بعضی ها نمیتونند خوشی آدمو ببینند!
به گواه تاریخ، زندگی انسان ها همواره آمیخته با تلخی ها و شیرینی ها و دوستی ها و دشمنی ها بوده است. انسان همانگونه كه موظف است, رفتاری آمیخته با احترام و ادب در برابر دوستان داشته باشد، در رابطه با دشمنان نیز بهتر است شرط ادب را رعایت كند، به این امید كه شاید آن دشمن نیز روزی دوست گردد؛ زیرا به فرموده امام علی(علیه السلام): «اَلْواحدُ منْ الاعداء كَثیرٌ»[1] یك دشمن هم زیاد است.
از منظر امیرمۆمنان، در برخورد با مخالفان رعایت برخی موارد ضروری است که به ترتیب اولویت به ذکر آنها میپردازیم؛ بدیهی است که دشمن -یا مخالف- در هر یک از مراحلی که دست از مخالفت یا دشمنی برداشت، در آن صورت عمل به بقیه موارد لازم نخواهد بود.
1. برای دشمنی بهانه تراشی نکن
انسان مۆمن برای مقابله با دشمن, نباید بی دلیل، دشمنی را ادامه دهد. به تعبیر دیگر، باید به دنبال بهانه نباشد؛ زیرا كوشش بیهوده در دشمنی، از تقوا دور است. امام علی(علیه السلام) در این باره فرموده است: «وَ لایَسْتطیعُ أنْ یَتَّق اللهَ مَنْ خاصَمَ»[2] هر كس بی دلیل، دشمنی كند، نمی تواند باتقوا باشد.
آوردهاند كه حضرت علی(علیه السلام) شخصی را دید كه بی دلیل در برابر دشمنش قد علم میكند. فرمود: تو مانند كسی هستی كه نیزه در بدن خود فرو می برد تا دیگری را كه در كنار اوست، بكشد. [3]
2. در دشمنی میانه روی داشته باش
دوستی ها و دشمنی ها همواره در طول زمان وجود داشتهاند. با گذشت زمان، چه بسیار دوستی ها به دشمنی و چه بسیار دشمنی ها به دوستی بدل شده اند. از این رو، بهتر است در برخورد با دوستان و دشمنان همواره اصل اعتدال، مراعات شود؛ یعنی در دوستی ها و دشمنی ها افراط نشود كه اگر جایگاه این دو عوض شد، انسان، شرمنده و زیان كار نباشد. امام علی(علیه السلام) فرموده است: أحْبِبْ حَبیبَك هونا ما، عَسی أنْ یَكُونَ بَغیضِكَ یَوْماًما، وَ أبْغِضْ بِغَیْضك هونا ما، عَسی أنْ یكونَ حَبیبُكَ یَوماًما[4] در دوستی ها با دوست مدارا كن، شاید روزی دشمن تو شود و در دشمنی با دشمن نیز مدارا كن؛ زیرا شاید روزی دوست تو گردد.
در واقع، با دشمن باید به اندازه ای كه از انسان دفع ضرر می كند، دشمنی كرد و زیاده روی در آن جایز نیست. امام علی(علیه السلام) در این باره فرموده است: مَنْ بالَغَ فی الخُصومَه أثِمَ، وَ مَنْ قصَّرَ فیها ظَلَمَ؛ كسی كه در دشمنی ها زیاده روی كند، گناه كار و آن كس كه در دشمنی ها كوتاهی كند، ستم كار است.[5]
بنابراین, انسان نباید در دشمنی افراط كند كه جزو گناه كاران به حساب آید و نه آنقدر بر دشمن آسان گیرد كه دشمن به او ستم كند، كه در این صورت، خود، ستم را به جان خریده است.
3. برای مخالفانت دلایل منطقی بیاور
امام علی علیهالسلام در آغازین روزهای پس از رحلت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم، در برابر مخالفان خود به ذکر دلایلی پرداختهاند تا خلافت به دست صاحب اصلی آن برسد، به همین منظور به بیان دلایل برتری خود به ابوبکر میپردازد تا ثابت کند که خلافت فقط از آن علی است نه دیگران.[6]
4. رفتار جوان مردانه و منصفانه داشته باش
با پذیرش دلایل منطقی از سوی مخالف یا دشمن، باید وی را عفو کرد؛ البته اگر فکر خائنانهای در سر نداشتهباشد «فاجعل العفو عنه»:[7] عفو را زکات قدرت قرار ده؛ چرا که «اولی الناس بالعفو اقدرهم علی العقوبة».[8] شایستهترین افراد به گذشت، تواناترین آنان بر کیفر است.
حضرت علی(علیه السلام) همواره در برخورد با دشمن رفتار منصفانه و جوان مردانه داشت. در جنگ خندق, وقتی پهلوان نامی عرب، عمربن عبدود را بر خاك افكند, از روی جوان مردی زره گران قیمت دشمن را از تنش بیرون نكرد، درحالیكه این كار، رسم آن زمان بود. وقتی علت كار را از آن حضرت پرسیدند, فرمود: «من خجالت كشیدم كه بدن پسر عموی خود را برهنه سازم و او را در مقابل این و آن عریان كنم.»[9]
ایشان به سپاهیان خود نیز می فرمود: «با دشمن جنگ را آغاز نكنید... اگر به اذن خدا شكست خوردند و گریختند، آن كسی را كه پشت كرده است، نكشید. به آن كه قدرت دفاع ندارد، آسیب نرسانید. مجروحان را نكشید ...» [10]
همچنین هنگام شهادت، به فرزندانش سفارش می كرد با قاتل او رفتار منصفانه ای داشته باشند: «ای فرزندان عبدالمطلب، مبادا پس از من دست به خون مسلمانان فروبرید [دست به كشتار بزنید] و بگویید: امیر مۆمنان كشته شده است. بدانید جز كشنده من كس دیگری نباید كشته شود. درست بنگرید، اگر من از ضربت او مردم، او را تنها یك ضربت بزنید. دست و پا و اعضای او را نبُرید ...» [11]
5. برای هدایت دشمن و ایجاد صلح دعا کن
«اللهم احقن دماءهم و اصلح ذات بیننا و بینهم»:[12] پروردگارا! خون ما وخون آنها را حفظ و صلح را بین ما و آنها برقرارکن.
6. هوشمندانه صلح کن
حضرت خطاب به مالک اشتر مینویسد: هرگز پیشنهاد صلح از طرف دشمن را که خشنودی خداوند در آن است رد مکن، که آسایش رزمندگان و آرامش فکری تو وامنیت کشور در صلح تامین میشود، لکن زنهار! زنهار! از دشمن خود پس از آشتی کردن؛ زیرا گاهی دشمن نزدیک میشود تا غافلگیرکند، پس دوراندیش باش و خوشبینی خود را متهمکن. [13]
7. به مخالفانت پاسخ قاطع بده
در صورتی که دشمن به صلح راضی نشد یا موقعیتی پیش آمد که نیاز به پاسخ قاطع داشت؛ باید پاسخ دندان شکن داد، این نوع پاسخها در نهجالبلاغه دو دستهاند:
دسته اول مربوط به پاسخهایی است که حضرت رو در روی فرد با الفاظی با طرف مقابل برخورد کردهاست:
«اسکت قبحک الله یا اثرم»:[14]ساکت شو خدا رویت را سیاه گرداند ای دندانشکسته! و در جای دیگر مخاطب اشعث است: اشعث! تو چه میدانی چه چیزی به سود یا زیان من است؟ لعنت خدا و لعنتِلعنتکنندگان بر تو باد، ای متکبرِمتکبرزاده [15].
دسته دوم مربوط به پاسخهای عملی میشود:
«و لعمری ما علی من قتال من خالف الحق و خابط الغی من ادهان و لا ایهان»:[16] به جانم سوگند! در مبارزه با مخالفان حق و آنانکه در گمراهی غوطهورند لحظهای مدارا و سستی نمیکنم.
«وایم الله لافرطن لهم حوضا انا ماتحه لا یصدرون عنه و لا یعودون الیه»:[17] قسم به پروردگار! گردابی برای آنان فراهم سازم که جز من کسی نتواند آن را چاره سازد و نتواند از آن خارج شود یا دوباره به آن بازگردد.
8. مخالفان را نفرین کن
آخرین مرحله آن است که به خداوند عزیز و جبار شکوه ببریم «اللهم انی استعدیک علی قریش و من اعانهم»[18] یعنی خدایا من از قریش و یارانشان به تو شکایت میبرم.
در سحرگاه نوزدهم ماه رمضان سال چهلم هجری، در حالت نشسته خواب چشمان حضرت را میرباید و حضرت رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم را در خواب میبیند، زبان به گلایه میگشاید: «یا رسول الله ماذا لقیت من امتک من الاود واللدد؟ فقال: ادع علیهم» و حضرت چنین نفرین میکند: «ابدلنی الله بهم خیرا منهم و ابدلهم بی شرا لهم»[19] خدا بهتر از آنان را به من بدهد و به جای من شخص بدی را برآنان مسلط گرداند. این همان نفرینی بود که در مدت بسیار کوتاهی اثر کرد و سرانجام علی رستگار شد.
آرى! آن چه بیان شد شمه ای از شخصیت والا و الهی حضرت علی(علیه السلام) و شیوه حكومت وی در برابر مخالفان بود. انشاءالله که بتوانیم رهروی راستین حضرت باشیم بحق محمد و آله الطاهرین صلوات الله علیهم اجمعین و عجل فرجهم.
پی نوشت ها:
1. غررالحكم و دررالكلم آمدی (به صورت موضوعی)، ج 2، ص 96.
2. نهج البلاغه، ص 702، حكمت 298.
3. همان، ص 701، حكمت 295.
4. همان، ص 694، حكمت 268.
5. همان، ص 702، حكمت 298.
6. همان، حکمت 190.
7. همان، حکمت 11.
8. همان، حکمت 52.
9. مصطفی زمانی، علی بن ابیطالب، قم، پیام اسلام، 1369، چ 6، ص 78.
10. نهجالبلاغه دشتی، نامه 14، ص 495.
11. همان، نامه 47، ص 561.
12. همان، خطبه 206/2.
13. همان، نامه 53/132و133.
14. همان، خطبه 184.
15. همان، خطبه 19.
16. همان، خطبه 24/1.
17. همان، خطبه 10/1و2.
18. همان، خطبه 172/4.
19. همان، خطبه 70.
فرآوری: فاطمه سرفرازی
بخش نهج البلاغه تبیان
منابع:
اقتباسی از کتاب آداب اجتماعی اسلام «مبانی، روشها و کارکردها» نگاشته حسین بافکار
سایت قرآن 14
مطالب مرتبط:
شیوه های برخورد علی(ع) با دشمنان