تبیان، دستیار زندگی
امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند: من ترک الاستماع من ذوی العقول مات عقله ، هر کس ازخردمندان(نصیحت) نشود عقلش می میرد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شوخی زیاد ممنوع!

شوخی

درمقاله قبلی برخی از عوامل تباهی عقل را مورد بررسی قرار دادیم. در این نوشتار می کوشیم به برخی دیگر از این عوامل زوال عقل و خرد آدمی بپردازیم تا با شناخت دقیق آنها خود را از مبتلا شدن به "بی عقلی" نجات دهیم!


تباهی عقل ها!

از دیگر عوامل تباه شدن و زوال عقل خودپسندی و عجب شمرده شده است انسان خودپسند خود را از مشورت با دیگران و نصیحت پذیری و عبرت آموزی محروم می نماید و به این ترتیب به تدریج عقل خویش را در معرض ضعف و تباهی قرار می دهد. امیرمۆمنان (علیه السلام) فرمودند: خودپسندی ، یکی از حسودان خرد و عقل است، عُجبُ المرء بنفسه أحدُ حُسادعقله. به این ترتیب با خودپسندی و عجب عقل در معرض زوال و نابودی قرار می گیرد.

همنشین نادان!

از دیگر عواملی که سبب مبتلا شدن به بی عقلی می شود و عقل انسان را در معرض زوال و تباهی قرار می دهد، همراهی با نادانان است. همنشینی و همصحبتی با افرادی که جهل و نادانی آنها عیان و آشکار است سبب می شود انسان در عقلش نقص و کاستی حاصل آید. ازامیرالمۆمنان علی (علیه السلام) روایت شده است که حضرت فرمودند: هر کس بانادانی همراه گردد از عقلش کاسته می شود؛ من صَحِبَ جاهلاً نقص من عقله. براین اساس دوری از همنشینی و همراهی با نادانان و جاهلان مورد تأکید و اهمیت ویژه است. اما شاید در اینجا طرح این سۆال چندان دور از ذهن نباشد که شناخت جاهلان و نادانان برای احتراز از همنشینی با ایشان چگونه میسر خواهد شود؟!

امیرالمۆمنین علی (علیه السلام) فرمودند: من ترک الاستماع من ذوی العقول مات عقله، هر کس ازخردمندان(نصیحت) نشود عقلش می میرد

بربادرفته!

در پاسخ بایستی توجه نمود که نادان و جاهل کسی است که عقلش بربادرفته است! یعنی کسی که عوامل تباهی و زوال عقل را نشناخته یا آنها را جدی نگرفته است! بنابراین جاهل کسی است که اهل گناه است که درمقاله قبلی " بهداشت خرد!" یکی ازعوامل تباهی عقل را مستی گناه ذکر نمودیم و یا اهل عجب و خودپسندی است و یا آن که براساس کلام نورانی امام کاظم (علیه السلام) اهل آرزوهای دور و دراز و یا گفتار لغو و بیهوده است و یا آن که به خواهش های نفسانی خویش پاسخ می دهد. چرا که حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) فرمودند: هر کس سه چیز را بر سه چیز مسلط کند گویا به نابودی عقل خود کمک کرده است: 1- کسی که نور تفکر و اندیشه خود را با آرزوی دراز تاریک کند. 2- کسی که رهاورد حکمتش را با گفتاربیهوده اش محو و زایل سازد. 3- آن که نور پند آموزی را با خواهش های نفسانی خویش خاموش گرداند. (الکافی /ج1 /ص18)

بنابراین شناسایی جاهل و شناسایی عوامل تباهی عقل یکی هستند و برای احتراز از تباهی عقل، آدمی بایستی بکوشد این عوامل را ازخود دور نماید و نیز از مصادیق آن ها در سایر افراد که سبب جهالت و نادانی ایشان می گردد دوری گزیند.

مرگ عقل!

از دیگر عوامل تباهی عقل و خرد که از آن در روایات تعبیر به مرگ و موت عقل شده است آن است که انسان به نصایح خردمندان و صاحبان عقل گوش ندهد و خود را از مصاحبت با ایشان محروم نماید. امیرالمۆمنین علی (علیه السلام) فرمودند: من ترک الاستماع من ذوی العقول مات عقله، هر کس ازخردمندان(نصیحت) نشود عقلش می میرد.

عقل

شوخی فراوان ممنوع!

از دیگر عوامل تباهی عقل براساس روایات شریف اسلامی آن است که انسان فرصت خویش را صرف کارهای بیهوده نماید و به خصوص هنگامی که با سایرین می نشیند زیاد شوخی نماید. از حضرت علی (ع) روایت شده است که فرمودند: هر کس بیهوده گویی براو چیره شود عقلش تباه می گردد، من غَلب علیه الهزلُ فسد عقله." (غررالحکم، ص222) همچنین حضرت (علیه السلام) فرمودند: مَن کَتُرَ مّزاحهُ استحمقَ، هر کس زیادی شوخی کند احمق شمرده می شود. (غرر الحکم، ص222)

بنابراین لازم است انسان عاقل برای حفظ عقلش این گوهر شریف و گرانبها، کوشش نماید که در معاشرت با سایرین مبتلا به بیهوده گویی و لغو و یا شوخی های زیادی و بی حد نشود که عقلش را در معرض تباهی و فساد قرار می دهد.

جاهل کسی است که اهل گناه است و یا اهل عجب و خودپسندی است و یا آن که براساس کلام نورانی امام کاظم (علیه السلام) اهل آرزوهای دور و دراز و یا گفتار لغو و بیهوده است و یا آن که به خواهش های نفسانی خویش پاسخ می دهد

برو کار می کن مگو چیست کار!

بیکاری و تنبلی سبب رخوت و سستی در قوای انسان می شود و بیش از همه عقل ، خرد و قدرت اندیشه ی انسان را تحت الشعاع قرار داده و آن را در معرض تباهی و فساد قرارمی دهد. این موضوع و مضمون به کرات در روایات اسلامی به چشم می خورد و در مقابل تشویق و ترغیب به کار و کوشش و پرهیز از تنبلی و کسالت و بیکاری نیز به وفور مورد تأکید روایات شریفه است. از جمله آنها کلام نورانی امام صادق (علیه السلام) است که فرمودند: ترک التجارة ینقصُ العقل، ترک تجارت کاهنده عقل است. به نظر می رسد که مقصود حضرت (علیه السلام) از ترک تجارت همان بیکاری و تنبلی در کار است که سبب میشود  خرد و عقل آدمی را زایل گرداند.

نتیجه گیری:

براساس آنچه از مجموعه عواملی که سبب تباهی و زوال عقل می گردد، ذکر شد معلوم می شود که انسان بایستی بکوشد با شناخت عوامل زوال خرد از آنها احتراز نماید و زمینه را برای شکوفایی و مصونیت عقل فراهم نماید. این مهم وقتی حاصل می شود که پس از شناخت عوامل تباهی خرد، انسان عزم و همت خویش را برای احتراز از آن ها راسخ گرداند که نخستین و شاید مهمترین قدم در این مسیر دوری از گناهان و لغویات و بیهودگی هاست که گام مستحکمی در راستای احتراز از عوامل تباهی عقل به شمار می رود.

ن. رادفر                      

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منابع:

1-    مفاتیح الحیاة – آیت الله جوادی آملی

2-    غرر الحکم – سخنان امیرالمۆمنین (ع)

3-    نهج البلاغه – شرح علامه جعفری (ره) – حکمت 212

4-    الکافی – شیخ کلینی – ج5وج1 وج6

مطالب مرتبط:

مرز میان شوخی روا و ناروا

حکم شوخی دروغ

باید و نباید های شوخی کردن

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.