تبیان، دستیار زندگی
«زنم مثل روزهای اولش نبود»، «نمی توانست نیازهای من را برآورده کند!»، «از آن زندگی سرد، خسته شده بودم»، «زنم دیگر در حد من نبود!» اینها جمله ها، توجیه های رایج افرادی است که تصمیم به جدایی از همسرشان گرفته اند، دلایلی که پیش از آغاز امپراطوری سریالهای شبکه
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : سپیده آماده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نگاهی به پیامدهای سرطانی به نام خیانت

همسر دومی که بهتر نبود


«زنم مثل روزهای اولش نبود»، «نمی توانست نیازهای من را برآورده کند!»، «از آن زندگی سرد، خسته شده بودم»، «زنم دیگر در حد من نبود!» اینها جمله ها، توجیه های رایج افرادی است که تصمیم به جدایی از همسرشان گرفته اند، دلایلی که پیش از آغاز امپراطوری سریالهای شبکه های فارسی زبان ماهواره ای بر زندگی روزمره ، تا این اندازه در میان متقاضیان طلاق گسترش پیدا نکرده بود.

خیانت

این روزها پا به خانه اکثر ایرانی ها که می گذاری، با جعبه جادویی روبرو می شوی که در غالب ساعت های حضور اهالی خانه، بر روی شبکه های تنظیم شده که برنامه شبانه روزشان پخش سریالهای رنگارنگ ترکیه ای است، سریالهایی که در 99 درصد از موارد با تعبیر رنگی و ملایم، به قبح زدایی مفهوم خیانت می پردازند، سریال های که با پرداخت هایی غیرمستقیم به رفتارهای دور از شان ، پرده کراهت را از چهره خیانت و روابط نامشروع با اقوام و بستگان همسر کنار می زنند و آنچنان به تبیین این رفتارهای غیراخلاقی در میان مخاطبان می پردازند که پس از مدتی مخاطب با خود می گوید: عشق پس از ازدواج برای افراد متاهل، چندان هم کراهت ندارد و شاید بتواند تنوعی در روند زندگی باشد!!

شاید همین قبح زدایی های شبکه های ماهواره ای در سالهای اخیر بوده است که این روزها، آمارهای خیانت زوجین در قالب خانواده تا به این اندازه رو به افزایش نهاده است و برخی با رویای تنوع گرایی، این چنین قدم در مسیری می گذارند که در نهایت جز پشیمانی و فروپاشی خانه و خانواده، ره آورد دیگری ندارد.

سرابی که عشق نبود!

احمد. ک، 35 سال دارد، این روزها زمانی که می خواهد از گذشته اش بگوید، موجی از غم صورتش  را فرا می گیرد، او در خصوص ماجرای ازدواجش می گوید: مریم یکی از اقوام دورمان بود، تصمیم به ازدواج با او را گرفتم چون دختر پاکدامن و مهربانی بود، سه سال بیشتر از ازدواجم  نگذشته بود که با خانم دیگری اشنا شدم که به باور من احساسم به او عشق بود، همین احساس  بود که باعث شد پشت پا به زندگی مشترکم و فرزند کوچکم بزنم. وی ادامه می دهد:  پس از جدا شدن از همسر و فرزندم، قصد ازدواج با زن مورد علاقه ام را داشتم، غافل از اینکه این زن هیچ گاه قصد ازدواج با من را نداشت و زمانی متوجه این واقعیت تلخ شدم که دیگر خیلی دیر شده بود. این روزها دیگر نه روی بازگشت به خانه را دارم و نه در خانواده مورد احترام قرار می گیرم.

با توجه به پیامد هایی که خیانت و طلاق بر پیکره خانواده و خاصه زندگی خود کسانی که مرتکب به این رفتار ضد اجتماعی می شود، خواهد گذاشت می توان اینگونه نتیجه گرفت که با وفاداری بر ارزش های خانوادگی و پایبندی به تعهدات زندگی زناشویی می توان زندگی آرام و بی تنشی را برای تمام سالهای زندگی از آن خود کرد

همسر دومی که بهتر نبود

«محمود. ف» درخصوص ماجرای جدایی از همسرش می گوید: 8 سال پیش ، زمانی که هنوز دانشجو بودم با همسرم که مدرک تحصیلی اش متوسطه بود ازدواج کردم ، سالها بعد و پس از گرفتن مدرک فوق لیسانس، احساس کردم که همسرم دیگر در سطح من نیست و لیاقت من زنی بهتر از او است ، به همین دلیل بود که شروع به بهانه گیری کردم و در نهایت با دختری جوان، تحصیل کرده و زیبا آشنا شدم و با رویای اینکه زن ایده الم را پیدا کرده ام تصمیم به ازدواج با او را گرفتم، اما هنوز چند ماهی از آغاز زندگی ام نگذشته بود که همسرم دومم با خواست مهریه از من، راه خانه پدرش را در پیش گرفت و من تا پایان عمر باید سکه های مهریه او را بپردازم!

وی تاکید می کند: الان به نتیجه رسیده ام که صبر و عطوفت همسر اولم تا چه اندازه زیاد بود و من چقدر همه خوبی هایش را نادیده گرفتم اما حیف که دیگر پشمانی سودی ندارد!

همسرم سی‌دی‌های نامناسب دارد

خیانتی که به فاجعه انجامید

«صابر. ج » 32  سال دارد. او در باره زندگی فروپاشیده اش می گوید: زندگی مشترک من و همسرم زبانزد خاص و عام بود و همه به خوشبختی ما غبطه می خوردند اما انگار قرار نبود این خوشی ادامه پیدا کند.

وی ادامه می دهد: آشنایی با زنی که به تازگی از همسرش جدا شده بود ، باعث شد که قدم در ورطه تاریک خیانت بگذارم، هنوز چند روزی از این ماجرا نگذشته بود که همسرم به این ماجرا شک کرد و در نهایت با اثبات این ماجرا، تقاضای جدایی داد. وی می افزاید: این روزها هم همسرم مرا ترک کرده و تشکیل زندگی مشترک جدیدی داده است و هم آن خانم با همسرسابقش آشتی کرده و سر خانه و زندگی اش باز گشته و در این میان تنها من هستم که در اتش خیانت و دروغ خود کرده ام سوختم.

جستجوی خوشبختی در قهقرا

به باور جامعه شناسان و اسیب شناسان اجتماعی، این روزها با رواج سریال های خیانت محوردر شبکه های ماهواره، برخی از افراد سطحی نگر با روایای یافتن خوشبختی و تجربه ای متنوع، قدم در ورطه تاریکی به نام روابط غیر اخلاقی می گذارند و در این میان نه تنها خوشبختی و شادی دلخواهشان را به دست نخوهند آورد بلکه زندگی ارام و دلنشین خانوادگی خود را نیز از دست می دهند و در این میان از این جا  رانده و از آنجا مانده، تنهایی و پشیمانی را تا پایان عمر به دوش خواهند کشید.

مرگ زودرس در کمین مردان طلاق

به رغم اینکه پیامدهای طلاق در زنان جامعه ما مشهود تر از مردان است، مردان هم پس از جدایی با مشکلات عدیده ای روبرو می شوند و احساساتی نظیر ناامیدی، یاس، افسردگی، کاهش اعتماد به نفس، کاهش پذیرش شخصیت فردی، زیر سوال بردن زیباییها و تواناییهای شخصی و فردی بعد از متارکه به شکل گسترده و پنهان در مردان طلاق شکل می‌گیرد. در این بین مردان بعد از طلاق نه تنها دچار آسیبهای روانی بیشتر می شوند بلكه به خاطر ساختار اجتماعی با درون ریزی ناراحتی ها در معرض سكته و مرگ زودرس قرار می گیرند.

به باور جامعه شناسان و اسیب شناسان اجتماعی، این روزها با رواج سریال های خیانت محوردر شبکه های ماهواره، برخی از افراد سطحی نگر با روایای یافتن خوشبختی و تجربه ای متنوع، قدم در ورطه تاریکی به نام روابط غیر اخلاقی می گذارند و در این میان نه تنها خوشبختی و شادی دلخواهشان را به دست نخوهند آورد بلکه زندگی ارام و دلنشین خانوادگی خود را نیز از دست می دهند

مردان در ازدواج دوم کم اقبالند

بر خلاف تصور معمول در اجتماع بر این اساس که مردان در ازدواج دوم موفق تر از زنان متصور می شوند، پژوهش های اجتماعی گویای این مسئله هستند که مردان در مقایسه زنان از بخت کمتری برای ازدواج بعدی برخوردارند، چون اگر فرزند با مرد زندگی کند، زنانی که حاضر شوند سرپرستی کودکی را بر عهده بگیرند کم می شود و در غالب ازدواج های دوم مردان طلاق، اجباری یا برای رهایی از تنهایی است که در اغلب موارد به پیشمانی و غم منتهی می شود.

استحکام بینیان خانواده، راهی برای رستگار استوار

با توجه به پیامد هایی که خیانت و طلاق بر پیکره خانواده و خاصه زندگی خود کسانی که مرتکب به این رفتار ضد اجتماعی می شود، خواهد گذاشت می توان اینگونه نتیجه گرفت که با وفاداری بر ارزش های خانوادگی و پایبندی به تعهدات زندگی زناشویی می توان زندگی آرام و بی تنشی را برای تمام سالهای زندگی از آن خود کرد.

سپیده اماده

بخش اجتماعی تبیان


مطالب مرتبط:

ناگفته‌هایی تلخ از اعتیاد زنان

هفت ازدواج = دو طلاق!

انگشتر جادویی برای تحریک جنسی!

اخلاق جنسی استاد مطهری!

نهی از معروف!

خطری به نام دخترهای مجرد!