تبیان، دستیار زندگی
نیاز به فراهم آوردن فرهنگ فارسی، نخستین بار اواخر سده چهارم و اوایل سده پنجم هجری، زمانی احساس شد که حوزه زبان دری از خراسان به دیگر نواحی ایران گسترش یافت و ایرانیان متکلم به لهجه های دیگر ایرانی با پذیرفتن زبان دری به عنوان زبان ادبی خواستند از چند و چو
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بی دقتی؛ آسیب فرهنگنامه های امروزی


نیاز به فراهم آوردن فرهنگ فارسی، نخستین بار اواخر سده چهارم و اوایل سده پنجم هجری، زمانی احساس شد که حوزه زبان دری از خراسان به دیگر نواحی ایران گسترش یافت و ایرانیان متکلم به لهجه های دیگر ایرانی با پذیرفتن زبان دری به عنوان زبان ادبی خواستند از چند و چون لغات آن آگاه شوند و در شعر و نثر خویش آن را به کار ببرند.

بی دقتی؛ آسیب فرهنگنامه های امروزی

نیاز به فراهم آوردن فرهنگ فارسی، نخستین بار اواخر سده چهارم و اوایل سده پنجم هجری، زمانی احساس شد که حوزه زبان دری از خراسان به دیگر نواحی ایران گسترش یافت و ایرانیان متکلم به لهجه های دیگر ایرانی با پذیرفتن زبان دری به عنوان زبان ادبی خواستند از چند و چون لغات آن آگاه شوند و در شعر و نثر خویش آن را به کار ببرند.

قدیمی ترین فرهنگ فارسی موجود، متکی بر شواهد شعری، لغتنامه تالیف ابومنصور علی بن احمد اسدی طوسی است که به نام فرهنگ یا لغت فرس اسدی معروف است و آن را پس از نظم گرشاسب نامه، یعنی پس از سال 458 هجری قمری تالیف کرده است. اسدی این لغتنامه را بیشتر برای استفاده شاعران تهیه و تدوین کرده است، از این رو ترتیب لغات براساس حرف آخر آنهاست. فرهنگ دیگری که از سده ششم باقی مانده، فرخ نامه جمالی، تألیف ابوبکر مطهر بن ابی القاسم بن ابی سعد جمالی معروف به یزدی و تاریخ تألیف آن سال 580 هجری قمری است.

از آنجا که ایرانیان توجه زیادی به تهیه و تدوین لغتنامه نمی کردند، دانشمندان ملل مجاور مانند هندوستان و ترکیه که زبان فارسی دیرگاهی زبان رسمی درباری یا ادبی مملکت آنها بود، احتیاج به تدوین فرهنگ فارسی را احساس کردند و به تألیف لغتنامه همت گماشتند، اما چون اهل زبان نبودند، دچار اشتباهات بسیار زیادی شدند.

در دوران معاصر و پس از مشروطه دائره المعارف و فرهنگ نامه های بسیاری تدوین شد که از فرهنگ های معروف و مفید فارسی به فارسی می توان به برهان قاطع اشاره کرد که سال 1062 هجری قمری، از سوی محمدحسین بن خلف تبریزی متخلص به برهان تألیف شد.

لغتنامه های فراوان دیگری نیز در طول زمان نوشته شده که از بین آنها می توان اینها را نام برد: لغتنامه بزرگ آنندراج، فرهنگ ناظم الاطبا از میرزا علی اکبرخان نفیسی، فرهنگ عمید، فرهنگ فارسی معین و فرهنگ دهخدا از علی اکبر دهخدا که یکی از شناخته شده ترین و معتبرترین فرهنگ های فارسی تا به امروز است.

در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی تحول عظیمی در فرهنگ نویسی و تألیف دائره المعارف ایجاد شد و تأسیس مراکزی چون دائره المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه جهان اسلام، فرهنگستان زبان و ادب فارسی و مراکز نشری چون انتشارات فرهنگ معاصر و مرکز نشر دانشگاهی گواه این مدعاست.

این مراکز در سال های اخیر تلاش های بسیاری برای گردآوری، تدوین و انتشار فرهنگنامه و دائره المعارف کرده اند، اما برخی آثار منتشر شده نیز پاسخگوی نیاز مخاطبان خود نیست و به عبارت دیگر باید گفت کمیت را جایگزین کیفیت کرده اند.

بی دقتی، آسیب فرهنگنامه های امروزی

غلامحسین صدری افشار، فرهنگ نویس پیشکسوت و مولف فرهنگ فارسی امروز، تعدد فرهنگنامه را در حوزه نشر موضوعی تأثیرگذار تلقی می کند و می گوید: خوشبختانه فرهنگنامه های امروز کیفیت مطلوبی در محتوا دارند. در گذشته در فرهنگ هایی که نوشته می شد معانی به لغت های دیگر حواله داده می شد و توضیح مبسوطی درباره لغات داده نمی شد.

برای مثال در تعریف واژه «سنبل» تنها گفته می شد گلی خوشبو و این تعریف کافی نبود، در حالی که در فرهنگنامه های امروز درباره واژه یا اصطلاح به صورت مختصر توضیح داده می شود و این برای آشنایی مخاطبان بسیار لازم و ضروری است، اما درباره این که چه آسیب هایی فرهنگنامه ها را تهدید می کند، باید گفت نخست بی دقتی است که به علت زیاد شدن فرهنگنامه ها درباره برخی نکات کلیدی آن دقت لازم صورت نمی گیرد و دومین آفتی که در فرهنگنامه های امروزی دیده می شود، تحقیق نکردن میدانی است.

صدری افشار با واکنش به نظر برخی کارشناسان درباره فرهنگ زدگی در دو دهه اخیر در کشور ادامه می دهد: تکثر در فرهنگنامه ها پدیده خوبی است، اما بیش از آنچه تصور کنید ویرایش در فرهنگنامه نویسی ضرورت دارد. هیچ متنی بی نقص نیست و زمانی که اثری را منتشر می کنیم باید مردم را در نظر بگیریم و اثری به آنها ارائه دهیم که دچار کمترین مشکل باشد. اما زمانی که در بازار نشر و محدوده خیابان انقلاب قدم می زنی، نمی توانی از مجلدات فرهنگنامه ها به آسانی بگذری. آثاری که تنها مخاطب خاص دارد و مخاطبان عام را کمتر به سمت خود می کشد.

فرهنگنامه ها همواره یکی از ابزارهایی بوده که انسان را به شناخت بسیاری از ناشناخته ها یاری کرده است. این آثار از یک سو زیرشاخه علم نوپای زبان شناسی محسوب می شود و از سویی دیگر می توان به عنوان مهم ترین منابع ادبی ما هم از آنها نام برد و دوری از فرهنگ لغت و دائره المعارف ها از پیکره ادبیات، یعنی گم کردن کلیدهایی که بسیاری از قفل ها را برای همیشه بسته نگه می دارد.

دائره المعارف هایی که رونویسی است

سیدعلی آل داوود از مولفان «فرهنگ آثار ایرانی و اسلامی» که این اثر را با همکاری استاد احمد سمیعی گیلانی و زنده یاد رضا سیدحسینی تألیف کرده و آن را به یکی از آثار سترگ در حوزه فرهنگ نویسی تبدیل کرده است در این باره معتقد است: افزایش شمارگان، تعداد و موضوع دائره المعارف ها در اشتیاق عامه مخاطبان تأثیرگذار است.

آل داوود می گوید: هر فرهنگنامه ای ارزش و ویژگی خود را دارد. تکثر به عقیده من عیب نیست و حتی اگر دائره المعارف های زیادی انتشار یابد خواننده خودش جستجو می کند. از نوشتن و انتشار کتاب، فرهنگ جامعه زیان نخواهد برد، شاید بودجه اندکی به آن اختصاص یابد ولی در نهایت فرهنگ جامعه از این موضوع سود می برد. منتها ارزش کتاب ها را مندرجات این آثار نشان می دهند؛ برای مثال در کشور ما فرهنگ ها و دائره المعارف های بسیاری نوشته شده ولی برخی باقی مانده که از این جمله باید به دائره المعارف مصاحب اشاره کرد که هنوز هم اهل تحقیق به آن مراجعه می کنند و اگر مسئولان فرهنگ ها و دائره المعارف هایی که نوشته می شود، دقت کافی به خرج ندهند کتابشان از رده خارج خواهد شد.

البته در این سال ها دائره المعارف های کم ارزشی نیز تألیف شده و در مجلدات زیادی به چاپ رسیده است، ولی طبعا اینها بزودی از دور خارج خواهد شد. یکی از ویژگی های دائره المعارف ارزنده این است که نویسندگان آن باید مخلص (خلاصه)نویس خوبی باشند و از آخرین اطلاعات موجود بتوانند مقاله جامع و مفید بنویسد، نه هر مطلبی را. نویسنده باید آنقدر استاد باشد که مطالب زاید را حذف کند و بداند چه موضوعی اولویت دارد و آن را در دائره المعارف مطرح کند، ولی اگر نویسنده ای سرسری موضوعی را از یک کتاب رونویسی کند کسی به این نوشته توجه نخواهد کرد و اگر در دائره المعارفی این گونه نواقص مشاهده شود خود به خود آن اثر محل توجه عموم نخواهد بود. آنچه ما از آن رنج می بریم تکثر نیست، بلکه بی مسئولیتی عده ای از مسئولان دائره المعارف هاست که کتاب آنها دارای مطالب نوشته شده مغلوط زیادی است.

وی می افزاید: در برخی موارد دانشنامه ها رونویسی آثار دیگران اند و گاه یک فرهنگنامه با تلخیص مدخل به صورت مجزا و تک جلدی به چاپ رسیده است و نویسنده بدون توجه به محتوا آن را عرضه می کند.

معضلی به نام کتابسازی و انتحال

در برابر این دیدگاه، بسیاری از فرهنگ نویسان معاصر نیز اعتقاد دارند انتشار این تعداد فرهنگنامه و دائره المعارف و کتاب مرجع چندان مفید نیست، بلکه مشکلاتی مانند شیوع پدیده کتابسازی را به همراه دارد. یکی از کسانی که این موضوع را بصراحت بیان می کند حسن انوشه، ویراستار دانشنامه ادب فارسی است.

وی در این باره معتقد است: در برخی دائره المعارف هایی که در ایران منتشر می شود، مطالبی را عینا مطرح می کنند و ذکر مأخذ نمی شود. به هر حال این موضوع به گونه ای انتحال است. شاید بتوان گفت این موضوع نوعی راحت طلبی و خود بزرگ بینی است، ولی اینها را مخاطبان و اهل فرهنگ متوجه می شوند.

انوشه می افزاید: من معتقدم در این سال ها فرهنگ هایی تألیف شده که بسیار از کتاب های گذشته با کیفیت تر بوده، اما همه آثار نیز این گونه نیست. کسانی در این 30 سال کار کرده اند، تجربه آموختند و از تجربه های دیگران استفاده و کارهای بهتری خلق کردند، اما برخی کتابسازی کرده اند.

دیجیتال سازی فرهنگنامه ها

این روزها با پیشرفت تکنولوژی، استفاده از فرهنگنامه ها و دائره المعارف ها شکل دیگری نیز پیدا کرده و بسیاری از آنها با یک جستجو قابل دریافت است، اما با این روش ناشران فرهنگنامه ها مشکلات بسیاری دارند و معتقدند آثار منتشر شده آنها تا سال های سال در انبارها می ماند.

در این بین بسیاری از استادان هم می گویند بارگذاری لغتنامه ها در فضای مجازی باعث افزایش اطلاعات عمومی می شود.

به عنوان مثال، دکتر علی اشرف صادقی، مدیر گروه فرهنگ نویسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی درباره این شیوه می گوید: دیجیتال سازی فرهنگنامه ها فواید زیادی دارد. این فرهنگ های دیجیتال قابل جستجو هستند، وقتی صد تا از آن را داشته باشی، فقط با یک دکمه مطالب مربوط به تحقیق را که در ده جای کتاب آمده و شما یادتان نیست، می آورید و با این روش قابل دست یافتن است.

دکتر صادقی می گوید: مثلا در لغتنامه دهخدا اگر بخواهید لغتی را پیدا کنید، مدخل را نگاه کرده، ولی در چند جای دیگر و ذیل لغات دیگر هم اشاره اش آمده و رایانه می تواند همه آن را برای شما بیاورد. مضرات آن را هم نمی دانم، شاید آدم را تنبل کند و مشکلات جسمی ایجاد کند که خودش یک بیماری است. با وجود این که بودنش بحث صرفه جویی در وقت و هزینه هم هست.

فرهنگنامه ها همواره یکی از ابزارهایی بوده که انسان را به شناخت بسیاری از ناشناخته ها یاری کرده است. این آثار از یک سو زیرشاخه علم نوپای زبان شناسی محسوب می شود و از سویی دیگر می توان به عنوان مهم ترین منابع ادبی ما هم از آنها نام برد و دوری از فرهنگ لغت و دائره المعارف ها از پیکره ادبیات، یعنی گم کردن کلیدهایی که بسیاری از قفل ها را برای همیشه بسته نگه می دارد. با این اوصاف باید تلاش کرد این فرهنگ ها را با بالاترین کیفیت به خوانندگان معرفی کرد.

بخش کتاب و کتابخوانی تبیان


منبع: جام جم- معصومه کلانکی