تبیان، دستیار زندگی
شخصیت سیاه در تئاتر با لحن تند،گزنده و طنزآمیزش همیشه حقایقی را بیان کرده است که دیگران به دلیل ملاحظات مختلف از گفتن آن حذر می کنند. سیاه از زمان های دور در نقش یک قهرمان مقابل ستمکاران یا افراد بانفوذ ایستاده و از درد توده مردم صحبت کرده است. گذر زمان ب
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مبارک به خواستگاری می رود

گفت و گو با ”‌حمیدرضا مرادی”‌ کارگردان نمایش ”‌خواستگاری به سبک مبارک”‌


شخصیت سیاه در تئاتر با لحن تند،گزنده و طنزآمیزش همیشه حقایقی را بیان کرده است که دیگران به دلیل ملاحظات مختلف از گفتن آن حذر می کنند. سیاه از زمان های دور در نقش یک قهرمان مقابل ستمکاران یا افراد بانفوذ ایستاده و از درد توده مردم صحبت کرده است. گذر زمان باعث شده که این نوع تئاتر به تدریج به مُحاق برود و در حال حاضر تنها عده کمی که دغدغه حفظ میراث هنری گذشتگان را دارند، همچنان این نوع تئاتر را روی صحنه می برند.

مبارک به خواستگاری می رود

این روزها حمیدرضا مرادی با نمایش«خواستگاری به سبک مبارک» همین دغدغه ها را دنبال می کند. این نمایش هر روز به جز شنبه ها، ساعت 18:30 در خانه نمایش اجرا می شود. گفتگو با مرادی می خوانید:

 شما قبلا نمایش هایی را با محوریت سیاه اجرا و بازی کرده بودید؛ چه دغدغه ای باعث شد که برای اولین بار کارگردانی این نمایش را به عهده بگیرید؟

من یک کار سیاه بازی برای آقای علامه دهر به نام«من نمیشکنم» در تالار سنگلج داشتم و بعد از آن آقای فتحعلی بیگی بازی من را در نقش سیاه دید و استقبال کرد تا با هم روی سیاه بازی بیشتر کار کنیم. کار سیاه را دوستم داشتم، اما علاقه ای به کلیشه شدن در این نقش نداشتم و به دلیل علاقه به کار سیاه بازی و جلوگیری از نابود شدن این هنر به سمت کارگردانی این کار آمدم. این هنر تا حدودی مهجور واقع شده و به رغم تمام سختی ها ما این تئاتر را در جشنواره آئینی سنتی اجرا کردیم.خیلی دوست داشتم سیاه نباشم و از بیرون شاهد نقش سیاه باشم و به همین علت ایفای نقش حاجی را به عهده گرفتم و اتفاقا به تدریج به آن علاقه مند شدم. البته با توجه به فروش کم این نمایش، اگر این نقش را به شخص دیگری واگذار می کردم، ممکن بود نتوانیم به موقع حقوقش را بپردازیم. این نمایش تجربه خوبی بود و با اینکه می دانستیم استقبال نمی شود، همچنان به این راه ادامه می دهیم. شاید یکی از دلایل مهجور ماندن این نوع تئاتر این باشد که بیشتر به تئاتر مدرن دانشگاه ها بها می دهند و از آن تبلیغ می کنند. متأسفانه  با توجه به اینکه می توانستیم از سعدی افشار استفاده کنیم، وی را از دست دادیم. حضور ایشان وزنه ای برای تئاتر سنتی بود.

مبارک به خواستگاری می رود

با توجه به اینکه مبارک و حاجی مربوط به نسل های گذشته هستند،چه طور این شخصیت ها را به زمان حال نزدیک کردید تا ارتباط بهتری با مخاطب برقرار کند؟

یکی از نشانه های شخصیت وجودی سیاه این است که سمبل و نشانه مردمی است که می خواهند صحبت هایشان به گوش همه برسد. کار سیاه بازی این اقتضا را دارد که تمام مسائل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را به زبان روز مردم نزدیک کرده و روایت کند؛ به همین دلیل ما هم از فضای قدیمی فاصله گرفتیم و این تئاتر را به صورت به روز شده اجرا کردیم و از آن استقبال شد.

برای نوشتن متن، شوخی های کلامی و ترانه ها چقدر شوخی ها را با تکیه بر اصول سیاه بازی به زمان حال نزدیک کردید؟

شعرهای ما صددرصد گرته برداری شده از منابع سنتی اشعار قدیمی است و چیزی به آن اضافه نکردیم. مرتضی احمدی کتابی درباره اشعار سنتی دارد که ما به طور دقیق و بدون دخل و تصرف از این اشعار استفاده کردیم و تلاش کردیم بحث سنتی آن حفظ شود. علاوه بر آن، شوخی های کار ما قدیمی است و طبق همان اصول پیش رفتیم. مثلا تکرارهای کلامی در شخصیت سیاه به تناوب وجود دارد اما ما آن را به زمان حال نزدیک کردیم. چارچوب اجرا همان چارچوب سنتی قدیمی است، اما کلمات به روز شده اند. می خواستیم مردم علاوه بر حفظ چارچوب های اجرا، شوخی های به روز شده را هم در این تئاتر ببینند که برخی مثلا درباره سبدکالا و برخی هم پیامک ها و لطیفه هایی است که قبلا شنیده ایم. بیشتر منتقدان از به روز بودن این نمایش استقبال کرده اند و به نظرم اگر این مسأله را از آن می گرفتیم، دیگر موضوع قابل توجهی باقی نمی ماند.

چقدر با نوازنده ها برای هماهنگی در نمایش تمرین و تعامل داشتید؟

اوایل کار، وقتی تمرین می کردیم به طور همزمان موسیقی نبود، اما زمانی که به چارچوب کار نزدیک شدیم موسیقی آمد؛ چون بخشی از این کار بداهه بود. بخش به روز این تئاتر بداهه است و باید آن را تثبیت و جا به جا می کردیم. اگر امروز مسأله ای وجود داشته باشد و فردا کاربرد اولیه خودش را از دست بدهد، ما آن را تغییر می دهیم.

شاید یکی از دلایلی که سیاه بازی دوره رکود خودش را طی می کند، تصور اشتباه نسبت به این هنر است. متأسفانه برخی فکر می کنند یک کار ساده است و اگر صورت یک نفر را سیاه کنیم، تبدیل به سیاه می شود اما این طور نیست و باید پشت آن دانشی باشد که بدانیم سیاه کیست و چه فرهنگی ...

برای حفظ به روز بودن اجرا چه کارهایی انجام می دهید؟

برای حفظ به روز بودن باید به طور دائم اخبار روزنامه ها و سایت ها را بخوانیم و رصد کنیم تا چیزی از زیر چشممان رد نشود. مسائل مربوط به فوتبال تیم ملی را هم در کارمان آوردیم. ما هر شب در اینترنت جستجو می کنیم و برای شوخی ها و گفتارمان و چگونگی گنجاندن آن در متن فکر می کنیم تا بهتر بتوانیم به مسائل سیاسی یا اقتصادی روز اشاره کنیم. بعضی چیزها مثل سبد کالا به روز است و ما فعلا روی آن مانور می دهیم و این خاصیت کار طنز سیاه بازی است.

به نظر شما شخصیت حاجی و مبارک احتیاج به یک تحول اساسی یا یک رُنسانس ندارند تا ما طبق اصول اولیه وفادار به گذشته در ظرفی کاملا مدرن این شخصیت ها را ببینیم و بر این تحول مخاطب بیشتری بیاید؟ چون همچنان حاجی ها و مبارک ها به شکل دیگری در جامعه وجود دارند، اما سبک رفتارشان تغییر کرده است؟

این موضوع احتیاج به پژوهش و تحقیق اساتید و اهل فن دارد و من به عنوان یک کارگردان به دنبال منابع می روم، اما راه حل خوبی برای احیا و از بین نرفتن تئاتر سیاه بازی و تحول شخصیت هاست. البته باید به این نکته توجه کنیم که اگر این تحول مسیر اشتباهی را طی کند، ممکن است شرایط وخیم تر شود و تیشه به ریشه تئاتر سنتی بزند. هر ساختارشکنی باید با حفظ چارچوب ها صورت بگیرد و نباید ملغمه ای باشد که سمت و سوی صحیح آن را تشخیص ندهیم. این اتفاق باید با کمک اساتید رخ دهد. شاید یکی از دلایلی که سیاه بازی دوره رکود خودش را طی می کند، تصور اشتباه نسبت به این هنر است. متأسفانه برخی فکر می کنند یک کار ساده است و اگر صورت یک نفر را سیاه کنیم، تبدیل به سیاه می شود اما این طور نیست و باید پشت آن دانشی باشد که بدانیم سیاه کیست و چه فرهنگی دارد و همین طور حاجی سمبل چه افرادی است. اگر سیاه را نشناسیم، نتیجه آن این می شود که مردم رغبتی به دیدن کار سیاه بازی پیدا نمی کنند و اگر آن را به روز نکنیم، شرایط به همین گونه است. متأسفانه هنوز این تصور وجود دارد که ما یک سیاه در نمایش داریم و باید دیدگاه مردم نسبت به این شخصیت تغییر کند. باید فرهنگ سازی شود و به این اشاره کنیم که هنوز این شخصیت زنده است و تنها نباید به تئاتر روز دنیا اهمیت دهیم و باید به نحوی تئاتر سنتی زنده نگه داشته شود.

مبارک به خواستگاری می رود

چرا نمایش نامه نویسان ما نسبت به گذشته کمتر به تئاتر سنتی توجه می کنند و اگر هم متنی نوشته می شود،چندان قوی نیست؟

فکر می کنم همه به دنبال این هستند که چیز جدیدی خلق کنند و بگویند ما کاری انجام دادیم که دیگران انجام ندادند. شاید هم می خواهند ادعای کارهای روشنفکری غرب را داشته باشند. اما اگر بیاییم و پرداخت درستی نسبت به تئاتر سنتی داشته باشیم، کار زیبایی می توانیم ارائه دهیم. تفکر و اندیشه های جوان و خوبی در کشورمان داریم، اما متأسفانه دلیل استفاده نکردن از آن را نمی دانم. اگر بخواهیم به صورت زیرساختی به این مسأله بپردازیم، باید مسئولان تئاتر کاری انجام دهند و مجبوریم صبر کنیم تا برحسب شرایط تصمیم بگیریم.

به نظرتان بهبود اوضاع تئاتر سنتی به چه راهکارهایی نیازمند است؟

باید در دانشگاه ها و جشنواره ها به تئاتر سنتی نگاه جدی تری داشته باشیم و متن های قوی تری وارد کار شود. متأسفانه استقبال از این تئاتر کم بوده و شرایط جغرافیایی اداره نمایش هم عاملی برای بد شدن اوضاع شده است. مهمانان ما بارها دیر به نمایش رسیدند و تابلویی برای تبلیغ هم وجود ندارد. ما دو اجرا در جشنواره آیینی سنتی داشتیم که استقبال خوب بود. در خصوص زمان اجرای تئاتر هم باید یادآور شوم به دلیل اینکه در زمان های گذشته این نوع تئاتر نزدیک نوروز اجرا می شد، ما هم زمان این نمایش را قبل از عید در نظر گرفتیم؛ هرچند که می دانیم روزهای اسفند روزهای شلوغی است و مردم دغدغه های مختلفی را دنبال می کنند. در حالت کلی تماشاگر تئاتر در اسفندماه کم می شود و این درباره ما بیشتر مشخص می شود. بعد از عید می خواهیم چند اجرا در فرهنگسراهای مختلف داشته باشیم تا این تئاتر از حافظه مردم پاک نشود.

و کلام پایانی درباره تئاتر سنتی؟

وقتی تئاتر ما مشکل داشته باشد، محدوده مشکلات درخصوص تئاتر سنتی بیشتر می شود. مشکلات تئاتر سنتی شامل بودجه، حمایت، تماشاگر و متن می شود. ما خوشبختانه منابع و اساتید بسیاری در این زمینه داریم که بسیار می توانند به رشد این نوع تئاتر کمک کنند. با جشنواره دوساله تئاتر سنتی مشکلی حل نمی شود بلکه باید ارگان های مختلف کمک کنند. متأسفانه تلویزیون به دلیل سیاست های خاص خودش شخصیت سیاه را نشان نمی دهد و برخی از مراکز فرهنگی هم اصلا سیاه بازی را قبول ندارند. باید آسیب شناسی یا بررسی شود و برای احیای تئاتر سنتی  تلویزیون خیلی می تواند کمک کننده باشد. اگر تئاتر سنتی خودمان را حفظ کنیم به تئاترمان هم کمک کرده ایم و بدین طریق می توانیم تئاتر سنتی را مدرن کنیم.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع : سایت ایران تئاتر / نسرین بختیاری

مطالب مرتبط:

نیاز مردم به کمدی 

سقراط طنزپرداز است    

پادشاهی بازیگر در تئاتر