تبیان، دستیار زندگی
آموزش و به تبع آن محیط های آموزشی بیشترین اثر را بر ذهنیت افراد و انسان سازی به عهده دارند. در هر محیط آموزشی عناصر متعددی وجود دارند که بر اخلاق و رفتار دانش آموزان تأثیرات شگرفی باقی می گذارند که شاید سالیان سال تغییر دادن این افکار و اخلاق امکانپذیر ن
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تأثیر محیط آموزشی بر اخلاق

مدرسه
آموزش و به تبع آن محیط های آموزشی بیشترین اثر را بر ذهنیت افراد و انسان سازی به عهده دارند. در هر محیط آموزشی عناصر متعددی وجود دارند که بر اخلاق و رفتار دانش آموزان تأثیرات شگرفی باقی می گذارند که شاید سالیان سال  تغییر دادن این افکار و اخلاق امکانپذیر نباشد.

عوامل تأثیر گذار آموزشی بر اخلاق

هر واحد آموزشی از معلم، شاگرد، برنامه، وسائل و مکان تشکیل شده است که هر کدام محیط خاصی را ایجاد و نقش بسزائی در تربیت اخلاق ایفا می کند.

الف) معلم: کسی که بیشترین تأثیر را در امر تزکیه شاگردان بر جا می نهد معلم است. اگر معلم خودش حاکم بر نفس باشد و آلودگی مشهودی پیدا نکرده باشد و مبنای اعتقادیش متزلزل نباشد، و ملزم به احکام باشد، در تربیت نوجوانان آثار مطلوبی بر جای می نهد.

از معلم سست اعتقاد، و بی اعتنا به انجام فرائض، انتظار این که نوجوانان را به سلاح دین مجهز کند نمی توان داشت. بعضی از معلمان بی اعتقاد که تبلیغ بی دینی می کنند، نوجوانان و جوانان را گمراه هم می کنند، زیرا شاگردان ضمن اخذ علوم، نحوه تفکر معلم را هم دریافت می کنند و معلم اسوه آن ها نیز هست. در اهمیت معلم همین بس که اولین معلم ذات اقدس باری تعالی است. الرحمن علّم القرآن.

ب) مدیر مدرسه: نقش مدیر مدرسه در تربیت و تزکیه نسل جوان از معلمان بیشتر است؛ زیرا مدیران علاوه بر این که روی شاگردان اثر می گذارند، روی معلمان نیز تأثیر دارند. مدیران در انتخاب معلم و کارکنان و در ایجاد انضباط و اجرای برنامه و ترتیب دادن برنامه های جنبی تربیتی سهم بزرگ دارند، بنابر این اگر به صفات نیک اخلاقی آراسته باشند به فضای مدرسه صفا می دهند.

از معلم سست اعتقاد، و بی اعتنا به انجام فرائض، انتظار این که نوجوانان را به سلاح دین مجهز کند نمی توان داشت. بعضی از معلمان بی اعتقاد که تبلیغ بی دینی می کنند، نوجوانان و جوانان را گمراه هم می کنند، زیرا شاگردان ضمن اخذ علوم، نحوه تفکر معلم را هم دریافت می کنند و معلم اسوه آن ها نیز هست

علاوه بر معلمان و مدیر، کتابدار، ناظم، دفتر دار، پیش خدمت ها و هر کسی که به نحوی در مدرسه انجام وظیفه می کند، در تربیت و تهذیب شاگردان موثرند. معلم خط با مصراعی که سرمشقی می دهد، معلم ورزش با شعارهائی که سر صف می دهد، معلم نقاشی با تصاویری که بر می گزیند، مربی بهداشت با تعالیمی که می دهد، هر کدام محصلین را جهت می دهند، و می توانند عقیده خود را تنفیذ کنند.

ج) برنامه: برنامه های علوم، نظیر ریاضی، فیزیک، شیمی و زیست شناسی هر کدام لازم اند و اهمیت دارند و آموزش آن ها سطح دانائی و جهان شناسی را بالا می برد، اما صرف شناخت جهان طبیعت معمولاً منتهی به دینداری و حسن خلق و تهذیب نفس نمی شوند. بسیاری از علمای جهان، دیندار نبوده اند و بعضی انکار خداوند هم کرده اند. اما اگر معلم علوم طبیعی، گاهی بعد از آموزش قوانین علمی، به خالق و ناظم هستی هم اشاره ای بکند، اثر او در وضع نسبی از معلمی که مستقیماً تعلیمات دینی تدریس می کند کمتر نیست.

مدرسه

بعضی مواد درسی نظیر زیست شناسی و تاریخ تکامل، حساسیت خاصی دارند، و معلم اگر پیدایش عالم را به خالق هستی ربط ندهد، شاگردان گرفتار تردید می شوند و وقتی در وجود خالق شک کردند، نسبت به قیامت و حساب و کتاب عقیده ای بدست نمی آورند. و فردی که عقیده اش متزلزل باشد هر خلافی بتواند، می کند.

د) معلّم دینی و استاد معارف: چنین معلّمی اگر منحرف باشد، از دو حال خارج نیست؛ حالت اوّل این است که آنچه را از نظر علمی می‏ آموزد صحیح است و انحرافی از نظر آموزش علمی ‏اش ندارد، اما از نظر عملی مخرّب است. شک نیست که این از آنکه غیر علم دین را می‏آموزد مضرتر است و از نظر رفتاری‏ بیشتر تخریب می ‏کند.

علی (علیه‏السلام) فرمودند: «العِلمُ بِغَیرِ العَمَلِ وَبَالٌ».(1) در جای دیگر حضرت فرمود: «عِلمُ المُنَافِقِ فِی لِسَانِهِ».(2) و باز فرمودند: «عِلمُ المُۆمِنِ فِی عَمَلِهِ».(3) بر اساس این روایات، معلّمی که درس دین می‏دهد ولی از نظر تربیتی اثر تخریبی دارد، به تعبیری بسیار ساده، بذر نفاق را در درون شاگرد می‏افشاند. چون شاگردان تفاوت قول و عمل را در استاد می بینند. این استاد بذر نفاق را از همان موقع که می‏خواهد فراگیری داشته باشد و از نظر روحی روانی‏، ساختار وجودی پیدا کند، در دل این شاگرد می‏افشاند.

حالت دوم آن است که استاد به عنوان معارف، علوم دینی تدریس می‏کند، امّا آنچه می‏گوید اشتباه است. آن اوّلی درست می‏گفت، امّا گفتارش با رفتارش تطبیق نداشت. ولی این دومی، گفتار و تدریسش هم انحراف دارد. ظاهراً دیگر خیلی روشن است که چنین استادی چقدر خطرناک و مضرّ است و چقدر نقش تخریبی در شاگرد دارد.

مدارس و محیط های آموزشی ما باید از جهت تربیتی و اخلاقی بسیار مورد توجه قرار گیرند و کسانی که به عنوان معلم و مدیر و به خصوص معلم معارف در این محیطها خدمت می کنند باید صلاحیت کافی را از نظر رفتاری و اخلاقی و علمی در امر تربیت دانش آموزان داشته باشند.

لذا،همان طور که در مدارس به دروس ریاضی، علوم تجربی، زبان و ادبیات و غیره اهمیت داده می شود، به درس تعلیمات دینی هم بایستی اهمیت داده شود، و برای تعلیمات دینی باید معلمی برگزید که ذوق دینی داشته باشد اکثر فنون و مهارت هائی که برای تدریس علوم فیزیکی بکار می روند در تدریس معارف دینی هم بایستی به کار گرفته شود، تا محصلین به فرا گرفتن مطالب دینی رغبت پیدا کنند. همان طور که در آموزش ریاضیات و فیزیک استدلال می شود، مطالب دینی نظیر توحید، نبوت و معاد را هم بایستی با اقامه دلیل آموزش داد. بدیهی است استدلال در معارف دینی به روش عقلانی است.

ه) محیط آموزشی: مدارسی که جنب پارک ها، یا حمام ها، یا سینما ها هستند به لحاظ این که شاگردان از جوار این اماکن وارد مدرسه و خارج از آن می شوند، تأثیر می پذیرند. همین طور اگر مساجد و حسینیه ها، نزدیک مدرسه باشند اثر دیگری بر شاگردان باقی می نهند. اگر در و دیوار و راهرو های مدرسه مزّین به شعارهای پند آموز، و روایات معصومین باشند، در تهذیب نفس شاگردان اثر می گذارند. اگر در مدرسه اتاقی یا راهروی به نماز خانه تخصیص داده شود، و لوازمی از قبیل مهر و جانماز تعبیه شود، موجب اهتمام شاگردان به فریضه مهم نماز می شود. و چنانچه معلمان خود به نماز بایستند، شاگردان بیشتر حاضر می شوند.

و) وسائل آموزشی: یکی از وسائل آموزشی، کتاب غیر درسی است. اگر کتاب های مذهبی، نظیر تفسیر و تاریخ، و حدیث و اخلاق و فقه و نظائر این ها را مدرسه تهیه کند و بر حسب سن و کلاس و فهم شاگردان در اختیار آنان بگذارد، در افزایش دانائی و در تهذیب اخلاق و تزکیه نفس آنان مۆثر خواهد بود و بر عکس بعضی کتاب های رمّان و داستان و بعضی مجلات بیگانگان، موجب انحراف فکر و تباهی اخلاق می شوند.

بنابراین مدارس و محیط های آموزشی ما باید از جهت تربیتی و اخلاقی بسیار مورد توجه قرار گیرند و کسانی که به عنوان معلم و مدیر و به خصوص معلم معارف در این محیطها خدمت می کنند باید صلاحیت کافی را از نظر رفتاری و اخلاقی و علمی در امر تربیت دانش آموزان داشته باشند.

پی نوشتها:

1ـ غررالحكم، ص45.

2ـ همان، ص459.

3ـ همان، ص.152

فرآوری : زهرا انصاری نسب

بخش اخلاق و عرفان تبیان


منبع:

محمد حسن آموزگار - اسلام و تزکیه نفس(سایت اندیشه قم)

http://www.mojtabatehrani.ir

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.