شوخی زیاد ممنوع!
![شوخی](https://img.tebyan.net/big/1393/01/179785054124414018424092872551427793215.gif)
درمقاله قبلی برخی از عوامل تباهی عقل را مورد بررسی قرار دادیم. در این نوشتار می کوشیم به برخی دیگر از این عوامل زوال عقل و خرد آدمی بپردازیم تا با شناخت دقیق آنها خود را از مبتلا شدن به "بی عقلی" نجات دهیم!
تباهی عقل ها!
از دیگر عوامل تباه شدن و زوال عقل خودپسندی و عجب شمرده شده است انسان خودپسند خود را از مشورت با دیگران و نصیحت پذیری و عبرت آموزی محروم می نماید و به این ترتیب به تدریج عقل خویش را در معرض ضعف و تباهی قرار می دهد. امیرمۆمنان (علیه السلام) فرمودند: خودپسندی ، یکی از حسودان خرد و عقل است، عُجبُ المرء بنفسه أحدُ حُسادعقله. به این ترتیب با خودپسندی و عجب عقل در معرض زوال و نابودی قرار می گیرد.
همنشین نادان!
از دیگر عواملی که سبب مبتلا شدن به بی عقلی می شود و عقل انسان را در معرض زوال و تباهی قرار می دهد، همراهی با نادانان است. همنشینی و همصحبتی با افرادی که جهل و نادانی آنها عیان و آشکار است سبب می شود انسان در عقلش نقص و کاستی حاصل آید. ازامیرالمۆمنان علی (علیه السلام) روایت شده است که حضرت فرمودند: هر کس بانادانی همراه گردد از عقلش کاسته می شود؛ من صَحِبَ جاهلاً نقص من عقله. براین اساس دوری از همنشینی و همراهی با نادانان و جاهلان مورد تأکید و اهمیت ویژه است. اما شاید در اینجا طرح این سۆال چندان دور از ذهن نباشد که شناخت جاهلان و نادانان برای احتراز از همنشینی با ایشان چگونه میسر خواهد شود؟!
بربادرفته!
در پاسخ بایستی توجه نمود که نادان و جاهل کسی است که عقلش بربادرفته است! یعنی کسی که عوامل تباهی و زوال عقل را نشناخته یا آنها را جدی نگرفته است! بنابراین جاهل کسی است که اهل گناه است که درمقاله قبلی " بهداشت خرد!" یکی ازعوامل تباهی عقل را مستی گناه ذکر نمودیم و یا اهل عجب و خودپسندی است و یا آن که براساس کلام نورانی امام کاظم (علیه السلام) اهل آرزوهای دور و دراز و یا گفتار لغو و بیهوده است و یا آن که به خواهش های نفسانی خویش پاسخ می دهد. چرا که حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) فرمودند: هر کس سه چیز را بر سه چیز مسلط کند گویا به نابودی عقل خود کمک کرده است: 1- کسی که نور تفکر و اندیشه خود را با آرزوی دراز تاریک کند. 2- کسی که رهاورد حکمتش را با گفتاربیهوده اش محو و زایل سازد. 3- آن که نور پند آموزی را با خواهش های نفسانی خویش خاموش گرداند. (الکافی /ج1 /ص18)
بنابراین شناسایی جاهل و شناسایی عوامل تباهی عقل یکی هستند و برای احتراز از تباهی عقل، آدمی بایستی بکوشد این عوامل را ازخود دور نماید و نیز از مصادیق آن ها در سایر افراد که سبب جهالت و نادانی ایشان می گردد دوری گزیند.
مرگ عقل!
از دیگر عوامل تباهی عقل و خرد که از آن در روایات تعبیر به مرگ و موت عقل شده است آن است که انسان به نصایح خردمندان و صاحبان عقل گوش ندهد و خود را از مصاحبت با ایشان محروم نماید. امیرالمۆمنین علی (علیه السلام) فرمودند: من ترک الاستماع من ذوی العقول مات عقله، هر کس ازخردمندان(نصیحت) نشود عقلش می میرد.
![عقل](https://img.tebyan.net/big/1391/10/98163103192183119914395116871031819711879.jpg)
شوخی فراوان ممنوع!
از دیگر عوامل تباهی عقل براساس روایات شریف اسلامی آن است که انسان فرصت خویش را صرف کارهای بیهوده نماید و به خصوص هنگامی که با سایرین می نشیند زیاد شوخی نماید. از حضرت علی (ع) روایت شده است که فرمودند: هر کس بیهوده گویی براو چیره شود عقلش تباه می گردد، من غَلب علیه الهزلُ فسد عقله." (غررالحکم، ص222) همچنین حضرت (علیه السلام) فرمودند: مَن کَتُرَ مّزاحهُ استحمقَ، هر کس زیادی شوخی کند احمق شمرده می شود. (غرر الحکم، ص222)
بنابراین لازم است انسان عاقل برای حفظ عقلش این گوهر شریف و گرانبها، کوشش نماید که در معاشرت با سایرین مبتلا به بیهوده گویی و لغو و یا شوخی های زیادی و بی حد نشود که عقلش را در معرض تباهی و فساد قرار می دهد.
برو کار می کن مگو چیست کار!
بیکاری و تنبلی سبب رخوت و سستی در قوای انسان می شود و بیش از همه عقل ، خرد و قدرت اندیشه ی انسان را تحت الشعاع قرار داده و آن را در معرض تباهی و فساد قرارمی دهد. این موضوع و مضمون به کرات در روایات اسلامی به چشم می خورد و در مقابل تشویق و ترغیب به کار و کوشش و پرهیز از تنبلی و کسالت و بیکاری نیز به وفور مورد تأکید روایات شریفه است. از جمله آنها کلام نورانی امام صادق (علیه السلام) است که فرمودند: ترک التجارة ینقصُ العقل، ترک تجارت کاهنده عقل است. به نظر می رسد که مقصود حضرت (علیه السلام) از ترک تجارت همان بیکاری و تنبلی در کار است که سبب میشود خرد و عقل آدمی را زایل گرداند.
نتیجه گیری:
براساس آنچه از مجموعه عواملی که سبب تباهی و زوال عقل می گردد، ذکر شد معلوم می شود که انسان بایستی بکوشد با شناخت عوامل زوال خرد از آنها احتراز نماید و زمینه را برای شکوفایی و مصونیت عقل فراهم نماید. این مهم وقتی حاصل می شود که پس از شناخت عوامل تباهی خرد، انسان عزم و همت خویش را برای احتراز از آن ها راسخ گرداند که نخستین و شاید مهمترین قدم در این مسیر دوری از گناهان و لغویات و بیهودگی هاست که گام مستحکمی در راستای احتراز از عوامل تباهی عقل به شمار می رود.
ن. رادفر
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منابع:
1- مفاتیح الحیاة – آیت الله جوادی آملی
2- غرر الحکم – سخنان امیرالمۆمنین (ع)
3- نهج البلاغه – شرح علامه جعفری (ره) – حکمت 212
4- الکافی – شیخ کلینی – ج5وج1 وج6
مطالب مرتبط:
![مشاوره](https://img.tebyan.net/ts/persian/QuestionArticle.png)