تبیان، دستیار زندگی
امام (علیه السلام) شاهد و محیط بر همه انسان‏ها اعم از شیعه و غیر شیعه، مسلمان و غیر مسلمان است. از ظاهر و باطن همه آگاه و توان هرگونه تصرفى را در امور آنها دارد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بدون آن قبول نمی شود !!!

ولایت امیر المۆمنین پر نازل ہونے والی آیت کی دلیلوں کی علامات

از نظر شیعه شناخت "ولّى اللَّه" و گردن نهادن به اوامر و نواهى و قضاوت‏ها و احکام او بر همگان واجب است و هر کس از این امر سرباز زند، در واقع توحید و نبوت را نپذیرفته است و به عبارت دیگر: لازمه پذیرش وجود خدا و توحید و عدالت او، پذیرش نبوت و پذیرش این دو مستلزم پذیرش ولایت ولّى مى‏باشد.


معنای حقیقی ولایت

ولایت از ریشه "وَلِىَ " است که در لغت براى آن معانى مختلفى ذکر شده است، لکن آنچه از معانى لغوى آن در این جا لحاظ شده است "سرپرستى و صاحب اختیار بودن بر امورى است که به "مولى" واگذار شده است و "مولى" داراى یک نحوه اشراف و تسلطى بر آن مى‏باشد". و در اصطلاح: ولایت و سرپرستى "انسان کامل بر سایر انسان‏ها در ابعاد مختلف فردى و اجتماعى، دینى و دنیوى، ظاهر و باطن نیات و قلوب افراد و بر تشریع و تکوین (عالم هستى) است، تا آنها را به سعادت نهایى دنیوى و اخرویشان برساند و خود واسطه ی فیض برایشان واقع شود.

پیش شرط این مقام، عصمت و طهارت باطن و برخوردارى از علم لدّنى (ارتباط با عالم غیب) و سعه ی صدر است و نتیجه آن اتمام حجت بر سایرین و شاهد بودن بر اعمال ظاهرى و باطنى کل انسان‏ها در دنیا، و ارایه ی آن شهادت در آخرت است. از دیدگاه شیعه کسى مى‏تواند "امام " جامعه ی اسلامى گردد که داراى این ولایت کلیه الهیه باشد و یا این که مأذون از طرف او باشد و إلاّ غاصب محسوب مى‏شود؛ زیرا تا افضل و اکمل حضور و ظهور داشته باشد، نوبت به سایرین نمى‏رسد.

امام (علیه السلام) شاهد و محیط بر همه انسان‏ها اعم از شیعه و غیر شیعه، مسلمان و غیر مسلمان است. از ظاهر و باطن همه آگاه و توان هرگونه تصرفى را در امور آنها دارد

علت قبول نشدن اعمال بدون پذیرش ولایت چیست؟

مراد از "ولایت" تسلط و اشراف بر دخل و تصرف در امور سایر انسان‏ها، در ابعاد مختلف است، بدون این که حق اختیار و انتخاب و گزینش یا مالکیت از سایرین سلب شود.

امام (علیه السلام) شاهد و محیط بر همه انسان‏ها اعم از شیعه و غیر شیعه، مسلمان و غیر مسلمان است. از ظاهر و باطن همه آگاه و توان هرگونه تصرفى را در امور آنها دارد. به علاوه مى‏تواند در امور تکوینیه نیز دخل و تصرف نموده و مثلاً خشتى را بدل به طلا نماید یا عکس بر پرده را جان بخشد و یا امراض لاعلاج و گره‏هاى سخت را بگشاید و متوسلین خود را از بن بست‏ها برهاند، لکن از این توان، بیهوده و بدون حکمت و خلاف سیره عادى بهره نمی گیرد.

از نظر شیعه شناخت "ولّى اللَّه" و گردن نهادن به اوامر و نواهى و قضاوت‏ها و احکام او بر همگان واجب است و هر کس از این امر سرباز زند، در واقع توحید و نبوت را نپذیرفته است و به عبارت دیگر: لازمه پذیرش وجود خدا و توحید و عدالت او، پذیرش نبوت و پذیرش این دو مستلزم پذیرش ولایت ولّى مى‏باشد. این مطلب از آیات 3 سوره مائده که ابلاغ و معرفى ولىّ را معادل ابلاغ رسالت و توحید قرار مى‏دهد و 59 سوره نساء که اطاعت از اولوالامر را در طول اطاعت از خدا و رسول (صلی الله علیه وآله) قرار مى‏هد و نیز حدیث ثقلین که "عترت" را قرین قرآن کریم مى‏نماید، (علامه مجلسى، بحار الأنوار، ج 23، ص 108) به وضوح مستفاد است و به واسطه حدیث شریف نبوى (صلی الله علیه وآله) " هر کس که بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است". (بحار الانوار، ج 23،ص 108( تأکید مى‏شود. و همان طور که در سوال اشاره شده هیچ عمل و عبادتى، بدون پذیرش ولایت ولى اللَّه الاعظم مقبول درگاه احدیت واقع نمى‏شود. که این مسئله از بسیارى روایات مستفاد است.

رسول الله در این باره می فرمایند: هر کس دوست می‌دارد که [چون] من زندگانی کند و [چون] من از دنیا برود، و به بهشتی که پروردگارم مرا بدان وعده فرموده، وارد شود، باید ولایت علی بن ابی طالب و جانشینان پاکش، امامان هدایت و چراغ‌های تاریکی را پس از من پذیرد

به عنوان نمونه امام رضا (علیه السلام) در حدیث معروف سلسلة الذهب از اجدادشان از جانب خداوند متعال فرمودند: " لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ عَذَابِی قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا"؛ (بحارالأنوار، ج 3، ص 7 ( توحید پناهگاه محکم من است، پس هر که در آن داخل شود از عذاب من مصون خواهد ماند و پس از اندکى تأکید نمودند: با عمل به شرایط لا إله إلاّ اللَّه و من یکى از آن شرایط است (پذیرش ولایت)

در حدیث دیگر: امام باقر (علیه السلام) مى‏فرمایند: "اسلام بر پنج پایه استوار است: نماز، روزه، زکات، حج  و  ولایت، و هیچ یک از آن ارکان به پاى رکن رکین ولایت نمى‏رسد. (بحار، ج 65، ص 333 - 329)

از مطالب مطرح شده استفاده می شود که پذیرش ولایت را خداوند بر انسان ها واجب نموده، و امر ولی را همچون امر خویش قرار داده و اطاعت از ولی را اطاعت از خود بر شمرده است؛ لذا نپذیرفتن ولایت ائمه (علیهم السلام) به قبول نکردن ولایت خداوند بر می گردد. روشن است که این امر سبب می شود اعمال انسان مورد امضای خداوند قرار نگیرد، پذیرش ولایت سبب می شود که انسان هیچ گاه از مسیر هدایت گمراه نشود و در غیر این صورت انسان ها در خطر خروج از راه حق اند، و اساسا اهل بیت (علیهم السلام) هستند که راه حق را مشخص می سازند و مسیر رسیدن به سعادت دنیا و آخرت را روشن می کنند.

رسول الله در این باره می فرمایند: «هر کس دوست می‌دارد که [چون] من زندگانی کند و [چون] من از دنیا برود، و به بهشتی که پروردگارم مرا بدان وعده فرموده، وارد شود، باید ولایت علی بن ابی طالب و جانشینان پاکش، امامان هدایت و چراغ‌های تاریکی را پس از من پذیرد. آنان هرگز شما را از درگاه هدایت به درگاه گمراهی نمی‌کشانند. (بحار ج 23، ص143)

فرآوری: آمنه اسفندیاری 

بخش اعتقادات شیعه تبیان


منابع:

سایت اسلام کوئیست

بحار الانوار ج 65 و ج 23

مطالب مرتبط:

ولایت‎مداری و ولایت‎پذیری شیعه

حق ولایت و حاکمیت در عصر غیبت

ولایت، مهمترین پایه‎ اسلام

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.