تبیان، دستیار زندگی
رسانه می تواند قاتل و هم ابزار قتل شود و هم می تواند مسبب دعوا باشد. رسانه بسته ای خاص از خشونت برای کودکان و بزرگترها دارد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خشونت رسانه ای چیست؟

رسانه ها هم آدم می کشند؟!


رسانه می تواند قاتل و هم ابزار قتل شود و هم می تواند مسبب دعوا باشد.  رسانه بسته ای خاص از خشونت برای کودکان و بزرگترها دارد.

خشونت رسانه ای

خشونت رسانه ای موضوعی مهم و قابل توجه در مطالعات ارتباطات و رسانه، محسوب می شود. اصطلاح خشونت رسانه ای را می توان به نمایش صحنه های همراه با خشونت در رسانه مرتبط دانست. آنچه مورد توجه والبته نگرانی است اینکه پیامدهای نمایش خشونت رسانه ای چیست. به نظر می رسد نمایش رفتارهای نابهنجار و ضد اجتماعی دررسانه ای مثل تلویزیون، همواره بیش از رفتارهای جامعه پسند و مناسب بوده است. در این زمینه، نظریه پردازان و محققان معتقدند که نمایش خشونت د ررسانه بر مخاطبان موثر است به همین خاطر لازم است به راه حل هایی در جهت پیشگیری از زیان های خشونت رسانه ای، اندیشیده شود.

طبق امارهای رسمی، مردم آمریکا در جامعه خشونت باری زندگی می کنند و رتبه اول را در قتل و جنایت به خود اختصاص داده اند. خشونت در میان کودکان و نوجوانان آمریکایی، تکان دهنده است. مثلا اینکه طبق آمار در کشور آمریکا در هر پنج دقیقه، کودکی به اتهام ارتکاب جرم های خشونت آمیز، دستگیر می شود یا اینکه خشونت با اسلحه در این کشور، در هر سه ساعت، جان کودکی را می گیرد.

آنچه مشخص است اینکه عوامل اجتماعی در بروز این حوادث موثرند اما به طور قطعی می توان گفت که متغیرهای دیگری هم وجود دارند که بر این حوادث دامن می زنند. عواملی مهم و اثرگذار همچون رسانه های جمعی. این یک حقیقت غیر قابل انکا است که رسانه های جمعی عاملی موثر در بروز رفتارهای خشونت آمیز هستند.

در تلویزیون ملی ما هم میزان خشونت های رسانه ای کم نیستند. خشونت هایی که با نمایش فزاینده رفتارهای نابهنجار همراهند و مخاطبان کودک و نوجوان هم آنها را تماشا می کنند

شواهد روشن و واضحی وجود دارند که نشان می دهند تماشای خشونت رسانه ای می تواند بر رفتار خشن مشاهده کننده، موثر باشد.

در کشور آمریکا، طبق امار، مردم زیاد تلویزیون تماشا می کنند. طبق بررسی ها، نود و هشت درصد خانواده ها در این کشور، یک تلویزیون و در بسیاری از خانه ها بیش از یک تلویزیون وجود دارد.(1)

در خانه هایی که در آنها فرزندان 2 تا 11 ساله زندگی می کنند، حدودا 28 ساعت و در آنهایی که فرزندان 13 تا 19 ساله دارند، حدودا 23 ساعت در هفته، تلویزیون روشن است. این یک الگوی نسبتا ثابت در چند سال بوده است.

اما تماشای تلویزیون، بیشترین فعالیت های غیر مدرسه ای را به خود اختصاص داده و در میان کودکان این عمل به نیمه بیشتر فعالیت های فراغتی شان تبدیل شده است. جالب اینجاست که خانواده های فقیر و قشر آسیب پذیر جامعه، به طور فزاینده ای بیننده تلویزیون هستند.(2)

خشونت رسانه ای

با توجه به نکات مذکور سوال اینجاست که اگر کودکان به طور متوسط در طی روز، 2تا 4 ساعت تلویزیون ببینند، به چه میزان در معرض خشونت تلویزیونی قرار دارند؟ پژوهشی در این رابطه نشان می دهد که در آمریکا تا وقتی یک کودک دبستان را ترک می کند به طور متوسط، شاهد هشت هزار قتل و یک میلیون خشونت از تلویزیون بوده است. این آمارها تکان دهنده و وحشتناک هستند و جای تعجب نیست که هراز چند گاهی شاهد پخش خبرهایی از این کشور باشیم مبنی بر اینکه جنایت و ادم کشی های وسیعی رخ داده است. توجه به این آمارها و وقایع ما را به این نقطه می رساند که نسبت به پخش خشونت رسانه ای در تلویزیون، حساس تر شویم و به سادگی از کنار این موضوع عبور نکنیم.

در تلویزیون ملی ما هم میزان خشونت های رسانه ای کم نیستند. خشونت هایی که با نمایش فزاینده رفتارهای نابهنجار همراهند و مخاطبان کودک و نوجوان هم آنها را تماشا می کنند. این موضوع در فیلم و ها و سریال های ایرانی وجود دارند و فیلم های خارجی هم که فراوان از تلویزیون پخش می شوند. فیلم هایی که اتفاقا در ایام و روزهای تعطیل از تلویزیون پخش می شوند که عده بیشتری از مخاطبان را دارا می باشند. آنچه مشخص است اینکه مسئولان امور فرهنگی و رسانه ای در جامعه ما باید نسبت به این موضوع توجه ویژه ای داشته باشند و به آمارهای ثابت شده و در دسترس در این رابطه، نگاه جدی داشته باشند که سرنوشت آینده جامعه و کودکان ما به این سمت نرود.

شواهد روشن و واضحی وجود دارند که نشان می دهند تماشای خشونت رسانه ای می تواند بر رفتار خشن مشاهده کننده، موثر باشد

این یک موضوع مهم و انکار ناپذیر است که تلویزیون به عنوان ابزار ارتباطاتی مهم، در رفتارها و نگرش افراد جامعه تاثیر گذار است و پیامدهای تماشای تلویزیون باید به عنوان مساله ای جدی، همواره مورد توجه باشد. مسلما هر گونه کوتاهی و قصور در این رابطه، تبعات جبران ناپذیری را به دنبال خواهد داشت و باید این را به عنوان یک اصل اساسی در نظر گرفت.

پی نوشت:

1-(هوستن و همکاران،1992. مجله کودکان کنونی،1995)

2-(کوبی و شیکژنتمیالی،1990) به نقل از کتاب روان شناسی رسانه، تالیف محمد علی حکیم آرا

فاطمه ناظم زاده

بخش ارتباطات تبیان


مطالب مرتبط:

از اینجا درهای خشونت را باز کنید!

وقتی رسانه روی اعصاب می‌رود!

وقتی راز قتلی فجیع فاش می‌شود!