مصادیقی از خیانت در امانت
خیانت در امانت شامل کتمان علم، حرفه و حقّ، تصاحب اموال مردم، اطاعت از رهبران غیر الهی، انتخاب همسر یا معلّم نااهل برای فرزندان و ... میشود.
خداوند متعال پس از خلق انسان, تکالیف و وظایفی را برای وی مقرر داشت که این تعالیم و وظایف را به وسیله ی انبیاء و اوصیای الهی برای انسان تبیین نمود.
گروهی از این افراد خویش را مقید به انجام تکالیف الهی نموده و کسب رضای الهی را بر رضای خویش مقدم داشته اند؛ که در قرآن کریم از این گروه با عنوان «مومنان» یاد شده است و برای آنان اوصاف و ویژگی هایی را بیان کرده است.
«حفظ و اداى امانت»[1] در برابر خالق و خلق از صفات بارز مۆمنان است و این در حالی است که تمام انسانها به انجام چنین تکلیف الهی, امر شده اند.
در سوره هایی از قرآن مجید به این موضوع با عناوین مختلف پرداخته و انسان ها به ادای امانت و عدم خیانت در آن امر شده اند. این آیات به شرح ذیل می باشند:
1- ادای امانت: «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُكُمْ أَن تُۆَدُّواْ الْأَمَانَاتِ إِلىَ أَهْلِهَا وَ إِذَا حَكَمْتُم بَینْ النَّاسِ أَن تحكُمُواْ بِالْعَدْلِ ...»[2]
2- عدم خیانت در امانت: خیانت در امانت شامل کتمان علم، حرفه و حقّ، تصاحب اموال مردم، اطاعت از رهبران غیر الهی، انتخاب همسر یا معلّم نااهل برای فرزندان و ... میشود.[3] و در قرآن کریم نیز چنین آمده است: «یَا أَیهُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تخَونُواْ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ وَ تخَونُواْ أَمَانَاتِكُمْ وَ أَنتُمْ تَعْلَمُونَ»[4]
نکته قابل تعمق در این میان, آن است که تعبیر «رعایت امانت» شامل ادا, محافظت و مراقبت کامل از امانت است. بنابراین اگر کوتاهی در اصلاح چیزی که مورد امانت است باعث ضرر یا خطری بشود, شخص امین موظف است که در اصلاح آن بکوشد و به این ترتیب سه کار لازم است: اداء, حفظ و اصلاح.
به هر حال مسلم است که پایبند بودن به تعهدات و حفظ و ادای امانات از مهمترین پایههای نظام اجتماعی بشر است و بدون آنها هرج و مرج در سرتاسر جامعه به وجود خواهد آمد، به همین دلیل حتی افراد و ملتهایی که اعتقاد الهی و مذهبی نیز ندارند ، برای مصون ماندن از این هرج و مرج اجتماعی ناشی از خیانت در عهد و امانت، خود را موظف به انجام این برنامه ، لااقل در مسائل کلی اجتماعی میدانند. [5]
صاحب نظران در خصوص تبیین اقسام امانت نظرات مختلفی را ایراد نموده اند؛ برخی معتقدند که امانت ها بر دو قسم اند: امانت های خدا و امانت های بندگان.
امانت های خدا عباداتی مثل روزه و نماز و غسل هستند و امانت های بندگان، عبارتند از؛ ودیعهها، عاریهها، اجناسی که داد و ستد می شود، شهادت ها و ... [6] و گروهی نیز بر این باورند که امانت ها سه گونه اند:
الف: امانت های میان انسان و خدا. (وظایف و واجباتی که بر انسان تعیین شده است.)
ب: امانت های میان انسان و دیگران. (اموال یا اسرار دیگران نزد انسان)
ج: امانت های میان انسان و خودش. (مثل علم, عمر و قدرت که در دست ما امانت اند.) [7]
برخی دیگر مفهوم امانت را به طور کلی این گونه تبیین نموده اند: امانات شامل تمامی تکالیف الهی که در بشر به ودیعه سپرده شده و نیز شامل اعضاء و جوارح و قوای بشر میشود (که باید در کارهایی که مایه رضای خدا است به کار بست) و نیز شامل هر نعمت و مالی است که به آدمی داده شده است.[8]
حفظ امانت به عنوان یکی از اصول زیربنایی در یک جامعه سالم انسانی است و هیچ جامعهای خواه مادی یا الهی بدون اجرای این اصل، سامان نمییابد. [9]
در منابع اسلامی تأکیدی که درباره این موضوع شده, در مورد سایر احکام کمتر دیده میشود. در روایات ائمه اطهار علیهم السلام نیز اهمیت این امر به وضوح و روشنی قابل استنباط است. احادیث کوتاه زیر روشنگر این واقعیت است:
* پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در آخرین لحظات عمر خود به حضرت علی علیه السلام فرمود: «امانت را به صاحبش برگردان، چه نیكوكار باشد و چه گناهكار، ارزشمند باشد یا ناچیز، اگر چه مقدارى نخ و یا پارچه و لباسى دوخته شده باشد».[10]
*پیغمبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «نشانه منافق سه چیز است؛ دروغگویى، پیمانشكنى، و خیانت در امانت». [11]
* امام صادق علیه السلام فرمودند:
(تنها) نگاه به رکوع و سجود طولانی افراد نکنید، زیرا ممکن است عادتی برای آنها شده باشد که از ترک آن ناراحت شوند، ولی نگاه به راستگویی در سخن و اداء امانت آنها کنید». [12]
«اگر على علیه السلام آن همه مقام در نزد پیامبر صل الله علیه و آله و سلم پیدا كرد به خاطر راستگویى در سخن و اداء امانت بود». [13]
در برخی از روایات نیز، منظور از امانت، «امامت امامان معصوم» و یا مطلق «ولایت و حكومت» بیان گردیده است. چنانچه زراره از امام باقر علیه السلام روایت کرده است؛ که از ایشان منظور از آیه «أَنْ تُۆَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها»[14] را سۆال نمودم. ایشان فرمودند: «خداوند هر امامی از ما را امر فرموده است که هر امام ، «امامت» را به امام بعد از خود بسپارد».[15]
زراره همچنین در خصوص این آیه می گوید: «مراد این است كه ولایت و حكومت را به اهلش واگذارید و اهل آن آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.»[16]
آنچه از روایات فوق بدست می آید آن است که اولاً: مسأله امانت و ادای آن, دارای جایگاه خاصی در فرهنگ اسلامی دارد؛ چنانچه از آن به عنوان معیار نفاق و ایمان یاد شده است و دیگر آنکه: حکومت از مهمترین ودیعههای الهی است که باید به اهل آن سپرده شود, تا جامعه اسلامی به سوی فلاح و رستگاری گام بردارد.
پی نوشت ها:
[1]. المومنون /8 : «وَ الَّذِینَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ»
[2]. النساء/ 58: «خدا به شما فرمان مىدهد كه سپردهها را به صاحبان آنها ردّ كنید و چون میان مردم داورى مىكنید، به عدالت داورى كنید. در حقیقت، نیكو چیزى است كه خدا شما را به آن پند مىدهد. خدا شنواى بیناست». و نیز: البقره/283 ؛ المومنون/ 8
[3]. قرائتى, محسن, تفسیرنور, تهران, مركز فرهنگى درسهایى از قرآن, ج2، ص310
[4]. الانفال/ 27: «اى كسانى كه ایمان آوردهاید، به خدا و پیامبر او خیانت مكنید و [نیز] در امانتهاى خود خیانت نورزید و خود مىدانید [كه نباید خیانت كرد]».
[5]. مكارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج14، ص200
[6]. مترجمان, ترجمه مجمع البیان فى تفسیر القرآن محقق: رضا ستوده, ج17، ص32
[7]. قرائتی, تفسیر نور، پیشین, ج2، ص310
[8]. موسوى همدانى, سید محمد باقر, ترجمه تفسیر المیزان, ج15، ص11
[9]. مكارم شیرازى، تفسیر نمونه، پیشین, ج3، ص431
[10]. محدث نورى، مستدرك الوسائل، قم,ج14, ص11, ح15962-15
[11]. همان, ج14, ص13, ح15971-9
[12]. الكلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق, الكافی, تصحیح: على اكبر غفارى و محمد آخوندى, ج2, ص105, ح12 و ر.ک: همان, ج2, ص104, ح2
[13]. همان, ج2, ص104, ح5
[14]. النساء/ 58
[15]. بحرانى, سید هاشم, البرهان فى تفسیر القرآن, ج2، ص101, ح 2466 و ر.ک:کلینی, الكافی, پیشین, ج1, ح276, ح2 و همان, ح4
[16]. العیاشی, محمد بن مسعود, التفسیر [تفسیر العیاشی], ج1, ص249, ح164
شهربانو زندلشمی
بخش قرآن تبیان
مطالب مرتبط:
خیانت در امانت، بزرگترین ظلم ها