت فاعلی هر دو مانند: قندشکن، هواسنج، بالاپوش، سرپوش

ث) از قید یا پیشوند یا قید شبه پیشوند و ریشه مضارع به معنی اسم مصدر؛ مثل: بازدم، فروگذار، برگزار

ج) از اسم و ریشه مضارع و پسوند که خود بر چند قسمند و با این پسوندها بوجود می آیند:

1. با "ش" مصدری مانند: سرزنش، شکم روش

2. با "ه" به معنی اسم آلت؛ مثل: دستگیره

3. با "ه" مصدری مانند: دلشوره، پاشوره، واگویه

4. از صفت های بیانی مرکب فعلی و پسوندهای دیگر؛ مانند: سرگشتگی، درماندگی، دانایی، توانایی، رانندگی، بارندگی

به این نکته توجه داشته باشید که ساختمان های یاد شده هیچکدام فعال نیستند و به کار ساختن لغات تازه نمی خورند.

اسم های مرکب غیر فعلی:

اسم های مرکب غیر فعلی بر سه قسمند: 1. وابستگی 2.همسانی 3. بینابین که ما هر یک را در اینجا شرح می دهیم:

اسم های مرکب غیر فعلی همسانی:

این اسم ها نیز خود اقسامی دارند که بدینسان ساخته می شوند:

1.       از اسم ها یا کلمات اسم شده همپایه و معطوف با ضمه مخفف عطف مانند: زد و خورد، برد و باخت، فلان و بهمان، سر و صدا، داد و فریاد.

2.       از اسم ها و کلمات اسم شده هم پایه بدون ضمه عطف؛ مانند: شیربرنج، قلم مداد، آمد شد، شتر مرغ، شتر گاو پلنگ، کله پاچه، چلوکباب، پلو خورش، تاریخ جغرافی، فیزیک شیمی، کمدی درام....

اسم های مرکب فعلی از ریشه مضارع یا مصدر تام یا مصدر کوتاه و یا اسم مصدرند که به این شکل بوجود می آیند.

اسم های مرکب غیر فعلی وابستگی:

این گروه از اسم های مرکب به سه قسم تقسیم می شوند: 1. مستقیم 2. درهم ریخته یا مقلوب 3. بین بین که هر کدام را به شکل جداگانه شرح می دهیم.

اسمهای مرکب غیر فعلی وابستگی مستقیم:

اینگونه اسم ها به این شکل ساخته می شوند:

از مضاف و مضاف الیه با کسره مخفف و بدون درنگ آخر؛ مانند:  تخک مرغ، دردسر، راه حل، ضبط صوت.

از مضاف و مضاف الیه با  حذف کسره اضافه؛ مانند: دختر دایی، مادرزن، بچه گربه، زیرزمین، بالادست.

از موصوف و صفت پسین با حذف کسره وصفی؛ مانند: پدربزرگ، مادربزرگ، کاردستی، آلو زرد، بازار سیاه.

از موصوف و صفت پسین با کسره بدون درنگ مخفف؛ مانند: حداقل، حداکثر، گل سرخ.

از صفت یا شبه صفت پیشین و اسم بدون تقدیر حرف اضافه؛ مانند: هرکس، هر یک، هیچکس، هریکی

از دو اسم که در بین آنها حرف اضافه ای مقّدر است؛ مانند: تهران اصفهان، تبریز میانه در در عباراتی نظیر مسافر تهران اصفهان یعنی مسافر تهران به اصفهان، قطار تبریز تا میانه

اسم های مرکب غیر فعلی وابستگی در هم ریخته:

اینگونه اسم ها هم به این شکل ساخته می شوند:

از مضاف و مضاف الیه مقلوب با حذف کسره اضافه؛ مانند: گلاب، مهمانسرا، گلخانه، که در واقع به این معنی تاویل می شوند: آب گل، سرای مهمان، خانه گل.

از صفت یا شبه صفت مقلوب پسین و اسم بدون تقدیر حرف اضافه؛ مانند: نخست وزیر، اول نفر، دوم نفر، آخرسر، نورزو، بزرگ دبیر

اسم های مرکب تاکیدی و اتصالی:

1.       از دو اسم مکرر خواه به واسطه حرف اضافه یا عناصر اتصالی؛ مانند: سرتاسر، دورتادور، سراسر، گرداگرد، خواه بیواسطه؛ مثل: فردفرد، های های، خش خش، پچ پچ.

2.       از دو اسم غیر مکرر خواه بواسطه خواه بیواسطه؛ مثل: سرتاته، پرس و جو، سرتا پا، جست و جو.

     اسم های مرکب عربی:

برخی از ترکیب های عربی در فارسی به صورت اسم مرکب بکار می روند و اینگونه ساخته می شوند:

1.       مضاف و مضاف الیه ذواللام مانند: عکس العمل، حسب الحال

2.       از موصول وصله آن مانند: ماسبق، ماحصل، ماجری، مابقی، مایحتاج

آسیه بیاتانی

بخش ادبیات تبیان


منابع:

دستور مفصل امروز، دکتر خسرو فرشید ورد

دستور زبان فارسی، حسن احمدی گیوی