محبّت، زمینه ى تبعیّت است
به هوش باشیم كه رهبرمان كیست و محبّت و عشق چه كسى را در دل داریم؟ بدانیم طاغوتها و غیر خدا، ما را براى خودشان مىخواهند تا با قدرت و ارادت ما، به هوس ها و آرزوهاى خود در دنیا برسند، ولى در قیامت همه را رها و از ما اظهار تنفّر و انزجار خواهند نمود.
إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِینَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِینَ اتَّبَعُوا وَ رَأَوُا الْعَذابَ وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ (بقره ـ 166)
در آن هنگام كه عذاب را مشاهده كنند و پیوند میانشان بریده (و دستشان از همه چیز قطع) گردد، پیشوایان (كفر)، از پیروان خود بیزارى جویند.
در تفسیر آیه 165 صحبت از كسانى بود كه از دلایل روشن و قاطع اثبات وجود خدا چشم پوشیده و در راه شرك و بتپرستى و تعدد خدایان گام نهاده بودند.
در واقع سخن از كسانى كه در مقابل معبودان پوشالى سر تعظیم فرود آورده و به آنها عشق مىورزیدند، عشقى كه تنها شایسته خداوند متعال بود.
در ادامه این بحث در آیه 166 می فرماید این ظالمان هنگامى كه عذاب الهى را مشاهده مىكنند و مىدانند كه تمام قدرتها به دست خدا است و او داراى مجازات شدید است ، در آن هنگام متوجه زشتى اعمال خود و بدى عاقبت كارشان مىشوند و اعتراف مىكنند كه انسانهاى منحرفى بودهاند.
آن موقع است که پردههاى جهل و غرور و غفلت از مقابل چشمانشان كنار می رود و به اشتباه خود پى مىبرند، ولى از آنجا كه هیچ تكیه گاه و پناهگاهى ندارند ، از شدت بیچارگى بى اختیار دست به دامن معبودان و رهبران خود مىزنند اما "رهبران گمراه آنها دست رد به سینه آنان مىكوبند و از پیروان خود تبرى مىجویند" (إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِینَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِینَ اتَّبَعُوا).
" و آنگاه است که عذاب الهى را با چشم خود مىبینند و دستشان از همه جا كوتاه مىشود" (وَ رَأَوُا الْعَذابَ وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ).
بدیهى است منظور از معبودها در اینجا بتهاى سنگى و چوبى نیستند، بلكه انسان هاى جبار و خودكامه و شیاطینى هستند كه این مشركان، خود را دربست در اختیارشان گذاردند، و تسلیم بىقید و شرط در مقابل آنها شدند.
نمونههایى از حسرت گنهكاران در قیامت به چشم مىخورد كه از جمله: كسانى هستند كه اموال زیادى را براى وارثان خود مىگذارند و خود در زمان حیات، كار خیرى نمىكنند. آنان در آن روز مشاهده مىكنند كه اگر وارث از ارث او كار خوبى انجام داده، در نامه وارث ثبت شده و اگر كار بدى كرده، شریكِ جرم وارث قرار گرفته است. (تفسیر نور الثقلین، ج 1، ص 151)
تذکر مهم این آیه:
به هوش باشیم كه رهبرمان كیست و محبّت و عشق چه كسى را در دل داریم؟ بدانیم طاغوتها و غیر خدا، ما را براى خودشان مىخواهند تا با قدرت و ارادت ما، به هوسها و آرزوهاى خود در دنیا برسند، ولى در قیامت همه را رها و از ما اظهار تنفّر و انزجار خواهند نمود.
پیامهای آیه:
1ـ هر عشق و علاقه، كه مایهاى از عقل و فطرت نداشته باشد، دیر یا زود به سردى گرائیده و یا به دشمنى كشیده مىشود. («یُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ» ، «تَبَرَّأَ الَّذِینَ اتُّبِعُوا»)
2ـ محبّت، زمینهى تبعیّت است. («یُحِبُّونَهُمْ» ، «اتُّبِعُوا»)
3ـ آیندهنگرى لازمهى عقل است. به كسى عشق و محبّت بورزیم كه قدرت داشته باشد و در روز خطر، ما را حمایت كند. «إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِینَ اتُّبِعُوا»
4ـ معیار اصالت یا بىاصل بودن علاقهها و محبّتها، دیدن عذاب در روزهاى خطرناك است. «رَأَوُا الْعَذابَ»
و ادامه بحث در آیه بعد:
وَ قالَ الَّذِینَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَما تَبَرَّۆُا مِنَّا كَذلِكَ یُرِیهِمُ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ حَسَراتٍ عَلَیْهِمْ وَ ما هُمْ بِخارِجِینَ مِنَ النَّارِ (بقره ـ 167)
و (در آن موقع) پیروان گویند: اى كاش بار دیگرى براى ما بود (كه به دنیا برمىگشتیم) تا از این پیشوایان بیزارى جوییم، همانگونه كه آنها (امروز) از ما بیزارى جستند. بدین سان خداوند اعمال آنها را كه مایه حسرت آنهاست، به آنها نشان مىدهد و هرگز از آتش دوزخ، بیرون آمدنى نیستند.
به هوش باشیم كه رهبرمان كیست و محبّت و عشق چه كسى را در دل داریم؟ بدانیم طاغوتها و غیر خدا، ما را براى خودشان مىخواهند تا با قدرت و ارادت ما، به هوسها و آرزوهاى خود در دنیا برسند، ولى در قیامت همه را رها و از ما اظهار تنفّر و انزجار خواهند نمود.
به فرموده روایات، در قیامت صحنهها و مواقف متعدّدى است. در برخى از آنها مُهر سكوت بر لبها زده مىشود و تنها با نگاههاى پرحسرت به یكدیگر نگریسته و گریه مىكنند.
در بعضى موارد، از همدیگر استمداد كرده و در صحنهاى نسبت به هم ناله و نفرین مىكنند. در این آیه مىخوانیم كه پیروان كفر نیز از حمایتها و عشق ورزىهاى خود نسبت به رهبرانشان به شدّت پشیمان مىشوند، ولى دیگر كار از كار گذشته و تنها حسرتى است كه در دل دارند و با زبان مىگویند: اگر ما بار دیگر برگردیم، هرگز دنبالهرو آنها نخواهیم بود. كسانى كه اینقدر بىوفا هستند كه از ما در این روز تبرّى مىجویند، ما هم اگر به دنیا برگردیم، از آنان تبرّى خواهیم جست. آنها حسرت مىخورند، ولى مگر از حسرت، كارى ساخته است.
در آیات متعدّد، كلمه «خلود» در مورد عذاب بكار رفته است. بعضى «خلود» را مدّت طولانى معنا مىكنند، ولى از جملهى «وَ ما هُمْ بِخارِجِینَ مِنَ النَّارِ» در این آیه استفاده مىشود كه «خلود» به معناى ابدیّت است، نه مدّت طولانى.
در روایات، نمونههایى از حسرت گنهكاران در قیامت به چشم مىخورد كه از جمله: كسانى هستند كه اموال زیادى را براى وارثان خود مىگذارند و خود در زمان حیات، كار خیرى نمىكنند. آنان در آن روز مشاهده مىكنند كه اگر وارث از ارث او كار خوبى انجام داده، در نامه وارث ثبت شده و اگر كار بدى كرده، شریكِ جرم وارث قرار گرفته است. (تفسیر نور الثقلین، ج 1، ص 151)
نمونه دیگر اهل حسرت، آنان كه عبادات بسیار دارند، ولى رهبرى و ولایت علىّ بن ابىطالب علیه السلام را نپذیرفتهاند. (بحار الانوار، ج 27، ص 184)
انسان، داراى اختیار است. اگر چنین نبود، پشیمانى و حسرت و تصمیم مجدّد در او راه نداشت. پشیمانى و حسرت، نشانهى آن است كه مىتوانستیم كار دیگرى انجام دهیم و تصمیم مجدّد، رمز آن است كه انسان مىتواند با اراده و اختیار، هر راهى را كه صلاح بداند، انتخاب كند.
نمونه دیگر اهل حسرت، آنان كه عبادات بسیار دارند، ولى رهبرى و ولایت علىّ بن ابىطالب علیه السلام را نپذیرفتهاند. (بحار الانوار، ج 27، ص 184)
پیامهای این آیه:
1ـ طاغوتها را رها كنیم. تا آنان ما را در قیامت رها نكردهاند، آنها را در دنیا رها كنیم. «فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ»
2ـ در قیامت، چشم انسان حقیقت بین شده و بر كارهاى خود، حسرت مىخورد. «یُرِیهِمُ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ حَسَراتٍ»
3ـ آرزوى برگشت هست، ولى برگشتى نیست. «لَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً» ، «وَ ما هُمْ بِخارِجِینَ»
آمنه اسفندیاری
بخش قرآن تبیان
منابع:
تفسیر نور ج 1
تفسیر نمونه ج 1
تفسیر نور الثقلین، ج 1،