تبیان، دستیار زندگی
معروف ترین نقاشی های کنت نولند ، کارهای اولیه ی وی هستند که معمولا با باندهای رنگی و کناره های قاطع شناخته می شوند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کنت نولند و سیبل هدف


معروف ترین نقاشی های "کنت نولند" ، کارهای اولیه ی وی هستند که معمولا با باندهای رنگی و کناره های قاطع شناخته می شوند.

کنت نولند و سیبل هدف

"کنت نولند" در زمره نقاشان رنگپرداز واشنگتن به شمار می آید. در آثارش بیش ار هرچیز، به ارتباط رنگ و ساختار توجه دارد. وی از جمله هنرمندانی است که در دهه 1950 و 1960 ، تحت تاثیر "موریس لوئیس" و "فرانکن تالر" به نقاشی "لکه رنگ" پرداخت که بعدها در تاریخ هنر به "انتزاع پسانقاشانه" معروف شد.

وی با تبدیل طرح های ساده ای از نوارهای رنگی به نقاشی ، عناصر ترکیب را حتی بیش از آثار "فرانکن تالر" و "موریس لوئیس" کاهش می دهد.

نقاشی او معمولا بر محور یک الگوی مشخص شکل می گیرد؛ مانند مجموعه نوارهای متحدالمرکزی که در بیشتر اوقات یک "سیبل" یا هدف را تداعی می کنند. در این ترکیب ، به غیر از کاهش عناصر و تصفیه ی تناسبات و رنگ بندی ها، هیچ خصوصیت جالب توجه دیگری عیان نیست. این عناصر خطی را نهایتا باید مشابه کارهای "موریس لوئیس" ، تنها نوارهای رنگی ساده و فاقد خصلت بیانگرایانه قلمداد کرد.

کنت نولند و سیبل هدف

"نولند" خود تصریح می دارد:

"....من می خواهم رنگ، ریشه و جوهر نقاشی باشد. لذا تلاش کردم در ساختار شکلی کارهایم ، ترکیب و چیدمان عناصر به نفع رنگ به حاشیه بروند. پولاک می خواست نقاشی را از قید طراحی آزاد کند. اما من می خواهم رنگ را به نیروی مولد در فرایند آفرینش هنری تبدیل کنم."1

دستاوردهای نولند به عنوان یک نقاش رنگ گرا، به خوبی موید این دیدگاه رنگ مدارانه ی اوست. اما وقتی که در شخصیت این رنگ ها و ارزش حسی و زیبایی شناختی آنها تعمق کنیم، در می یابیم که نه از نیروی ذهنی و عاطفی رنگ های آبستره اکسپرسیونیست ها همچون "روتکو" و "نیومن" برخوردارند و نه از قواعد ساختاری رنگ شناسی در آثار پیشگامان مدرنیست اروپایی همانند "موندیان" ، "البرز" و "ایتن" پیروی می کنند.

در نمونه ی نقاشی دایره وار و سیبل گونه ی "کنت نولند" ، رنگ خاکستری مواج و آزادی به دور حلقه ی مرکزی قرمز، سیاه و آبی در دوران است و از این طریق انرژی فراوانی را در تابلو نقاشی جاری می سازد که کمتر آثار هنرمند امریکایی یافت می شود .

نقاشی او معمولا بر محور یک الگوی مشخص شکل می گیرد؛ مانند مجموعه نوارهای متحدالمرکزی که در بیشتر اوقات یک "سیبل" یا هدف را تداعی می کنند. در این ترکیب ، به غیر از کاهش عناصر و تصفیه ی تناسبات و رنگ بندی ها، هیچ خصوصیت جالب توجه دیگری عیان نیست

کنت نولند و سیبل هدف

"مایکل فراید" این آثار دَوَرانی نولند را بسیار پرشور و حاوی قدرتی شکننده می خواند. وی تصریح می دارد که با وجود فاصله گرفتن این آثار از موضوع و محتوا، کماکان متاثرکننده، تا حدی غم انگیز و قطعا با اصالت هستند.2

"کلمنت گرینبرگ" نیز نقاشی های "نولند" را مشابه آثار "موریس لوئیس" ، اندوهبار، لیکن عمیق و تاثیرگذار می خواند. او تاکید می کند که این آثار ، اصالتی درخور توجه و شخصیتی بارز دارند.3

نوارهای "کنت نولند" ، در ابتدا تحت تاثیر حلقه های رنگی هنرمند اروپای شرقی "کوپکا" دایره ای شکل و بسیار پویا بودند. سپس شکلی نشانه گونه پیدا کرده و در اواخر دهه ی 60 به خطوط کشیده و افقی در پهنای بوم ، تبدیل شدند.

پی نوشت:

1- Robert Hughes, p. 31.

2- Micheal fried, p.787.

3- Clement Greenberg, pp. 26-9.

سمیه رمضان ماهی

بخش هنری تبیان


منابع:

اوج و افول مدرنیسم/ علیرضا سمیع آذر

Robert Hughes, "The Shock of the New", London,1991

Micheal fried, " Three American painters", Oxford, 2003

Clement Greenberg, "Louis and Noland", Art international,1960

مطالب مرتبط

مدرنیسم و هنر مدرن

جدایی از واقعیت پیوستن به انتزاع

داستیل، جنبشی انتزاع گرا