2شاهد مثال بر رحمت بی منتهای الهى
با وجود تقوا و عمل به تكالیف، مشمول رحمت الهى بودن حتمى است، ولى با وجود گناه و معصیت، عذاب حتمى نیست، زیرا با توبه و استغفار، امكان مغفرت وجود دارد.
أُولئِكَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ (بقره ـ 157)
آنانند كه برایشان از طرف پروردگارشان، درودها و رحمتهایى است و همان ها هدایت یافتگانند.
این آیه الطاف بزرگ الهى را براى صابران و سخت كوشان كه از عهده این امتحانات بزرگ بر آمدهاند، بازگو مىكند.
و می فرماید: " اینها كسانى هستند كه لطف و رحمت خدا و درود الهى بر آنها است" (أُولئِكَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ) (نویسنده المنار مىگوید: منظور از" صلوات" در اینجا انواع تكریم و پیروزی ها و ترفیع مقام نزد خدا و بندگان است و از ابن عباس نقل مىكند كه منظور از آن آمرزش گناهان مىباشد (المنار جلد 2 صفحه 40)
روشن است كه صلوات مفهوم وسیعى دارد كه هم این امور و هم سایر رحمت ها و نعمتهاى الهى را شامل مىشود.) این الطاف و رحمت ها ، آنها را نیرو مىبخشد كه در این راه پر خوف و خطر گرفتار اشتباه و انحراف نشوند، لذا در پایان آیه مىفرماید:" و آنها هستند هدایت یافتگان" (وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ).
پیامهای آیه:
1ـ خداوند، صابران را غرق در رحمت خاصّ خود مىكند. «عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ»
2ـ تشویق صابران از طرف خداوند، به ما مىآموزد كه باید ایثارگران و صابران و مجاهدان، در جامعه از كرامت و احترام خاصّى برخوردار باشند. «عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ»
3ـ تشویق، از شئون ربوبیّت و لازمه تربیت است. «صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ»
4ـ هدایت صابران، قطعى و مسلّم است. با آنكه در قرآن، هدایت یافتن بسیارى از انسانها، تنها یك آرزو است «لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ» ولى در مورد صابران، هدایت آنان قطعى تلقّى شده است. «أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ»
5ـ هدایت، مراحلى دارد. با اینكه گویندگانِ «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» (آیه قبل) مۆمنان و هدایتشدگان هستند، ولى مرحله بالاتر را بعد از صبر و دریافت صلوات و رحمت الهى كسب مىكنند. «أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ»
شاهد مثال دوم از رحمت بی منتهای الهی:
وَ اكْتُبْ لَنا فِی هذِهِ الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنا إِلَیْكَ قالَ عَذابِی أُصِیبُ بِهِ مَنْ أَشاءُ وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ كُلَّ شَیْءٍ فَسَأَكْتُبُها لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ وَ یُۆْتُونَ الزَّكاةَ وَ الَّذِینَ هُمْ بِآیاتِنا یُۆْمِنُونَ (اعراف ـ 156)
(خداوندا!) براى ما در این دنیا و در آخرت، خیر و نیكى مقرّر كن كه ما به سوى تو رهنمون و بازگشت كردهایم. (خداوند) فرمود: عذابم را به هر كس كه بخواهم (و مستحقّ باشد) مىرسانم، و (لى) رحمتم همه چیز را فرا گرفته است، پس بهزودى آن (رحمتم) را براى كسانى كه تقوى دارند و زكات مىدهند و آنان كه به آیات ما ایمان مىآورند، مقرّر مىدارم.
در این آیه دنباله تقاضاى موسى علیه السلام از پروردگار و تكمیل مسأله توبه كه در آیات قبل به آن اشاره شد آمده است و در واقع این آیه، بیان دعاى دیگر حضرت موسى علیه السلام در پى خواستهى قبلى است.
نکات آیه:
1ـ " حسنة" به معنى هرگونه نیكى و زیبایى و خوبى است، بنابراین همه نعمت ها و همچنین توفیق عمل صالح و آمرزش و بهشت و هر گونه سعادت را شامل مىشود، و دلیلى ندارد- همانند بعضى از مفسران- آن را مخصوص به یك قسمت از این مواهب بدانیم.
2ـ " هدنا" از ماده هود (بر وزن صوت) به معنى بازگشت توأم با نرمى و آرامش است و به طورى كه بعضى از لغویین گفتهاند، هم بازگشت از خیر به شر را شامل مىشود و هم از شر به خیر را (تفسیر المنار جلد 9 صفحه 221- او این سخن را از ابن الاعرابى نقل مىكند) ولى در بسیارى از موارد به معنى توبه و بازگشت به اطاعت فرمان خدا آمده است.
3ـ (وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ كُلَّ شَیْءٍ): این رحمت واسعه پروردگار ممكن است اشاره به نعمت ها و بركات دنیوى باشد كه همگان را در برگرفته و نیك و بد از آن بهره مىبرند.
و نیز مىتواند اشاره به همه رحمت هاى مادى و معنوى باشد : زیرا نعمتهاى معنوى اختصاص به قوم و جمعیتى ندارد، هر چند شرائطى دارد كه بدون آن، شامل كسى نمىشود، و به تعبیر دیگر درهاى رحمت الهى به روى همگان گشوده است و این ، خود مردمند كه باید تصمیم بگیرند و از این در وارد شوند و اگر كسانى شرایط ورود در آن را فراهم نسازند دلیل بر تقصیر خود آنها است، نه محدود بودن رحمت خدا.
ولى براى اینكه كسانى خیال نكنند، پذیرش توبه و یا وسعت رحمت پروردگار و عمومیت آن، بىقید و شرط و بدون حساب و كتاب است، در پایان آیه اضافه مىكند" من بزودى رحمتم را براى كسانى كه سه كار را انجام مى دهند مىنویسم، آنها كه تقوا پیشه مىكنند، و آنها كه زكات مىپردازند، و آنها كه به آیات ما ایمان مىآورند" (فَسَأَكْتُبُها لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ وَ یُۆْتُونَ الزَّكاةَ وَ الَّذِینَ هُمْ بِآیاتِنا یُۆْمِنُونَ)" تقوا" اشاره به پرهیز از هرگونه گناه و آلودگى است.
به نقل ابن عبّاس، هنگامى كه آیهى «وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ كُلَّ شَیْءٍ» نازل شد، شیطان نیز در رحمت الهى طمع كرد و گفت: عبارت «كُلَّ شَیْءٍ»، شامل من هم مىشود. خداوند براى رفع این توهّم فرمود: «فَسَأَكْتُبُها لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ ...»
آرى، سفرهى رحمت الهى گسترده است و به همه كس مىرسد، امّا شمول رحمت براى غیر مۆمنان، به تفضّل الهى و به بركات مۆمنان و به طفیل آنان است. (تفسیر اثنىعشرى)
در روایت آمده است كه شخصى در نماز مىگفت: «اللهم ارحمنى و محمدا و لا ترحم معنا احدا»، خدایا! تنها من و محمّد صلى اللَّه علیه و آله را مشمول رحمت خود قرار بده، نه هیچ كس دیگرى را.
پیامبر صلى اللَّه علیه و آله پس از نماز در انتقاد به او فرمود: رحمت نامنتهاى الهى و موضع وسیع و نامحدود را محدود ساختى! (تفاسیر مجمع البیان و نمونه)
پیامهای آیه:
1ـ بهترین گامها و كارها، با ثباتترین آنهاست. «وَ اكْتُبْ لَنا»
2ـ انبیاء در فكر تأمین سعادت دنیا و آخرت مردمند. «وَ اكْتُبْ لَنا فِی هذِهِ الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ»
3ـ از بهترین دعاها، جامعترین آنهاست. «فِی هذِهِ الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ»
4ـ بازگشت خالصانه به سوى خدا، راه دریافت الطاف الهى است. «هُدْنا»
5ـ رحمت الهى نامحدود است، اگر كسى به آن نرسید، تقصیر از خود اوست. «رَحْمَتِی وَسِعَتْ كُلَّ شَیْءٍ» نقصى در فاعلیّت رحمت الهى نیست، بلكه نقص در قابلیّت و استقبال ماست.
6 ـ رحمت خداوند فراگیر است، ولى عذاب الهى چنین نیست. «رَحْمَتِی وَسِعَتْ» ... «عَذابِی أُصِیبُ بِهِ مَنْ أَشاءُ»
7ـ اصل، رحمت الهى است و عذاب او عارضى است. (براى رحمت، فعل ماضى «وَسِعَتْ»، ولى براى عذاب فعل مضارع «أُصِیبُ» آمده است)
8ـ دعاى انبیاء نیز در چهارچوب حكمت و قانون الهى مستجاب مىشود. «اكْتُبْ لَنا» ... «فَسَأَكْتُبُها لِلَّذِینَ ...»
9ـ با وجود تقوا و عمل به تكالیف، شمول رحمت الهى حتمى است، «فَسَأَكْتُبُها لِلَّذِینَ ...» ولى با وجود گناه و معصیت، عذاب حتمى نیست، زیرا با توبه و استغفار، امكان مغفرت وجود دارد. «عَذابِی أُصِیبُ بِهِ مَنْ أَشاءُ»
10ـ رحمت الهى بىنهایت است، امّا شرط بهرهورى از آن، تقوا، پرداخت زكات و ایمان است. «یَتَّقُونَ» ... «الزَّكاةَ» ... «یُۆْمِنُونَ»
بنابراین كسى كه زكات نمىدهد و یا بىتقوا مىباشد، از رحمت الهى محروم و در معرض عذاب الهى است.
11ـ زكات، در شریعت یهود نیز بوده است. «یُۆْتُونَ الزَّكاةَ»
12ـ آنچه سبب دریافت الطاف الهى است، ایمان به تمام آیات است، نه بعض آنها. «بِآیاتِنا یُۆْمِنُونَ»
آمنه اسفندیاری
بخش قرآن تبیان
منابع:
تفسیر نور ج4
تفسیر نمونه ج6
تفسیر اثنىعشرى
تفسیر المنار ج2، ج9