4وظیفه ما در عالم همسایگی!!
آیـیـن مـقـدّس اسـلام كـه بـرنـامه اى جامع براى سعادت بشر در دنیا و آخرت است و همه ابعاد و نـیـازمندی هاى فردى و اجتماعى، جسمى و روحى او را مورد توجّه دقیق قرار داده ، در مورد همسایه دارى نیز گفتنی هاى سودمند، فراوان دارد.
پیامبر بزرگوار اسلام كیفیّت رفتار همسایگان با یكدیگر را در تأمین سعادت و آسایش انسانها مۆثّر مىدانست و به یارانش توصیه مىكرد تا در جایى مسكن گزینند كه بتوانند از نعمت وجود همسایگان شایستهترى برخوردار شوند. وقتى یكى از اصحاب از ایشان پرسید: اى رسول خدا (صلی الله علیه و آله)! تصمیم دارم خانهاى بخرم، به نظر شما كدام محلّه را انتخاب كنم؟ حضرت بدون آن كه محلّه خاصّى را به او پیشنهاد كند، فرمود : الْجَوارُ ثُمَّ الدَّارُ، الرَّفیقُ ثُمَّ السَّفَرُ «1»؛نخست همسایه سپس خانه، نخست رفیق آنگاه سفر.
همسایهدارى نیكو
برخی از رازهای همسایه داری نیکو در نگاه بزرگان اسلام از این قرار است:
1.احترام به همسایه: گرامىداشتن و احترامنمودن همسایه نیز از سفارشهاى اكید اسلام است. رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: حُرْمَةُ الْجارِ عَلَى الْإِنْسانِ كَحُرْمَةِ أُمِّهِ «2» ؛ احترام همسایه، مانند احترام مادر بر انسان لازم است.
2.آزار نرسانیدن به همسایه: آزار رساندن به دیگران (اعمّ از همسایهها و غیر آنان و حتَّى آزار رساندن به حیوانات) از امورى است كه قبل از هر چیز با فطرت آدمى ناسازگار است و هیچ عقل سلیمى آن را نمىپسندد. به رسول خدا صلى الله علیه و آله عرض شد: فلان زن، روزها روزه مىگیرد و شبها به نماز مىایستد و صدقه مىدهد، ولى همسایه خود را نیز با زبانش مىآزارد.
حضرت فرمود: لا خَیْرَ فیها، هِىَ مِنْ أَهْلِ النَّارِ «3» خیرى در او نیست، او اهل آتش است. امام صادق علیه السلام نیز آزاردهنده به همسایه را از رحمت خدا دور مىداند: مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ أذى جارَهُ ؛ از رحمت خداى دور است! از رحمت خداى دور است آن كه همسایهاش را بیازارد. اسلام نه تنها پیروان خود را از همسایهآزارى بازداشته، بلكه براى همسایهآزار، ارج و حرمتى قائل نشده و دستور داده با وى برخورد كنید و او را بیدار كنید.
تقویت روحیّه همكارى و تعاون در جهت پاكیزه و آباد نگهداشتن محیط زندگى یكى از این بركات است كه خود آرامش روانى و طول عمر انسان را در پى دارد
3.صبر بر آزار همسایه: وقتی گروهى با هم در یک محیط زندگى مىكنند، ممكن است بىمبالاتى و كمتوجّهى بعضى به آداب اسلامى سبب سلب آسایش دیگران گردد و موجب آزردگى آنان شود و این خود زمینهساز كدورتها و نزاعهاى بعدى شود. در این صورت شایسته است، طرفى كه مورد كملطفى همسایه خود واقع شده، تا مىتواند آزار همسایه را براى رضاى خدا تحمّل كند و چنانچه ناچار به نشاندادن واكنش شد، با رویى گشاده و زبانى نرم به وى تذكّر دهد، به طورى كه این تذكّر موجب اصلاح وى شده و در ضمن، رنجش خاطر او را هم در پى نداشته باشد. امام كاظم علیه السلام در این باره فرمود: لَیْسَ حُسْنُ الْجَوارِ كَفَّ الْأَذى وَ لكِنَّ حُسْنَ الْجَوارِ الصَّبْرُ عَلَى الْاذى «4» همسایهدارى نیكو به آزار نرساندن نیست، بلكه همسایهدارى نیكو در صبر بر آزار همسایه است.
4. مَحرَم اسرار: زیستن طولانى افراد در یك محلّ، به تدریج موجب مىشود كه، همسایگان بر اسرار زندگى یكدیگر آگاه شوند. این در حالى است كه علنى ساختن اسرار مردم و فاش كردن عیوب آنان در نزد این و آن كار نادرستى است و مۆمن نباید در كار دیگران تجسّس كند و دنبال یافتن عیب آنان باشد و اگر بر حسب اتّفاق بر رازى آگاه شد، باید آن را مخفى دارد و مصداق این مثل این كه: «خدا مىبیند و مىپوشد، همسایه ندیده مىخروشد» نباشد. از این رو، امام سجاد علیه السلام، یكى از حقوق همسایگان را بر یكدیگر، رازدارى دانسته و مىفرماید: فَإِنْ عَلِمْتَ عَلَیْهِ سُوءً، سَتَرْتَهُ عَلَیْهِ» «5» چنانچه بر عیب همسایهات آگاه شدى، باید آن را مخفى دارى.
حق همسایه
روزى رسول خدا صلى الله علیه و آله از یاران خود پرسید: «آیا مىدانید حق همسایه چیست؟» حاضران پاسخ منفى دادند. آن حضرت فرمود: حق همسایه آن است كه اگر در كارى از شما درخواست كمك كرد به او كمك نمایید، اگر وام خواست به او بپردازید، هرگاه تهىدست شد از او دستگیرى كنید، چنانچه خیرى به او رسید به او تبریك بگویید، هنگام بیمارى به عیادتش بروید، در مصیبتها به او تسلیت بگویید، اگر مُرد در تشییع جنازهاش حاضر شوید، بر ارتفاع خانه خود بدون موافقت او نیفزایید تا مانع وزش نسیم و جریان هوا نشود، هرگاه میوهاى خریدید، مقدارى به او هدیه كنید و اگر مایل به این كار نبودید، آن را مخفیانه به منزل ببرید و دقّت كنید كه فرزندتان آن را از خانه بیرون نبرد كه فرزند او ببیند و به خاطر آن بهانهگیرى كند و با بوى غذاى مطبوع خود او را میازارید، مگر آن كه مقدارى برایش بفرستید. «6»
آثار رعایت حقوق همسایه
رفتار نیک همسایگان با یكدیگر مىتواند، سرچشمه بركات فراوانى باشد. حال به برخی از آن اشاره می نماییم :
1. آبادسازی شهرها و طول عمر: تقویت روحیّه همكارى و تعاون در جهت پاكیزه و آباد نگهداشتن محیط زندگى یكى از این بركات است كه خود آرامش روانى و طول عمر انسان را در پى دارد.
گرامىداشتن و احترامنمودن همسایه نیز از سفارشهاى اكید اسلام است. رسولخدا صلى الله علیه و آله فرمود: حُرْمَةُ الْجارِ عَلَى الْإِنْسانِ كَحُرْمَةِ أُمِّهِ ؛ احترام همسایه، مانند احترام مادر بر انسان لازم است
امام صادق علیه السلام در این باره فرمود: حُسْنُ الْجَوارِ یُعَمِّرُ الدِّیارَ وَ یَزیدُ فِى الْأَعْمارِ «7» همسایهدارى نیكو، شهرها را آباد و عمرها را طولانى مىكند. در جاى دیگر خوشرفتارى با همسایه را موجب ازدیاد روزى دانسته، مىفرماید: حُسْنُ الْجَوارِ یَزیدُ فِى الرِّزْقِ «8» همسایهدارى نیكو، روزى را زیاد مىكند.
2. آمرزش گناهان: آمرزش گناهان نیز پاداشى است كه خداوند به كسانى مىدهد كه همسایه از آنان راضى باشد. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: مَنْ ماتَ وَ لَهُ جیرانٌ ثَلاثَةٌ كُلُّهُمْ راضُونَ عَنْهُ غُفِرَلَهُ«9» هر كس بمیرد، در حالى كه سه همسایه داشته باشد و همگى از او راضى باشند، آمرزیده مىشود.
بىتوجّهى به حقوق همسایه
غفلت از حال همسایگان و بىتوجّهى به حقوق آنان از امورى است كه در اسلام مورد نكوهش قرار گرفته و از آن به زشتى یاد شده است. پیامبر بزرگوار اسلام، كسى را كه خود، سیر بخوابد و همسایهاش گرسنه باشد، مۆمن نمىداند: ما أمَنَ بى مَنْ باتَ شَبْعانَ وَ جارُهُ جائِعٌ «10» به من ایمان نیاورده، كسى كه با شكم سیر بخوابد، در حالى كه همسایهاش گرسنه باشد.
همچنین از امام صادق علیه السلام نقل شده كه پس از جدایى حضرت یعقوب از فرزندش یوسف، فرزند دیگرش «بنیامین» نیز از وى جدا شد. این پیامبر بزرگ، روزى در حال مناجات به درگاه خداوند عرض كرد: بار الها! دورى از یوسف و نابینایى، مرا كم بود كه بنیامین را نیز از من گرفتى؟ به او وحى شد: اى یعقوب! من اگر فرزندانت را میرانده باشم، برایت زنده مىكنم و به تو بر مىگردانم، ولى، آیا به یاد دارى كه در فلان روز، گوسفندى كشتى و آن را كباب نموده با اهلت خوردى و به فلانى و فلانى كه همسایه تو و روزهدار بودند، چیزى ندادى؟ «11» كنایه از اینكه این بلا به سبب بىتوجّهى تو به آن همسایه است.
پی نوشت ها:
1. مستدرک الوسائل ، ج 8 ، ص 429.
2.همان ، ج 76 ، ص 154.
3.بحارالانوار ، ج 74 ، ص 153.
4.بحار الانوار، ج 78 ، ص 320.
5.همان ، ج 74 ، ص 7.
6.بحارالانوار ، ج 82 ، ص 93
7.اصول كافى ، ج 2 ، ص 667.
8.بحارالانوار ، ج 74 ، ص 153.
9.مستدرك الوسائل ، ج 8 ، ص 422.
10.اصول كافى ، ج 2 ، ص 668 .
11.مستدرک الوسائل ، ج 8 ، ص 429.
فاطمه سرفرازی
کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
مطالب مرتبط:
علل قطع سیم اتصال آدم ها از یکدیگر چیست؟
اصول معاشرت صحیح بر اساس روایات