دل بیقرار قربان
اما كارگردانش معتقد است فیلمش سوژه جذابی دارد و مخاطب با آن ارتباط برقرار میكند! این در صورتی است كه فیلم قبلیاش به نام «زبان مادری» نیز با استقبال روبهرو نشد و فروش خوبی نداشت.
گفتوگوی او را میخوانید.
فكر میكنید با توجه به سوژهای كه انتخاب كردهاید، مخاطبان چقدر با فیلم ارتباط برقرار كنند؟
كلا سینمای ما سینمای بیماری است. مخاطبان با سینما قهر كردهاند و دیگر كمتر مردم به دیدن فیلمها میروند. اوضاع سینما بهطور كلی خوب نیست. «دلبیقرار» علاوه بر داستان جذابش، مخاطب را راضی نگه میدارد. یعنی مخاطب بعد از دیدن فیلم، با رضایت از سالن خارج میشود. ضمن اینكه داستان میتواند مخاطب را تحتتاثیر قرار دهد. سوژه فیلم سوژهای است كه سالها سینما از آن دور بوده. این گونه قصهها این پتانسیل را دارند كه برای سینما ساخته شوند و مخاطب هم به راحتی با آن ارتباط برقرار كند.
یعنی فروش 34 میلیون بعد از 18 روز اكران، به معنای راضی بودن مخاطب است؟!
در این دوران میزان فروشها كلا كم است. 16 فیلم اكران شدهاند كه میزان فروش همهشان در همین اندازه است. بازهم تاكید میكنم كه این برمیگردد به وضعیت سینما و قهری كه مردم با سینما كردهاند. به اكرانهای شش ماهه دوم سال نگاه كنید، اصلا هیچ فیلمی اكران نشده كه فروش خوبی داشته باشد. همه فیلمها در وضعیت بدی به سر میبرند.
این روزها، روزهای مرده اكران است. ولی میگویند فیلمی كه سوژه جذاب داشته باشد و خوب ساخته شود، حتما خوب فروش میشود حتی اگر در فصل مرده اكران باشد! قبول دارید؟
یك فیلم خوب اگر تبلیغات خوب نداشته باشد نمیتواند مخاطب را به سینما بكشاند. الان معراجیها خیلی فروش بالایی دارد ولی وقتی مخاطب از سالن بیرون میآید اصلا راضی نیست. عملا این روزها بحث فیلم خوب و بد و سوژه جذاب و مردمپسند مطرح نیست. وقتی از میان فیلمهایی كه اكران میشوند همهشان به یك اندازه فروش دارند پس یعنی اصلا مردم به هیچ فیلمی توجه نمیكنند.
ولی مردم ما نشان دادهاند كه اگر سوژه جذابی جلوی دوربین برود حتما از آن استقبال میكنند. مثلا هیس دخترها فریاد نمیزنند یا مثلا من مادر نیستم یا ورود آقایان ممنوع و...
اما ما در 6 ماهه دوم هیچ فیلمی نداشتیم كه این فروش را داشته باشند. در میان این همه فیلمی كه اكران میشوند تنها از چند فیلم استقبال میشود كه اصلا نمیشود این را به همه سینما تعمیم داد. یعنی اگر از 100 فیلم پخش شده فقط 5فیلم فروش میلیاردی دارند اصلا دلیل نمیشود كه بگوییم سینما در ایران پرطرفدار است. مثلا فیلم من مادر هستم اگر حاشیههای همراهش نبود اینقدر نمیفروخت.
اگر جیرانی آن مصاحبه جنجالی را نداشت و اگر مخالفتهایی با فیلم نمیشد فیلم اینقدر با استقبال روبهرو نمیشد. در واقع فیلمها تبلیغاتی دارند كه باعث موفقیتشان میشود. دو،سه سال اخیر، دوره افول سینماست. وقتی از 100 فیلم 90 فیلم نمیتواند حتی به اندازه میزان هزینهاش فروش داشته باشد یعنی كار سینما بیخ پیدا كرده است. در این صورت حتی با داستان جذاب هم مشكل حل نمیشود. درست است كه با این كار یك مقدار اوضاع بهتر میشود اما حل نمیشود و صورت مسئله همچنان به قوت خودش باقی است. من خودم نویسنده فیلمهای پرفروشی بودهام و سلیقه مخاطب را به خوبی میشناسم. دل بیقرار داستان جذاب و عاطفیای دارد كه مردم را درگیر میكند.
ولی بعضیها دقیقا به همین نكته اشاره میكنند كه احساسات خرج شده در فیلم خیلی مصنوعی هستند!
اینها نظرات شخصی است. بعضی دیگر نظرات دیگری داشتند. عامه مردم با فیلم ارتباط خوبی برقرار كردهاند. وقتی حین دیدن فیلم، همه با آن اشك میریزند یعنی فیلم توانسته به خوبی پیامش را منتقل كند. من در سینما اریكه ایرانیان با مخاطبان این فیلم را دیدم. آنجاهایی كه فیلم خیلی احساسی میشد، همه سالن گریه میكردند. اگر احساسات فیلم مصنوعی بودهیچكس نباید گریه میكرد.
اگر اشتباه نكنم فیلم قبلی شما، «زبان مادری» هم چندان فروش خوبی نداشت.
بله. زبان مادری هم فروش خوبی نداشت. فقط در هفت روز و فقط در 4 سالن به صورت تك سانسه اكران شد. خب تصورش را بكنید كه آیا میتواند خوب فروش داشته باشد؟ فیلم من مثل فیلم بعضیهای دیگر نبود كه با حمایت زیاد اكران شود. البته بعضیها میگویند به این دلیل فیلم فروش نرفته كه بازیگران چهره در آن بازی نكردهاند. امیدوارم فیلم جدیدم به نام «آنچه مردان درباره زنان نمیدانند» خوب بفروشد، چون بازیگران چهره در آن حضور دارند. پخش كننده كار هم یك پخشكننده قوی است و فكر میكنم فیلمیران در موفقیت فیلم به من كمك كند.
بخش سینما و تلویزیون تبیان
منبع : روزنامه تهرانامروز/ محبوبه شعاعی