ماهیت درس خارج
محمد نوری عالمزاده
برنامهی آموزشی کنونی در حوزه مشتمل بر دو بخش است: یکی، برنامهی آموزشی عمومی و دیگری، برنامههای مخصوص به گرایشهای تخصصی که در مراکز تخصصی و مۆسسات وابسته به حوزه برگزار میشود.
برنامهی آموزشی عمومی برای همهی طلاب، الزامی و برنامهی تخصصی، کاملاً اختیاری است. ورود به مراکز تخصصی پس از شش سال، یعنی پایان سطح یک امکانپذیر است، اما برنامهی تحصیل عمومی، هنگام تحصیل تخصصی و در کنار آن ادامه دارد.
با پایان دورهی سه سالهی مقدمات، طلبه به زبان منابع دینی ـ ادبیات عربی ـ تسلط پیدا میکند. پس از آن، دورهی عمومی فقه و اصول فقه را برای آشنایی با کار اجتهادی در منابع دینی آغاز میکند. تقریباً تا پایان سطح اول، طلبه بر ادبیات (مفاهیم، اصطلاحات) و جغرافیای (ساختار کلی و مسائل) شاخههای مختلف علوم پایه اسلامی احاطه یافته و قدرت مفاهمه و مکالمهی علمی با دانشمندان علوم اسلامی را به دست آورده است. توان تازهای که طلبه به برکت شش سال تحصیل حوزوی کسب کرده است، به او امکان مطالعهی آثار اندیشمندان اسلامی را میدهد، اما برای پژوهش عمیق در منابع دینی و کسب استقلال نظر، لازم است به حوزهی مباحث تخصصی علوم اسلامی راه یابد [1]. فقه (لمعتین) و اصول در سطح اول، آشنایی اجمالی با فضای کلی فقه و اصول را برای طلبه به ارمغان میآورد و هرگز او را به لایههای عمیق این علوم نمیکشاند.
سطح دوم، لایهی زیرین و مرحله عمیقتری از دانشهای آموخته شده در سطح اول است که طلبه را به موشکافی و دقت نظر کارشناسی در علوم اسلامی عادت میدهد. در این دوره، در رشته فقه و اصول فقه که شاخههای اصلی علوم حوزوی به شمار میروند، طلبه به «مشاهدهی دقیق» فعالیت عالمان بزرگ دین در سطوح پیشرفته میپردازد. این مشاهدهی دقیق، او را برای دریافت ظرافت کار آنها و «جذب» شیوههای تحقیق آماده میکند.
تحقیق در منابع دینی، روش تاریخی دارد و دانشی شبیه باستانشناسی است. باستانشناس میکوشد پس از اطمینان یافتن از اصالت کتیبههای تاریخی، با زبانِ آنها مأنوس شود و پیام آنها را کشف، به زبان روز، ترجمه و برای دیگران بازگو کند. فقیه نیز به کاوش عمیق در اسناد و مدارک باستانی 1400 ساله ـ قرآن و حدیث ـ میپردازد و با روش تحقیق تاریخی تلاش میکند از اصالت آنها مطمئن گردد و به پیام آن نزدیک شود.پیام این مدارک، پیام خداست که به زبان عربیِ قدیم بیان شده است، اما به کار همهی تاریخ میآید. تحقیق در آن هم نیازمند بررسیهای تاریخی از این دست است: آشنایی با قواعد مفاهمهی عرفی و ادبیاتِ عصرِ صدور پیام، آشنایی با فضا و فرهنگ حاکم بر آن دوره، آشنایی با تحولات تاریخی و فراز و نشیبهایی که در گذر 1400 سال در زمینهی آیات و روایات رخ داده و... .
طلبه، اصول استخراج پیام از کتیبههای دینی را در علم فقه تمرین میکند، ولی میتواند همین اصول را در ساحتهای دیگر چون اخلاق، عقاید، علوم انسانی و ... به کار بگیرد. او با آموختن روش استنباط، به ابزاری مسلح میشود که امکان استخراج سخن دین و نظر وحی را به صورت روشمند در موضوعات مختلف به او میدهد و این، مهمترین توانمندی لازم برای عالِمِ دین است.
درس خارج
با وارد شدن به فضای درس خارج، «تمرین استنباط» جدّی میشود. اکنون کار مستقل طلبه تحت اشراف استاد، او را با مشکلات عملیِ پژوهش، از نزدیک، آشنا و توان او را بسیار بارور میسازد. برای شناخت ماهیت درس خارج به این مثال توجه کنید:
جوانی که به آموختن حرفهای مثل نجاری علاقه دارد، مدتی در کنار استادِ این فن به «مشاهدهی دقیق» میپردازد. در هفتهی اول، استاد برای ساختن میز، تختهها را اندازه میگیرد، رنده میکند، میبُرَد، زبانه میدهد، چسب میزند، درون یکدیگر میکند و با میخ، محکم میسازد و پس از آن، رنگآمیزی میکند. هفتهی دوم، همین مراحل را بر اساس طرح دیگری برای ساختن صندلی اجرا میکند؛ اندازهگیری، رنده، اره، زبانه، چسب، میخ و... . استاد در هفتههای بعد، همین مراحل را در منظر شاگرد برای ساختن کمد، در و پنجره، تکرار میکند و شاگرد، این مراحل را یک به یک میبیند و میآموزد. این «مشاهده» برای آموختن نجاری کافی نیست. شاگرد باید هر یک از این مراحل را «تجربه و تمرین» کند و از نزدیک با فوت و فن آن آشنا شود. شاگرد که از بیرونِ گود، اره کردن و رنده کشیدن را ساده تصور میکرد، وقتی خودش با اره و رنده و چکش کار کند، آرام آرام، توانایی نجاری را به دست میآورد و پس از چندی تمرین و استقامت به جایی میرسد که در غیاب استاد میتواند سفارش قبول کند و پاسخگو باشد. شاگرد در این مرحله میتواند تختخواب بسازد، با اینکه تاکنون ساختن تختخواب را ندیده است. اینک آن شاگرد، نجار شده، یعنی ملکهی این حرفه را به دست آورده است. البته تختخوابی که این شاگرد در ابتدای کار میسازد، با تختخوابی که استاد او پس از سالها تجربه میسازد، از نظر ظرافت، استحکام، زیبایی و کیفیت، زمین تا آسمان فرق دارد، اما در هر صورت به آن، تختخواب میگویند و حد نصاب شرایط تختخواب را دارا است.
طلبه در دورهی سطح، فعالیت فقهای بزرگ را در بررسیهای فقهی مشاهده میکند و با مراحل مختلف استنباط یعنی مراجعه به منابع، بررسی سند، بررسی دلالت، کشف نسبت بین ادله، رفع تعارضها و... آشنا میشود. او این اطلاعات را در درس خارج به صورت مستقل ـ البته زیر نظر استاد ـ به کار میگیرد و تجربه میاندوزد. اگر این تمرین و تجربه با استقامت و به سلامت انجام شود، طلبه به مرحلهای میرسد که بدون نیاز به استاد میتواند توان استنباطی خود را در مسائلی که تاکنون حل آنها را به چشم ندیده است، به کار بگیرد و تحقیق تازهای عرضه کند.
اینک طلبه صاحب نظر شده، یعنی ملکهی «اجتهاد» را به دست آورده است، گرچه نمیتوان انتظار داشت قوّت استدلال و شیوه پژوهش او همتراز کار استادان صاحبتجربه باشد.
اجتهاد یا توان کشف پیام خدا از منابع اصلی، قدرت صیادی و غواصی است که در دریای مسائل فقهی تمرین میشود و به دست میآید و در دریاهای دیگر هم قابل استفاده است.
تحصیل تا قبل از درس خارج، «متنمحور» است؛ یعنی مدیریت حوزه برای هر پایه تحصیلی، متون آموزشی ویژهای معین کرده است که استاد ضمنِ تدریس، تا حد امکان به آن وفادار میماند و طلبه موظف است در پایان سال، همین «متن» را امتحان بدهد. با رسیدن به درس خارج، شیوهی تحصیل عوض میشود. در فضای درس خارج، استاد، موضوع بحث را از منابع مختلف تحقیق میکند و به بررسی و نقد آرای عالمان دیگر در همان موضوع میپردازد. درس استاد در چارچوب عبارت و کتابی منحصر نمیشود و «خارج» از متن آموزشی معیّن عرضه میشود. به همین جهت، به آن، «درس خارج» میگویند. طلبه موظف است پس از مراجعه به آثار عالمان گذشته، استنباط مستقل خود را در مقایسه با پژوهش دیگران به بوتهی داوری بگذارد ...
برای آنکه با ارزش این مشاهده و نقش آن در خلاقیت نظری و تولید علم بیشتر آشنا شویم، توضیح دیگری میدهیم:
مشاهده و نقش آن در خلاقیت نظری و تولید علم
مشاهدهی گونههای متعددِ فرآوردهای انسانی، در «جذب» ویژگیهای آن تأثیر مستقیم دارد. دانشجویان رشتهی معماری مجموعههایی در اختیار دارند كه در آن، تصویر زیباترین ساختمانهای جهان، در تركیب با جلوههایِ طبیعت گرد آمده است. آنان موظف هستند هر هفته، یكی ـ دو طرح از این مجموعهها را انتخاب و روی كاغذ رسم کنند. مشاهده دقیق این تصاویر، دانشجو را با انواع زیباییهایی آشنا میكند كه در ساختن این آثار به كار گرفته شده است. ترسیم این تصاویر روی كاغذ، سرعت مشاهده را كُند میکند و دقت مشاهده را افزایش میدهد. بر اثر مشاهدهی دقیقِ اثری، ظرافت آن در وجود شخص، نقش میبندد و او را آماده میكند تا هنگام طراحی، از آن الگو بگیرد و آن را در شرایط دیگری «اقتباس» کند. اگر این مشاهدهی دقیق در طرحها و گونههای متعدد تكرار شود، دانشجو به مرحلهای میرسد كه میتواند با «تركیب» این زیباییها، اثر تازهای ارائه دهد كه جلوههای بدیعِ چند طرح را یكجا جمع كرده باشد. پس از تمرین و ممارست، در مرحلهی دیگر، شخص «خلاقیت» پیدا میکند؛ یعنی میتواند اثری در اوج دقت، ظرافت و زیبایی ارائه دهد كه مشابه آن را ندیده است یا مشابهی برای آن یافت نمیشود.
مشاهدهی دقیق --> جذب --> اقتباس
تكرار و تنوع مشاهده --> جذب --> اقتباس --> تركیب --> خلاقیت
دانشجویان رشتهی كارگردانی موظف هستند هر هفته، یكی ـ دو فیلم از آثار برتر بزرگانِ این حرفه را «مشاهده» كنند. این مشاهده هر قدر دقیقتر انجام شود، در انتقال فن فیلمسازی به ساختار ذهنی آنها بیشتر تأثیر دارد (جذب). دانشجو با تكرارِ مشاهده، قدرت مییابد كه تكنیكهای آموخته شده را در فضاهای مشابه، «اقتباس» یا «تركیب» كند یا به مرور به «خلاقیت» دست یابد.
به نوآموزان قرائت قرآن، برای بهبود كیفیت صوت و لحن توصیه میشود بارها تلاوتهای ممتاز را بشنوند. این «استماعِ مكرر» سبب «جذب» سریع سبك قرائت و قدرتِ «اقتباس» آن میشود. شخص با استماع تلاوتهای متنوع میتواند سبكهای گوناگون را در هم آمیزد و معجون بدیعی از «تركیب» آنها فراهم آورد یا پس از چندی تمرین، «سبك تازهای» بیافریند. ذاكران اهل بیت و مداحان موفق نیز همین مسیر را میپیمایند.
بر این اساس، كسانی كه میخواهند توان نویسندگی را در خود تقویت کنند، باید آثار بزرگان این رشته را بخوانند و با متون برگزیدهی ادبی آشنا شوند. در ابتدا این ارتباط، به اقتباس سبك آنان میانجامد، ولی به مرور در سطح تركیب و خلاقیت مینشیند. شاعران و سرایندگان موفق هم به همین ترتیب، در هنر خویش پیش رفتهاند. سخنوری نیز چنین است. در معاشرت پی در پی با سخنرانان نامور یا بارها شنیدن نوار سخنرانی آنها و دقت در عوامل موفقیت هر یك، میتوان سبك و لحن و هنر آنها را «جذب»، «اقتباس» و «تركیب» کرد. اگر این مراحل به خوبی پیموده شود، به «آفرینش» سبك جدید در این رشته میانجامد. فن كلاسداری و تسلط بر روش تدریس هم همین گونه است.
خلاصه در همه حرفهها و صنایع، معاشرت با چهرههای ممتاز و آثار برجسته، این گونه بر وجود ما اثر میگذارد. قرار گرفتن در سطوح عالی تجربههای بشری، بر فعالیت ذهنی و توان فنی ما میافزاید و توقع ما را از خودمان بالا میبرد و ما را در ارائهی اثر جدید، سختگیرتر و دقیقتر میسازد و از احساس استغنا و قناعت به توان موجود جلوگیری میكند.
طلبه كه وظیفهای علمی، تربیتی و فرهنگی بر عهده دارد، در معاشرت فكری با علمای بزرگ و سر و كار داشتن با نظریههای برتر، توان علمی خود را بالا میبرد. همین انس و مداومت در ارتباط با صاحبنظران، به «جذب»، «اقتباس» و «تركیبِ» روش علمی، سبك تحلیل و شیوهی ارائهی بحث آنها منتهی میشود و ممكن است به «خلق» نظریههای جدید بینجامد. زمینهی این مشاهده و جذب، در درس خارج فراهم میآید.
در زمینهی چگونگی ورود به درس خارج و بهرهمندی بهینه از فضا و فرصت این دوره، سخن مبسوطی هست که به مجال دیگری واگذار میشود.
پانوشتها:
[1] با پایان گرفتن دروس سطح یك، امكان حضور در مراكز تخصصی حوزه و نیز دیگر مۆسسات آموزشی و پژوهشی وابسته، برای طلبه فراهم میشود. طلبه میتواند پس از انتخاب گرایشی تحصیلی از علوم اسلامی یا علوم انسانی مربوط، به یكی از این مراكز وارد شود و در كنار دروس عمومی به صورت تخصصی در آن رشته ادامه تحصیل دهد. همچنین امكان تشرف به لباس روحانیت و نیز امكان تبلیغ اندیشه اسلامی در همین مقطع برای طلاب فراهم میشود.
منبع: سایت نشریه رهنامه پژوهش (با قدری تصرف)
تنظیم: محسن تهرانی - گروه حوزه علمیه تبیان