لاک جدید لاک پشت
لاک پشت یک لاک قهوه ای ساده داشت که شبیه یک تکه سنگ بود. به خاطر همین هر وقت در لاکش فرو می رفت با یک سنگ هیچ فرقی نداشت. گاهی حیوانات دیگر هم او را با یک تخته سنگ اشتباه می گرفتند و روی لاک او می نشستند. این موضوع لاک پشت را ناراحت کرده بود. او دلش می خواست لاکش را عوض کند. اما لاکش محکم به او چسبیده بود و عوض کردن آن امکان نداشت. بنابراین او چاره ای جز تغییر همین لاک نداشت.
لاک پشت مدتی فکر کرد و بعد تصمیم جالبی گرفت او به مغازه ی نجاری رفت و از دارکوب نجار خواست که یک سوراخ گرد روی لاکش درست کند و برایش پنجره بسازد. دارکوب نجار از درخواست لاک پشت تعجب کرد ولی این کار را با دقت برای لاک پشت انجام داد. سپس لاک پشت پیش خرگوش نقاش رفت و از او خواست روی لاکش چند گل زیبا بکشد. خرگوش هم چند گل برای لاک پشت طراحی کرد. بعد از آن قرار بود موش کور گلها رابا قلم و چکش مخصوص برجسته کند.
موش کور اگر چه چشمانش نابینا بود اما می توانست با دست کشیدن همه چیز را تشخیص دهد. موش کور با کمک یک قلم تیزش اطراف گلها را روی لاک لاک پشت برجسته کرد. سپس لاک پشت پیش سنجاب رفت و از او خواست لاکش را با دقت رنگ آمیزی کند. سنجاب هر قسمت را یک رنگ روشن زد سپس زمینه لاک را سبز کرد.
حالا لاکِ لاک پشت بسیار زیبا شده بود. همه برای دیدن لاک جدید لاک پشت جمع شده بودند و دوست داشتند یکی یکی با لاک پشت عکس یادگاری بیندازند. حیوانات به لاک پشت گفتند تا به حال لاک پشتی به این زیبایی ندیده بودند. لاک پشت گفت من از این ماجرا فهمیدم هیچ چیزی زشت نیست هر کسی باید با سلیقه و فکر بتواند محیط زندگی اش را زیبا کند.
انسیه نوش آبادی
بخش کودک و نوجوان تبیان
مطالب مرتبط:
