تبیان، دستیار زندگی
خداوند، اهل مكر و خدعه و استهزا نیست، لكن جزاى مكر و استهزاى آنان را مى‏دهد
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

استهزای الهی سزای منافقان

مسخره

با توجه به این نکته که تصور استهزاء از سوی خداوند متعال در معنای حقیقی و مصطلح آن؛ به دلیل منزه و مبرا بودن ذات الهی از هرگونه عیب و نقص و قبایح ، باطل و صحیح نمی‌باشد ؛ لذا به نظر می‌رسد همانگونه که برخی از صاحبنظران نیز بیان داشته‌اند ، باید مراد الهی را از این تعبیر در غیر معنای حقیقی آن جستجو کرد.


استهزاء به معنای «ریشخند و تمسخر نمودن»[1] است که در شماری از آیات قرآن کریم[2], از آن به عنوان یکی از اوصاف منافقین یاد شده است.

برخی, منافقان را با استناد به ایات نورانی قرآن, اینگونه توصیف می‌کنند؛

1- منافقان دائماً در حال فساد بوده و دارای روحیه امتیاز طلبی و خود برتربینی می‌باشند.

2- تحقیر مۆمنان، از شیوه‌های منافقان است؛ زیرا ایمان داشتن و تسلیم خدا بودن، در نظر منافقان سبک مغزی است.

3- ارشاد و دعوت اولیای خدا، در آنان بی‌اثر است.

4- تماس و ارتباط منافقان با مۆمنان، آشکار و علنی است ولی تماس آنان با کفّار یا سران و رهبران خود، سرّی و محرمانه، در نهان و خلوت صورت می‌گیرد. [3]  و .....

در آیه ی چهاردهم از سوره ی مبارکه ی بقره ، خداوند متعال استهزای مۆمنان از سوی منافقین را یادآور شده و در ادامه نیز, خداوند به حمایت از مۆمنان آمده و پاسخ مسخره ی آنان را با بیان «اللَّهُ یسْتَهْزِئُ بِهِمْ» خودش می‌دهد.

به عبارت دیگر ، این خود خداست که برای گرفتن انتقام مۆمنان از منافقان، آنان را به باد تمسخر و استهزا می‌گیرد، تا دیگر نیازی نباشد مۆمنان، خود به نزاع و مشاجره با آنان برخیزند. [4]

با توجه به این نکته که تصور استهزاء از سوی خداوند متعال در معنای حقیقی و مصطلح آن؛ به دلیل منزه و مبرا بودن ذات الهی از هرگونه عیب و نقص و قبایح ، باطل و صحیح نمی‌باشد[5]؛ لذا به نظر می‌رسد همانگونه که برخی از صاحبنظران نیز بیان داشته‌اند ، باید مراد الهی را از این تعبیر در غیر معنای حقیقی آن جستجو کرد.

در این خصوص آراء و نظراتی بدین شرح بیان گردیده است:

1- کیفر و عذاب آنان به نام «استهزاء» نامیده شده است؛ روی این قاعده که در بین عرب جزاء و کیفر هر عملی را به نام همان عمل می‌خوانند ، نظیر آیه شریفه: «وَ جَزاءُ سَیئَةٍ سَیئَةٌ مِثْلُها» [6].[7]

منافقان چون اظهار ایمان می کردند خداوند آنان را در دنیا از نظر احکام شرعی مانند ارث و نکاح و دفن و احکام مشابه آنها در ردیف مسلمین قرار داده است ولی به علت نفاق و کفر درونی در آخرت مانند کفار عذابشان خواهد کرد و این دو نوع روش در دنیا و آخرت به منزله استهزاء آنان می باشد

2- استهزاء منافقان توسط مۆمنین و ملائکه در قیامت، و این عقوبتی است که خداوند برای آنها مقرر داشته ، چنانچه این معنی از آیه شریفه «فَالْیوْمَ الَّذِینَ آمَنُوا مِنَ الْكُفَّارِ یضْحَكُونَ»[8] استفاده می شود و در مجمع البیان بر طبق این مضمون حدیثی از ابن عباس روایت شده که گفت: «به روى كفار در حالى كه در آتشند درى از بهشت باز می شود . پس ، از آتش شتابان به طرف آن می روند . وقتى رسیدند بر آنان بسته می شود و از موضع دیگر درى از بهشت باز می شود باز به طرف آن شتابان می روند و وقتى رسیدند بسته می شود، پس مۆمنان به آنان می خندند.»

3- مراد از استهزاء، استدراج است که خداوند آنان را مهلت می دهد تا معصیت و طغیان آنان زیاد شود و این در حالی است که آنان گمان می‌کنند خدا خیر آنان را خواسته و سپس به عذاب سخت گرفتار کند و بنابر این جملة «وَ یمُدُّهُمْ فِی طُغْیانِهِمْ یعْمَهُونَ» تفسیر و بیان آن است.

4- مراد از استهزاء الهی ، مکافات عمل آنها در دنیا می‌باشد که همین طور که این منافقان ، مۆمنان را استهزاء می کنند خداوند آنان را به استهزاء و سخره دیگران مبتلا و گرفتار خواهد نمود ؛ مانند ظلم که نتیجه آن در دنیا دامنگیر ظالم می‌شود و بالأخره دست مکافات گلوی او را به دست ظالم دیگر می فشارد و نسبتش به خداوند از جهت این است که تمام امور در تحت مشیت و اراده اوست. [9]

منافقان چون اظهار ایمان می کردند خداوند آنان را در دنیا از نظر احکام شرعی مانند ارث و نکاح و دفن و احکام مشابه آنها در ردیف مسلمین قرار داده است ، ولی به علت نفاق و کفر درونی در آخرت مانند کفار عذابشان خواهد کرد و این دو نوع روش در دنیا و آخرت به منزله استهزاء آنان می باشد.

در آیهء چهاردهم از سورهء مبارکهء بقره, خداوند متعال استهزای مومنان از سوی منافقین را یادآور شده و در ادامه نیز, خداوند به حمایت از مومنان آمده و پاسخ مسخرهء آنان را با بیان «اللَّهُ یسْتَهْزِئُ بِهِمْ» خودش می‌دهد؛ به عبارت دیگر, این خود خداست که برای گرفتن انتقام مۆمنان از منافقان، آنان را به باد تمسخر و استهزا می‌گیرد، تا دیگر نیازی نباشد مۆمنان، خود به نزاع و مشاجره با آنان برخیزند

5- تمسخر الهی در آخرت ؛ ابن عباس می گوید: در حالی که منافقان در آتشند دری از بهشت بسوی آنان باز می شود ولی پس از آنکه اینان خود را به شتاب بدان در رسانند در بسته می شود, سپس در دیگر نمودار می گردد و باز پس از نزدیک شدن به آن بسته می شود و به همین ترتیب خدا آنان را مسخره می کند و مۆمنین می خندند و از این جهت آیه کریمه می‌گوید: «فَالْیوْمَ الَّذِینَ آمَنُوا مِنَ الْكُفَّارِ یضْحَكُونَ».[10]

باتوجه به موارد یاد شده ، می توان اینگونه بیان داشت:

از آنجایی که کیفرهای الهی، متناسب با گناهان انسان است ، لذا سزای استهزاء و به سخره گرفتن مۆمنان و یا آیات الهی ، کیفری متناسب با همین عمل را در پی دارد و جزایی مانند همان عملی که انجام داده‌اند در انتظار آنان است.

همچنان‌که امام رضا علیه السلام در تفسیر این آیه فرموده است: «خداوند، اهل مكر و خدعه و استهزا نیست، لكن جزاى مكر و استهزاى آنان را مى‏دهد».[11]

پی نوشت ها:

[1]. الفراهیدى, خلیل بن احمد, كتاب العین‏, چاپ دوم, قم, انتشارات هجرت, 1410ه, ج‏4، ص75(ذیل ماده «هزء») ر.ک: ابن منظور, محمد بن مكرم, لسان العرب, چاپ سوم‏, بیروت‏, دار صادر, 1414ه, ج‏1، ص183(ذیل ماده «هزû)

[2]. البقره/14و 15و نیز: التوبه/64و65؛ النساء/140 و .....

[3]. ر.ک: قرائتى, محسن, ‏تفسیرنور, تهران, مركز فرهنگى درسهایى از قرآن, ‏1383 ش، ج‏1، ص58و 59

[4]. الطبرسى, فضل بن حسن‏, تفسیر جوامع الجامع, چاپ اول, تهران, انتشارات دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم‏, ‏‏1377ش، ج‏1، ص22

[5]. ر.ک: الطوسى, محمد بن حسن, التبیان فى تفسیر القرآن‏, تحقیق: با مقدمه شیخ آغابزرگ تهرانى و تحقیق احمد قصیرعاملى‏, بیروت‏, دار احیاء التراث العربى‏, بی‌تا، ج‏1، ص80 ؛ الراغب اصفهانى, حسین بن محمد, المفردات فی غریب القرآن, تحقیق: صفوان عدنان داودى, چاپ اول‏‏, بیروت‏, دارالعلم الدار الشامیة, 1412ه, ص841(ذیل ماده «هزۆ»)

[6]. شورى/40: در این آیه نیز جزاى «بدى»، «بدى» نامیده شده است. ونیز:نحل/126؛ آل عمران/47

[7]. الطبرسى, فضل بن حسن‏, مجمع البیان فى تفسیر القرآن,‏ تحقیق: با مقدمه محمد جواد بلاغى‏‏, چاپ سوم‏, تهران‏, انتشارات ناصر خسرو, 1372ش‏, ج‏1، ص141؛ ر.ک: الطوسى, التبیان فى تفسیر القرآن‏, پیشین, ج‏1، ص80؛ ابوالفتوح رازى, حسین بن على, روض الجنان و روح الجنان فى تفسیرالقرآن, ‏تحقیق: محمد جعفر یاحقى- محمد مهدى ناصح, مشهد, بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى‏, 1408ه, ج‏1، صص 127و 126

[8]. المطففین/34

[9]. طیب, سید عبد الحسین, اطیب البیان فی تفسیر القرآن,‏ تهران, انتشارات اسلام‏, چاپ دوم، ‏1378ش, ج‏1، صص 403و402

[10].الطبرسی, مجمع البیان فی تفسیر القرآن، پیشین, ج‏1، صص 142و141 ر.ک: الطوسی, التبیان فی تفسیر القرآن، پیشین, ج‏1، ص80؛ ابوالفتوح رازی, روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، پیشین, ج‏1، صص 127و 126؛ البغوى, حسین بن مسعود, معالم التنزیل فى تفسیر القرآن, تحقیق: عبدالرزاق المهدى, چاپ اول, بیروت, داراحیاء التراث العربى‏,‏ ‏1420ه‏، ج‏1، ص89؛ الراغب اصفهانى, المفردات فی غریب القرآن، پیشین, ص841 (ذیل ماده «هزۆ»)

[11]. مجلسى، محمد باقر, بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، بیروت, مۆسسة الوفاء، 1404ه, ج6, ص51

شهربانو زند لشمی

بخش قرآن تبیان  


مطالب مرتبط:

کســــانی که وارد جهنـــم می‌شوند!

خدا گاهی مسخره می کند!

هفت چیز مسخره دنیا