تبیان، دستیار زندگی
روباه گرسنه مرغ چاقی را دید جستی زد و روی مرغ بیچاره پرید او را به دهن گرفت و بردش با خود آن مرغ اسیر پنجه دشمن شد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آواز دهل شنیدن از دور خوش است
مرغ

روباه گرسنه مرغ چاقی را دید

جستی زد و روی مرغ بیچاره پرید

او را به دهن گرفت و بردش با خود

آن مرغ اسیر پنجه دشمن شد

آواز دهل ز روستا می آمد

هی های دف و سرو صدا میامد

آن لقمه ی چرب در دهان روباه

در فکر نجات خود به صد ناله و آه

گفتش که میان ده عروسی بر پاست

صد جور خوراک مرغ و اردک بشنید

جنباند دم و به رقص و با شادی رفت

با مرغ به سوی جشن و آبادی رفت

آواز دهل به گوش او شیرین بود

در فکر ناهار و سفره ی رنگین بود

رفتند و رسیدند به آبادی زود

در خانه ی کد خدای ده غوغا بود

از بوی غذا دگر سر از پا نشناخت

با پای سر و جان به سوی دیگ شتافت

یک وقت به خود آمد و دید از هر سو

کف گیر و ملاقه می خورد بر سر او

می گفت به هر ضربه به پا و سر و دست

آواز دهل شنیدن از دور خوش است

بخش کودک و نوجوان تبیان


منبع :مجله رشد

مطالب مرتبط:

آهسته تر باید قدم زد

روستا از بالا

خواب کودکی

دل گفته‌های پنهانی

دوتا شهر

در حاشیه یادهایت

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.