زمان و مکان شاهدان عینی اعمال در قیامت!
خداوند نعمات فراوانی به بندگان خویش داده است. در این میان نعمت بودن برخی بسیار مشخص است اما شاید برخی نعمات کمتر مورد توجه قرار گیرد. یکی از این نعمتهای حساس که شاید بسیار مورد غفلت واقع میشود "زمان" است. "زمان" را شاید بتوان بزرگترین نعمت حق به بندگانش دانست.
نعمتی که آنقدر با ارزش و مهم است که در شمار گواهان و شاهدان روز رستاخیز قرار گرفته است. مۆید این مطلب روایتی است از امام على (علیه السلام) که میفرمایند:
«مٰا مِنْ یَوْمٍ یَمُرُّ عَلَى ابْنِ آدَم اِلّاٰ قٰالَ لَهُ ذٰلِكَ الْیَوْمُ: یَابْنَ آدَمْ! أنَا یَوْمٌجَدِیدٌ وَ اَنَا عَلَیْكَ شَهِیدٌ، فَقُلْ فِىَّ خَیْراً، وَ اعْمَلْ فِىَّ خِیراً، اُشهِدُ لَكَ بِهِ یَوْمَالْقِیٰامَةِ؛ فَاِنَّكَ لَنْ تَرْانِى بَعْدَهُ اَبَداً»؛ «هر روزى كه بر انسان مىگذرد، آن روز این سخن را با انسان دارد: اىانسان! من روزِ تازهاى هستم و بر اعمالت شاهد و ناظر، بنابراین در ظرف منسخنان خوب بگو و اعمال خیر به جا آور، تا در روز قیامت بر خیرات تو شهادتدهم، امروز كه گذشت مرا هرگز نخواهى دید!» (بحار الانوار، ج 74، ص379)
گواهان انسان در رستاخیز
خداوند بر أعمال و گفتار انسان گواهانى قرار داده است:
” اعضاى بدن انسان یكى از آن شهود است. در آیه20 سوره فصلت مىخوانیم: «حَتّىٰ اِذٰا مٰا جٰاءُوها شَهِدَ عَلَیْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ اَبْصٰارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِمٰا كٰانُوا یَعْمَلُونَ»؛ «وقتى به آنان مىرسند گوشها و چشمها و پوستهاى تنشان به آنچه مىكردند گواهى مىدهند».
2ـ شاهد دوم مكانها هستند. آیه چهارم سوره زلزال ناظر به همینمطلب است: «یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ اَخْبٰارَهٰا»؛ «در آن روز زمین تمامخبرهایش را بازگو مىكند». آرى روز قیامت وجب به وجب زمین، كه برروى آن قدم گذاشتهایم، بر علیه ما انسانها شهادت مىدهد.
3ـ زمان هم یكى از شهود یومالقیامة است و روایت فوق شاهدى بر این مدّعا است، از روایت فوق استفاده مىشود كه هر «روز» یک شاهد مستقل است، بنابراین در هر سال سیصد و شصت و پنج شاهد زمانى و براى عمر متوسّط انسانها، یعنى پنجاه سال، ”18250”شاهد زمانى شهادتخواهند داد! جالب این كه این شاهد هر روز به انسان هشدار مىدهد، امّا كجاست گوش شنوا؟!
4ـ شاهد دیگر بر اعمال انسانها پیامبران هر امّتى هستند. در آیه 41 سوره نساء در این زمینه چینن آمده است: «فَكَیْفَ اِذٰا جِئْنٰا مِنْ كُلِّ اُمَّةٍبِشَهِیدٍ وَ جِئْنٰا بِكَ عَلىٰ هٰۆُلاٰءِ شَهِیداً»؛ «حال آنها چگونه است، آن روزىكه از هر امّتى شاهد و گواهى (بر اعمالشان) مىآوریم و تو را نیز بر آنانگواه خواهیم آورد؟!» واى بر كسانى كه تصوّر مىكنند حساب و كتابى دركار نیست، ولى وقتى كه پردههاى غفلت كنار زده مىشود، گواهانمتعدّدى را در مقابل خویش مىبینند كه بر علیه آنها شهادت مىدهند!
زمان هم یكى از شهود یومالقیامة است و روایت فوق شاهدى بر این مدّعا است، از روایت فوق استفاده مىشود كه هر «روز» یک شاهد مستقل است، بنابراین در هر سال سیصد و شصت و پنج شاهد زمانى و براى عمر متوسّط انسانها، یعنى پنجاه سال، ”18250”شاهد زمانى شهادتخواهند داد! جالب این كه این شاهد هر روز به انسان هشدار مىدهد، امّا كجاست گوش شنوا؟!
چگونه این همه گواه و شاهد و این همه بىخبرى و غفلت قابل جمع است!؟ اگر یك مأمور مواظب انسانى باشد حواسش را كاملاً جمع مىكند.
چگونه در مقابل یك مأمور خطاكار این قدر مواظب هستیم، ولى در مقابل این همه گواهان الهى، كه هرگز خطا نمىكنند، غافل هستیم؟!
ارزش زمان
از مقدمات فوق می توان به دو واقعیّت بسیار مهم رسید:
1ـ براى هر ذى حیاتى در این جهان وقت معیّن و زمان محدودى است.
2ـ هر كس پس از ورود به جهان دیگر به جزاى اعمالش چه نیک، چه بد خواهد رسید.
ملل مختلف جهان هر یک براى نشان دادن قیمت و ارزش عمر ضرب المثلى دارند كه مشهورترین ضرب المثلها در این زمینه این جمله مشهور است: "وقت طلاست".
ولى اسلام عزیز و فرهنگ ثمربخش الهى زمان و وقت را با هیچ كدام از عناصر مادى هر چند داراى ارزش بالا و سنگین باشد نسنجیده؛ زیرا در میزان عدل و حكمت، عنصرى از عناصر همسنگ با وقت و عمر انسان نیست.
قیمت و ارزش عمر در اسلام، ایمان و عمل صالح و اخلاق حسنه است. اگر كسى لحظات و دقایق، ساعات و روزها و شبها، هفتهها و سالهاى عمرش را در برابر تحصیل ایمان و معرفت و عمل صالح و اخلاق حسنه بپردازد، وقت خود را به حق خرج كرده و در این زمینه از هر ضرر و خسرانى مصون مانده و در پایان راه به رضاى خدا و جنّات نعیم خواهد رسید.
صرف عمر در امور بیهوده، یا در عیش و نوش شیطانى، یا در راه طاغوت و طاغوتچه، یا در راه دنیاى محض و مادّیّت خالص، یا در لهو و لعب، هدر دادن وقت وتلف كردن زمان است و عاقبتى جز ذلّت و نكبت و اندوه و حسرت و غضب حقّ و آتش جهنّم ندارد.
آنان كه در روز قیامت دچار حسرت و اندوه و اضطراب و وحشت و عذاب و ذلّت مىشوند همانانند كه در آنجا به تمامى معنى متوجّه مىگردند كه عمر را ضایع كرده و وقت و زمانى كه حضرت حقّ براى رشد و كمال به آنان مرحمت فرموده بود صرف هوا و هوس و ابلیس و جنود او كردهاند.
واى بر كسانى كه تصوّر مىكنند حساب و كتابى دركار نیست، ولى وقتى كه پردههاى غفلت كنار زده مىشود، گواهانمتعدّدى را در مقابل خویش مىبینند كه بر علیه آنها شهادت مىدهند!
در آن روز وضع انبیا و اولیا و عاشقان و عارفان و به خصوص سختى عذاب، آنان را بیدار مىكند و به منتهاى بینایى نسبت به وضع خودشان مىرساند و مىفهمند كه نمىبایست عمر را ضایع مىكردند و شب و روز و هفته و سال را به بطالت و گناه مىگذراندند؛ به همین خاطر از میان شعلههاى آتش و عذاب سخت الهى فریاد برمىآورند: "خداوندا! یكبار دیگر ما را به دنیا برگردان و به همان اندازه وقتى كه در اختیار ما گذاشتى براى بار دوّم در اختیار ما بگذار، تا تمام لحظات و روز و شب و ماه و سالش را در عمل صالح و ایمان و اخلاق صرف كنیم و بعد از آن از عنایات و الطاف و رحمت و مرحمت تو همچون پاكان و نیكان بهرهمند گردیم"؛ ولى در پاسخ آنان گفته مىشود: "براى یک بار، عمر در اختیارتان گذاشتیم و براى خرج كردن آن در راه صواب و ثواب، توسّط انبیا و اولیا شما را هدایت كردیم، مىخواستید همان وقتى كه در دنیا بودید از وقت استفاده كنید و از عمر بهره بگیرید".
به همین خاطر است که پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) میفرمایند: "مدت زندگانی محدود است و هیچ کس از عمری که برایش مقدر شده است، هرگز فراتر نمیرود. پس پیش از آن که عمر به سر آید بشتابید". (منتخب میزان الحکمه، ص 407، ح 4592)
نتیجه
خداوند بر أعمال و گفتار انسان گواهانى قرار داده است: اعضاى بدن، مكانها، زمان، پیامبران هر امّتى در شمار گواهاناند. اسلام زمان و وقت را با هیچ كدام از عناصر مادى هر چند داراى ارزش بالا و سنگین باشد نسنجیده است. قیمت و ارزش عمر در اسلام، ایمان و عمل صالح و اخلاق حسنه است. فرصت به سرعت باد از دست میروند و صرف عمر در امور بیهوده عاقبتى جز حسرت ندارد.
فرآوری: زینب مجلسی راد
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
برگرفته از:
سرمشق از سخنان حضرت علی (علیه السلام)، ناصر مکارم شیرازی
تفسیر و شرح صحیفه سجادیه، حسین انصاریان، ج 1
مطالب مرتبط:
آثار نظم در برنامه های دینی و دنیایی