تبیان، دستیار زندگی
امامت یكى از ضرورتهاى هدایت مردم و یارى آنان تا رسیدن به فرمانبرى از خداى متعال است. این استدلال در بیان عالمان به قاعده لطف شهرت یافته
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

امامت در پرتو عقل و احادیث قدسی

حضرت مهدی (عج)

امامت، استمرار نبوّت و همچون پیامبرى، لطفى از جانب خداى متعال است. که جز با تصریح خداوندى تحقق نمى پذیرد و مردم در تعیین امام معصوم نقشى ندارند. امامت یكى از اصول بنیادى دین است و ایمان راستین جز با باور داشتن به بایستگى آن شكل نمى گیرد.


امامت به عنوان اصل دین

امامت در لغت به معناى پیشوایى و رهبرى است و هر كسى كه متصدى رهبرى گروهى شود ((امام)) نامیده مى شود خواه در راه حق باشد یا در راه باطل. چنانكه در قرآن كریم, واژه ((ائمه الكفر)) درباره سران كفار بكار رفته است, و كسى كه نماز گزاران به او اقتدا مى كنند ((امام جماعت)) نامیده مى شود. اما در اصطلاح علم كلام, امامت عبارت است از: ((ریاست همگانى و فراگیر بر جامعه اسلامى در همه امور دینى و دنیوى)). و ذكر كلمه ((دنیوى)) براى تاكید بر وسعت قلمرو امامت است, و گرنه تدبیر امور دنیوى جامعه اسلامى, جزیى از دین اسلام است .

از دیدگاه شیعه, چنین ریاستى هنگامى مشروع خواهد بود كه از طرف خداى متعال باشد, و كسى كه اصالهً (و نه به عنوان نیابت) داراى چنین مقامى باشد معصوم از خطا در بیان احكام و معارف اسلامى و نیز مصون از گناهان خواهد بود. و در واقع, امام معصوم همه منصب هاى پیامبر اكرم (ص) بجز نبوت و رسالت را دارد و هم سخنان او در تبیین حقایق و قوانین و معارف اسلام, حجت است و هم فرمانهاى وى در امور مختلف حكومتى, واجب الاطاعه مى باشد.

بدین ترتیب, اختلاف شیعه و سنى در موضوع امامت, در سه مساله ظاهر مى شود:

نخست آنكه امام باید از طرف خداى متعال, نصب شود.

دوم آنكه باید داراى علم خدادادى و مصون از خطا باشد.

سوم آنكه باید معصوم از گناه باشد.

البته معصوم بودن, مساوى با امامت نیست زیرا به اعتقاد شیعه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هم معصوم بودند هر چند مقام امامت را نداشتند, چنانكه حضرت مریم سلام الله علیها نیز داراى مقام عصمت بوده اند و شاید در میان اولیا خدا كسان دیگرى نیز چنین مقامى را داشته اند هر چند ما اطلاعى از آنان نداریم و اساساً شناختن شخص معصوم جز از طریق معرفى الهى, میسر نیست.

امامت یكى از ضرورتهاى هدایت مردم و یارى آنان تا رسیدن به فرمانبرى از خداى متعال است. این استدلال در بیان عالمان به قاعده لطف شهرت یافته

امامت در پرتو عقل

الف: ضرورت

در این باره باید از دو زاویه به موضوع نگریست:

زاویه نخست، به خداوند متعال بستگى دارد و آن این است كه امامت لطفى است كه پروردگار آن را بر خود فرض فرموده و ممكن نیست كه خداى رئوف و مهربان انسان را بیافریند و او را بدون راهنما و رهبر، به خود واگذارد و پیامبر و امامى را براى نشان دادن راه درست به مردم معرفى نكند.

عالمان مى گویند: همان گونه كه خدا را باید به عدالت خواند و ستود، باید او را به لطف نیز توصیف كرد ... آن گاه در بیان معنى لطف مى گویند: لطف الهى فراهم ساختن بستر هدایت و زمینه سازى براى نزدیكى بندگان به عبادت و دورى از گناه است. از آن جا كه اگر این زمینه گسترده نشود و این پیش نیاز فراهم نیاید، انسان مى تواند براى راه نیافتن خود دلیل آورد، پس خدا براى آن كه این حجّت را از مردم بگیرد، باید به راهنمایى بشر بپردازد.

بدین ترتیب، امامت یكى از ضرورتهاى هدایت مردم و یارى آنان تا رسیدن به فرمانبرى از خداى متعال است. این استدلال در بیان عالمان به قاعده لطف شهرت یافته و پیرامون آن سخنهاى بسیارى گفته شده است.

زاویه دوم، به مردم بستگى دارد، زیرا آنان جز با وجود رهبر نمى توانند به رستگارى رسند و ناگزیر از وجود امامى هستند كه راه راست را به آنان نشان دهد و كژراهه ها و ناراستى ها را به آنان بشناساند و ایشان را از بیراهه ها بازدارد.

امام صادق علیه السلام فرمود: همواره در زمین حجّتى از جانب خدا هست كه حلال و حرام را بشناساند و مردم را به راه خدا بخواند.

امام زمان

ب: سنّت پیامبران

جست و جوى تاریخ پیامبران نشان مى دهد كه هیچ یك از آن راهنمایان، از دنیا نرفتند، مگر آن كه جانشینى را براى خویش معرّفى كردند تا پس از ایشان، پیام و رسالت آنان استمرار یابد. این سنّت تا خاتم پیامبران صلوات الله علیه نیز ادامه یافته و آن حضرت براى راهنمایى مردم پس از خود، امام على بن ابى طالب علیه السلام را به نصّ صریح معرّفى فرموده و مردم را به فرمانبرى از وى رهنمون شده اند.

عقل نیز بر درستى و صحّت این امر گواهى مى دهد و تأیید مى كند كه هر كس تلاشى و كوششى را به كار بست تا فكر و اندیشه اى را در میان مردم رواج دهد و آنان را به راهى هدایت نماید، براى آینده نیز برنامه ریزى كند و كسى را براى ادامه راهى كه آغاز كرده است، به مردم معرفى نماید تا پس از او، عهده دار راهنمایى مردم و تداوم اندیشه هاى وى و تفسیر درست آرا و افكار او باشد و آرمانهاى او را تا مرز تحقق كامل دنبال كند.

امامت، استمرار نبوّت و همچون پیامبرى ، لطفى از جانب خداى متعال است. که جز با تصریح خداوندى تحقق نمى پذیرد و مردم در تعیین امام معصوم نقشى ندارند. امامت یكى از اصول بنیادى دین است و ایمان راستین جز با باور داشتن به بایستگى آن شكل نمى گیرد

ج: كرامات

همان گونه كه معجزات رسولان و پیامبران یكى از دلایل صحّت ادعاى ایشان است، مناقب و كرامات امامان نیز دلیل روشنى بر درستى راهى است كه آنان مردم را بدان فرا مى خوانند. داستان زندگى امامان شیعه علیهم السلام، سرشار از این كرامات است، مناقبى كه حتّى پس از شهادت نیز ادامه یافته و اینك مزار و بارگاه ایشان، محلّ رخدادهاى خارق العاده اى است كه حكایتهاى فراوان آن در جاى خود آمده است.

امامت در پرتو احادیث قدسى

حدیث قدسى آن است كه پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله آن را از قول خداوند متعال بازمى گوید و با وحى متفاوت است و غیر از قرآن است.

در پاره اى از احادیث قدسى ، بر امامت امامان دوازده گانه شیعه به صورت كلّى تأكید شده است، از آن جمله مى توان به این حدیث اشاره كرد كه پیامبر صلى الله علیه و آله از قول خداى متعال مى فرماید:

...آنان ( جانشینان تو ) پس از تو گنجداران دانش من هستند... آنان را برگزیده ام، و بدانان خرسند شده ام... هركه آنان را دوست بدارد و به ولایت آنان گردن نهد و به برترى ایشان گواهى دهد، رهایى یابد. (اثبات الهداة 1/437)

در بخشى دیگر از این روایات نام یكایك امامان، آمده است. از آن جمله، متن مشهور به حدیث معراج است كه پیامبر صلى الله علیه و آله در آن می فرماید كه نام یكایك امامان را در عرش دیده است و در آن جا به ایشان نشان داده اند كه جانشینان وى این دوازده تن هستند.

فرآوری: آمنه اسفندیاری 

بخش اعتقادات شیعه تبیان


منابع:

سایت امام زضا علیه السلام

سایت غدیر

مطالب مرتبط:

منصب امامت موروثى یا گزینشی؟

دلایل عقلی اثبات امامت

ماهیت امامت از منظر امامیه

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.