تبیان، دستیار زندگی
سایت فرهنگی اطلاع‌رسانی تبیان همزمان با آغاز مرحله دوم طرح هدفمندی یارانه ها، در مقاله ای دینی به بررسی موضوع «یارانه و باورهای دینی مردم !» پرداخت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یارانه و باورهای دینی مردم !

جراید

سایت فرهنگی اطلاع‌رسانی تبیان همزمان با آغاز مرحله دوم طرح هدفمندی یارانه ها، در مقاله ای دینی به بررسی موضوع «یارانه و باورهای دینی مردم !» پرداخت.

به گزارش روابط عمومی، بخش احکام اسلامی موسسه تبیان این مقاله را تهیه کرده است.

کارشناس بخش احکام اسلامی در این مقاله چنین می نویسد:« آنچه در این نوشته به آن می پردازیم نقد برخی شیوه های به کار گرفته شده از سوی دولت و رسانه ها است که تلاش می‌کنند این قانون به شایستگی اجرا شود. الگوسازی و تشویق مردم به پیروی از آنها هدفمندی یارانه ها در حالی وارد مرحله دوم خود شده که عزم دولت بر کاستن شمار یارانه بگیرهاست تا بتواند با سرمایه ای بیشتر، خدماتی مانند دارو و درمان را بهتر و ارزانتر از گذشته به مردم ارائه دهد. بررسی و اظهار نظر درباره ی اصل این کار را به کارشناسان حوزه ی اقتصاد وامی گذاریم تا درباره نقاط ضعف و قوت آن مانند گذشته سخن گفته؛ برآیند کلی و خروجی آن را تقویت کنند.استفاده از باورهای دینی و احکام شرعی یکی از راه‌هایی که دولت برای منصرف کردن مردم از گرفتن یارانه پیمود. تلاش  برای منصرف ساختن مردم با ورود نهادهای دینی به این ماجرا بود. در هفته‌های قبل، سوالاتی که با امضای «جمعی از مقلدین» از برخی مراجع معظم پرسیده شد و موضعی بود که مراجع معظم در قبال این پاسخ‌ها اتخاذ کردند. به نظر می‌رسد دولت برای رسیدن به نتیجه‌ی مطلوب در هدفمندی درست و اصولی یارانه‌ها بدرستی دریافته است که فرهنگ‌سازی برای انصراف مردم از گرفتن یارانه از اهرم‌های دیگر در این عرصه موثرتر است و باز بخوبی درک کرده که همسو کردن نخبگان دینی با این حرکت ملی، نهادینه‌کردن این فرهنگ را سرعت مضاعفی خواهد بخشید اما پرسش مهم این است که آیا حقیقتاً وارد کردن پای دین در یک سیاست دوره‌ای که ممکن است با تغییر نگاه‌ها، دچار تغییرات زیربنایی شود کار درستی است و آیا نباید در این همسوسازی همزمان نگران باورهای دینی مردم هم بود؟ مردم ما هنوز فراموش نکرده‌اند که رییس دولت قبل، باز با استفاده ‌کردن از همین باورهای دینی، پول یارانه‌ها را پول امام زمان(عج) معرفی کرد و از مردم خواست که این پول را به‌عنوان برکت زندگیشان نگه‌دارند و خرج نکنند و حالا به یکباره می‌بینند که رییس جمهور فعلی که اتفاقاً مرد دین و روحانی هم هست، نه فقط این پول را پول امام زمان(عج) نمی‌داند بلکه نگرفتن آن را یک امر دینی بازمی‌شناساند و عده‌ای با طرح پرسش از مراجع تقلید، از زبان بزرگان و نخبگان دینی می‌شنوند که بهتر است این پول را نگیرند و. .. دراین میان نقدی به مراجع معظم تقلید وارد نیست؛ چرا که متأسفانه دولت قبلی در سال‌های آخر فعالیت خود، اساساً ارتباط خوبی با مراجع نداشت و از آنان سوالی هم نپرسید و خود آقای احمدی‌نژاد رأساً پول یارانه را پول امام زمان معرفی کرد. طبعاً هم وقتی مردم از مرجع تقلید سوال می‌کنند مراجع هم به‌عنوان پناهگاه دینی مردم، باید پاسخ دهند اما دقت در این فرایند نشان می‌دهد که چنین مواضع کاملاً متفاوتی، حتی اگر به نفع هدفمندی یارانه‌ها باشد – که در آن تردید جدی می‌توان وارد کرد-  مردم را در دین‌داریشان دچار تحیر و سردرگمی می‌کند و معلوم نیست چنین رفتارهایی به نفع دین مردم و دینداری آنان باشد.اگر فرض کنیم که آقای روحانی رییس جمهور نشده بود و کس دیگری به این مقام رسیده بود و هدفمندی را به شکل دیگری هدایت می‌کرد، آیا درست بود که برای پیشبرد اهداف برنامه هدفمندی یارانه‌ها از دین مردم مایه می‌گذاشت؟ و اگر فرض کنیم که سیاست‌های فرهنگی و اقتصادی در دولت‌های مختلف شکل‌های متفاوتی پیدامی‌کنند آیا این درست است که دولت‌ها سوار باورهای دینی مردم شوند و با آن، برنامه‌های موقتی و دوره‌ای خود را پیش ببرند؟ بدیهی است که اگر قرار باشد چنین موضوعاتی با رویکرد فقهی و دینی بررسی و نقد شود باید تمامی جوانب و فروع آن مورد مداقه قرار بگیرد. لذاست که مثلاً عده‌ی بسیاری از مردم این سوال را مطرح کرده‌اند که این دریافت یارانه ها برای همان قشری که امروز برایشان حکم به حرمت می‌شود به شکل موقت حرام است یا نه؛ همیشه حرام بوده و هست؟ یا این که ملاک در نگرفتن یارانه‌ها، فقر شرعی است یا ملاکی که دولت معرفی کرده و می‌کند؟ آیا با توجه به فرایندهای موجود دولت در تشخیص پولدارها و فقرا، مشکلات زندگی مردم را در نظر گرفته تا بیان مراجع در نگرفتن یارانه‌ها محقق شود؟ آیا دین در خرج این یارانه‌ی بازگشتی دستوری ندارد و آیا دولت نباید مبتنی بر نظر مراجع آن را خرج کند؟  نسبت بین یارانه و خمس چیست و آیا پول یارانه اگر توسط قشرهای کم‌درآمد گرفته شود، جزو اموالی است که حق آن‌هاست یا درآمد به شمار می‌رود و. .. بنابراین به نظرمی‌رسد دولت تنها برای حل مشکل خود و فرهنگ سازی، یک طرف را گرفته و به جوانب دیگر توجه نکرده است و در عین حال به این امر مهم هم اهتمام نداشته که این گونه فعالیت‌ها، چه فروع فقهی دیگری را می‌گشاید و چگونه اظهارنظرهای متناقض دولت‌ها در حوزه‌ی دین کار دین‌داریِ مردم را دچار مشکل جدی می‌کند و چه بر سر باورهای مردم درمی‌آورد.اگر این نکات مبهم و سوال برانگیز برای مردم روشن نشود بیم آن می رود خوراکی آماده شود برای بدخواهان که زبان به اعتراض گشوده؛ ثبات و استحکام فتوای مرجعیت دینی را خدشه دار نمایند و در تبلیغات خود آن را تابع احکام و مصالح دولتی معرفی کنند که یک روز در قبال سیاست آن دولت در معرفی کردن پول یارانه به‌عنوان هدیه‌ی امام  زمان(عج) سکوت می‌کنند و  یارانه ای که بیت المال است برای نیازمند و بی نیاز حلال می‌شود و روزی دیگر همگام با سیاست جدید، همین بیت المال فقط برای نیازمندان حلال باشد و برای دیگران حرام. این در حالی است که همگان می‌دانند که چگونه تقوا و تیزبینی مراجع، استنباط و تشخیص احکام را توسط آنان به فرایندی بی‌نظیر و عالمانه تبدیل می‌کند و جامعه‌ی متدین ما بدرستی بر این باور استواری می‌ورزند که جایگاه بلند مرجعیت دینی بسی فراتر و والاتر از برنامه‌های موقتی است و اگر هم مراجع در دوره‌های مختلف سکوت کرده‌اند یا سخن گفته‌اند تنها به سبب مصلحت برتر که همان حمایت از حکومت اسلامی است؛ بوده است.  »

متن کامل این مقاله در نشانی http://tebyan.net/ قابل مشاهده است.

گزارش: سمیرا حسن خبرنگار

تنظیم: هومن بهلولی