دفاع از مهران مدیری
سیامک انصاری از زمان تولید «پاورچین» به عنوان پای اصلی سریال های مدیری در تمام کارهای او حضور پیدا کرد و با ایفای نقشی کلیدی و حساس، بخش مهمی از بار کمدی های او را به دوش کشید. این بازیگر طبیعتا به دلیل حضور فعال مستمر در این کمدی ها و آشنایی بیش از حد به ساختار کمدی های مدیری، گزینه مناسبی برای ارزیابی مجموعه آیتمی «شوخی کردم» است. گرچه خودش بارها در طول مصاحبه تکرار می کرد که این سوالها را باید کارگردان یا نویسنده گان مجموعه پاسخ دهند نه او. با این حال به نظر ما پاسخهای انصاری به سوالات، دفاع اش از این مجموعه و دلایلش برای گرایش گروه به سمت آیتمی، بسیار جالب و حساب شده بود.
بعد از گذشت چندین و چند سال، مدیری تصمیم میگیرد «شوخی كردم» را در فضای آیتم بسازد؛ فرمی كه مدتهاست به دلیل موفقیت پشت سر هم سریالهایش آن را كنار گذاشته بود. مهمترین سوالی كه در این باره وجود دارد این است كه در این شرایط، آیا نیازی برای بازگشت به این فرم احساس میشده؟ یا جنس «شوخی كردم» و حرفهایی كه قرار است به واسطه آن منتقل شود، این ساختار را طلب میكرده؟
در دیدگاه کلی باید گفت وقتی یک کارگردان، فرمی را برای بیان حرفها و اعتقادهایش انتخاب میکند حتما شرایط را برای این فرم مناسب دیده است. حتما احساس كرده حرفهایی که میخواهد در این برهه زمانی بزند در قالب آیتم بهتر جواب میدهد.
با این حساب در دهه 70 هم شرایط و حرفهایی كه قرار بود زده شود ایجاب میكرده كه مثلا «ساعت خوش» در فرم آیتمی ساخته شود؟
آن زمان قضیه كاملا فرق میكرد. قطعا تهیه کنندهها آن زمان علاقه داشتند که کمدی سریالی بسازند منتها هم به لحاظ بودجه و هم به لحاظ وقت و هم باقی مسائل، فرم آیتمی را خیلی راحتتر تشخیص میدادند. طبیعتا برای جمع شدن یک کار هفتگی و بالا رفتن سرعت تولید، رفتن سراغ آیتم، کار خیلی راحتتری بود. چندین سال بعد، زمان تولید «جنگ 77»، تغییرات بسیاری به وجود آمد. هم تجربه نویسندگی، کارگردانی و تهیه کنندگی بالاتر رفت و هم فرصت و امكانات بیشتری برای ساخت آیتم وجود داشت. آن زمان همه تجربه کسب کرده بودند و خب میشد با سرعت بیشتری کار را پیش برد. بعد از آن «پاورچین» آمد و ساختار آیتمی تبدیل شد به سریالی. اینجا دیگر یک مقدار تجربهها بالاتر رفته بود، آدمهای جدیدتر به کار اضافه شده بودند و شرایط باز هم تغییر پیدا كرده بود. مهران مدیری زمانی كه تصمیم گرفت سراغ ساخت «پاورچین» برود كه به طور كلی فضای تلویزیون به سمت ساخت سریال كمدی رفته و در این زمینه یك جور رقابت به وجود آمده بود. مثلا مهران غفوریان همان زمان «زیر آسمان شهر» را به صورت سریالی ساخت.
گروه رقیبی وجود نداشت. ما رقابتی نداشتیم با كسی.
اما به طور کلی فضا از حالت آیتمی به سمت سریالسازی رفته بود.
فضا بله. ولی رقابت گروه رقیب را قبول ندارم. به هرحال «پاورچین»، كار موفقی بود و بعد از آن مدیری رفت سراغ «نقطه چین»،«جایزه بزرگ»، «شبهای برره»، «باغ مظفر» و ... تا «ویلای من»
دقیقا سوال ما همینجاست. در همین سیر حرکتی از «پاورچین» به این طرف، گروه مهران مدیری پشت سر هم سریال کمدی میسازد و این میان به ساخت برنامه آیتمی فکر نمیکند بعد یک مرتبه در سال 92 تصمیم میگیرد سریال سازی را کنار بگذارد و دوباره آیتم را احیا کند. چرا در این مدت نیاز به ساخت مجموعه آیتمی احساس نشده بود؟
اصلا مسئله نیاز نیست. آیتمی یک فرم است که کارگردان تصمیم میگیرد روی آن کار کند.
خب چرا در این سالها به چنین فرمی نرسید؟
ما بعد از «پاورچین»، آیتمسازی را تعطیل نكردیم. سال 85 با پیمان قاسمخانی «فضانوردان» را به صورت آیتمی کار کردیم. یک سری سیدی «بمب خنده» را درباره شوخی با تلویزیون و ماهواره ساختیم. انگار اینها را فراموش کردهاید!
در همان «فضا نوردان» كه شما و پیمان قاسمخانی به صورت مشترك آن را كارگردانی كردید چه اتفاقی افتاد که فکر کردید حرفهایی که میخواهید بزنید باید در قالب آیتم باشد؟
آنجا شرایط فرق میکرد. کار، تهیه کننده خصوصی داشت. میخواستیم در مدت زمان خیلی کم یک سری نمایش آماده کنیم و بهترین فرم در این گونه کارها آیتم است. ولی اینجا سر «شوخی کردم» اصلا مسئله این نبود. چون همان هزینهای که برای ساخت یک سریال داستانی صرف میشد را اینجا برای این مجموعه صرف کردیم. حتی بازیگران بیشتری هم در این پروژه دور هم جمع شدند؛ گروه بازیگرانی که میشد با آنها یک سریال مفصل را پیش برد. اینجا حتما مهران نیاز را در این دیده که این حرفها در قالب نمایشهای کوتاه با موضوع ثابت در هر بخش زده شود.
خیلیها معتقدند مدیری بعد از مشکلات «قهوه تلخ»، تصمیم داشت با «ویلای من» یك بار دیگر خودش را احیا كند اما «ویلای من» آنطور که باید نتوانست موفقیتی برای او به همراه بیاورد. برای همین هم تصمیم گرفت به جای ساخت سریال، مجموعه بعدیاش را با ساختاری كاملا متفاوت یعنی آیتمی بسازد.
«ویلای من» افت نکرد. بعد از «قهوه تلخ»، شبکه نمایش خانگی، كلا ریزش مخاطب پیدا کرد.
اما با این حال «ویلای من» هم به لحاظ قصه و ساختار، هیچ وقت در حد و اندازه «قهوه تلخ» نبود.
همه ما به اشتباه دنبال آن آمار به اصطلاح افسانهای «قهوه تلخ» بودیم. درحالیکه بازار واقعی همین چیزی است که الان میبینیم. مگر زمانی که ما «ویلای من» را وارد بازار کردیم همزمان با آن، کار دیگری در بازار وجود داشت که بخواهیم فروش آن را با ویلای من مقایسه کنیم و بگوییم فروش كمی داشته؟ ما 35 سری «قهوه تلخ» به بازار فرستادهایم، فقط یک قسمت مانده بود كه تمام شود اما مردم بدون اینکه به آن 35 قسمت فکر کنند، فقط دنبال همین یک قسمت هستند. همه فکر میکنند هربار من به اتفاق مهران و محمدرضا هدایتی و لک پوریان و ژوله و الوند و ... دیویدی را درست میكنیم، میدویم میدهیم دست سوپرمارکت. اصلا این روند تولید و توزیع برای مردم شرح داده نشده. آنها نمیدانند بعد از اینکه یک کار تولید میشود دیگر دست ما نیست که بخواهیم با آن کاری انجام دهیم. خیلیهایمان حتی خیلی از قسمتهایش را هم نمیبینیم. كار فقط تا مرحلهای که تولید میشود دست ماست. شبکه خانگی، راحتترین مرحلهاش مرحله تولید است. تازه بعد ازتولید، تا توزیع و فروش، مشکل شروع میشود.
بهرحال «ویلای من» تحت تاثیر همه این موارد، در بازار موفقیت خاصی پیدا نکرد. ممکن است رفتن مدیری به سمت آیتمی، یک جورهایی کندن از این نوع کار باشد؟
«شوخی کردم» اصلا کار نویی نیست. یک فرم است كه مدیری قبلا آن را تجربه کرده. هیچ فکری پشت آن نبود. مثلا شما خیال میکنید مدیری خودش به این موضوع فکر نکرده که با 62 تا بازیگر اگر سریال بسازد برایش بهتر است؟ چرا باید بیاید آیتم بسازد؟
خب در آن صورت باید برای 62 تا بازیگر، قصه نوشته میشد و خب اصلا کار راحتی نبود! الان در این ساختار آیتمی، به هرکدام از اینها یک تیپ میدهی و کارتمام میشود.
اصلا اینطور نیست. به لحاظ تولیدی حس نکردیم که کار آیتمی راحتتر است. نوع برنامهای که ساخته شده این فرم را طلب میکرد. اتفاقا آیتمی نوشتن و آیتمی ساختن خیلی سختتر از سریال ساختن است. آیتم بازی کردن هم به همان نسبت خیلی سخت تر است.
شوخی کردم» اصلا کار نویی نیست. یک فرم است كه مدیری قبلا آن را تجربه کرده. هیچ فکری پشت آن نبود. مثلا شما خیال میکنید مدیری خودش به این موضوع فکر نکرده که با 62 تا بازیگر اگر سریال بسازد برایش بهتر است؟ چرا باید بیاید آیتم بسازد؟
پس چرا میگویید دهه هفتاد برای راحتی و تسریع کار، کارگردانها سراغ ساخت مجموعههای آیتمی میرفتند؟
آن زمان شرایط صد در صد فرق میکرد. آن موقع پلاتو میگرفتند. «ساعت خوش» کلا در یک خانه ضبط میشده. سال 73 ما را بردند انزلی آیتم بازی کنیم از دور دیدم یک سری لباس مشکی ریختند روی زمین نزدیک شدم دیدم یک میلیارد مگس روی آن نشسته. الان مگر شرایط آنطوری است؟ سال 74 با اقای لک پوریان آیتمهای «از خواستگاری تا ازدواج» را کار میکردیم فقط یک ورق متن داشتیم و با همان باید 30 دقیقه برنامه در میآوردیم. الان در آن اتاق، 8 تا نویسنده نشستهاند و برای نوشتن آیتمهای مختلف باهم مشورت میكنند. شرایط ساخت «شوخی كردم» به هیچ عنوان ربطی به شرایط آن زمان ندارد. همه چیز پیشرفت خودش را کرده.
پس یعنی مهران مدیری در این برهه زمانی، دست روی کار سختتری به نسبت سریال گذاشته؟
قطعا همینطور است. انتخاب آیتم برای «شوخی کردم» اصلا به این خاطر نبوده كه بخواهد سادهترین كار را انتخاب كند. ساختن آیتم کار سختی است. خب در سریال هم میشد 60 تا بازیگر آورد و كار را پیش برد. مهم این بود كه آیتم شكل بگیرد.
در این شرایط چرا کار سخت انتخاب شد؟ شما وقتی مهران مدیری این مسئله را مطرح کرد اعتراضی نکردید که چرا باید سریال را بگذارید کنار و حالا سراغ کار سختتر آیتمسازی بروید؟
این کار سختی بود که ما قبلا انجام داده بودیم.
یعنی الان برای شما آسان است؟
نه آسان نیست اما نمیتوانستیم بگوییم نه ما نیستیم. یا اینكه چون این کار سخت است ما قبول نمیکنیم کنار گروه باشیم.
یکی از مسائلی که بعد از «قهوه تلخ» برای دو کار آخر مهران مدیری افتاد این بود که برخلاف سایر كارهای او هیچ کدام جریان ساز نشدند و مثلا دیالوگهایشان نقل محافل مختلف نشد. این در حالی است که تمام کارهای مدیری از «ساعت خوش» گرفته تا «جنگ 77» و «پاورچین» و «برره» و ... همیشه چنین وضعیتی را در جامعه به وجود آورده بود.
مگر قرار است مهران مدیری هر کاری میکند نقل مجالس شود؟
نه اما یکی از دلایل موفقیت کارهای او همین است.
به نظرم آقای مدیری مخاطبان خودش را دارد. حالا احتیاجی نیست همه بیایند بگویند «من بیدم»، «شما بیدی» یا ادای «کیه؟ کیه؟» باباشاه را در بیاورند. ساختن آن تیپها کار خیلی سادهای است.
فقط مسئله تکه کلامها نیست مثلا همین شخصیت شما چه در «شبهای برره» چه «قهوه تلخ»، ویژگیهایی دارد که همیشه تاثیرگذار بوده و در ذهن مردم ماندگار شده.
مدیری بعد از این همه سال که کار کرده. همه دیالوگهایش گفته شده، سریالهایش ساخته شده حالا خواسته اینجا به صورت محدودتر کاری انجام دهد که این گونه نباشد. این هیچ ایرادی ندارد. اصلا دال بر این نیست که کار راحتتر بوده یا هیچ چیز دیگر. «شوخی کردم» بینندههای خودش را دارد. شاید خیلی دیگر فکر این نبوده که کاری بسازد که بیشتر وقت مردم را پر کند.
شماها هم به همین دیدگاه رسیدهاید؟
ما که کار کارگاهی نمیکنیم. وقتی کارگردان وجود دارد ما فقط میتوانیم مشاوره دهیم. بنابراین فقط از فیلتر او عبور میکند.
الان تجربه خوبی بوده این آیتم سازی که بخواهید ادامه دهید؟
بله شاید بعد از این خودم دلم بخواهد یک فرم دیگری از همین آیتم را ادامه دهم.
بیشتر این بازیگران که الان دور هم جمع شدهاند از آیتمسازی شروع کردهاند اما شاید در این مدت، شرایط کار کردن در موقعیت خوب آیتمی برایشان فراهم نبوده. حالا كه كنار هم جمع شدهاند انتقادی به مسئله جریانساز شدن «شوخی كردم» ندارند؟
همه دارند اینجا لذت میبرند. حتما خودشان به این مسئله رسیدهاند كه «شوخی كردم» طبق یك اصولی ساخته شده.
اتفاقا مسئله اینجاست که «شوخی کردم» دقیقا همانطور كه گفتید روی اصول خاص آیتم سازی پیش رفته. طبیعتا به جایی رسیدهاید که حس کردید به طور اصولی، الان مخاطب بهتر میتواند آیتم را درک کند. الان سوال اینجاست که این نیاز چطوری کشف شد.
كلا ایتم یك فرم نمایشی است كه كهنه نمیشود. هر زمانی هر كارگردانی دوست داشته باشد میتواند بیاید مجموعهای درست كند شامل آیتمهای مختلف كه موسیقی دارد، طنز دارد و ... این اصلا چیز عجیبی نیست.
اما اینطور انتظار میرفت كه با توجه به هر آیتم، جنس شوخیها هم تغییر كند. همان جنس شوخی كه درباره مساله ای به نام دروغ استفاده شده در موضوع ازدواج هم مورد استفاده قرار گرفته، یعنی با توجه به موضوع لحن و جنس شوخی تغییر نكرده.
حتما عمدی در آن است كه یك جاهایی كمدیاش كمتر است.
منبع : هفت صبح/مرجان فاطمی